در اين هنگام خنده بر لبان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقش بست و تبسّم نمود و فرمود:
اى اباالحسن! شنيدى؟
عرض كردم: آرى، اى رسول خدا!
فرمود: اين درخت خرما را چه نامى بر آن مى گذارى؟
عرض كردم: خدا و رسول او داناترند؟
فرمود: نسمّيه الصيحاني، لأنّهم صاحوا بفضلي وفضلك يا عليّ!
اسم اين نوع درخت خرما را «صيحانى» مى ناميم،
چرا كه اين درختان به فضل من و تو فرياد زدند.
----------
| بحارالانوار
خوشا به حال آن کس که در نامه عملش در زیر هر گناه یک استغفار ثبت شده باشد.
- امیرالمومنین علی(ع) /بحارالانوار جلد ۵ صفحه۳۲۹
رسول خدا (ص) فرمودند:
أَنَّ حَلْقَةَ بَابِ الْجَنَّةِ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى صَفَائِحَ مِنَ الذَّهَبِ فَإِذَا دُقَّتِ الْحَلْقَةُ عَلَى الصَّحِیفَةِ طَنَّتْ وَ قَالَتْ یَا عَلِی.
وقتی بهشتیان وارد بهشت میشوند، کوبه در را میکوبند، به اصطلاح دقالباب میکنند؛ زیرا در زدن خود نوعی رعایت ادب برای مهمان است، کسی که به جایی وارد میشود گر چه در بسته نباشد، بهتر است در بزند.
در بهشت باز است؛ ولی مؤمنان اهل بهشت که وارد میشوند، در میزنند. وقتی بهشتی کوبه در را میکوبد، این صدا شنیده میشود: یا علی یا علی! طنین کوبه «یا علی» است.
الأمالی و المجالس حضرت شیخ صدوق(ره)/ص 471/مجلس 86/ح 13
07_14020108_جان_نثاران_امام_زمان_عج_مراسم_هفتگی.mp3
12.91M
•
السلام علیک یا اباعبدلله ع
#وحید_شکری
.
السَّلامُ عَلَيْكَ یَا بَقیة الله عج
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً و قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
ابو بصير مى گويد:
مولايم امام باقر عليه السلام فرمود:
يكون منّا بعد الحسين عليه السلام تسعة؛ تاسعهم قائمهم وهو أفضلهم.
پس از امام حسين عليه السلام نه نفر امام از ما خاندان هستند كه نهمين آنها قائم آنها بوده و او برترين آنان خواهد بود.
----------
| إثبات الوصيّة: ۲۵۸.
| فضائل مولـٰا
قشيرى از علماى شافعى در كتاب خود «احسن الكبائر» نقل كرده است:
اميرالمؤمنين عليه السلام بالاى بام خانه خرما تناول مى كرد و در آن زمان سنّ آن حضرت بيست و هفت سال بود،
و سلمان (رحمة الله علیه) در حياط آن خانه لباس خود را مى دوخت،
على عليه السلام دانه خرمائى به طرف او رها كرد،
سلمان (رحمة الله علیه) گفتند:
اى على بامن شوخى مى كنى در حاليكه من پيرمردم و تو جوان كم سنّ و سال هستى؟
..
على عليه السلام فرمود:
يا سلمان؛ حسبت نفسك كبيراً ورأيتنى صغيراً! أنسيت «دشت أرژن» ومن خلّصك هناك من الأسد؟
اى سلمان ؛
مرا از نظر سنّ و سال كوچك و خودت را خيلى بزرگ خيال كرده اى؟
آيا قصّه دشت ارژن را فراموش كرده اى؟
درآن بيابان كه گرفتار شير درنده شدى
چه كسى تو را نجات داد؟
...
سلمان (رحمة الله علیه) با شنيدن اين كلمات از اميرالمؤمنين عليه السلام به وحشت افتاد و عرض كرد:
از كيفيّت آن جريان برايم بگو.
على عليه السلام فرمود:
تو در وسط آب ايستاده بودى و از شيرى كه در آنجا بود مى ترسيدى،
دستها را به دعا بلند كردى و از خداوند نجات خود را طلبيدى،
خداوند هم دعايت را اجابت فرمود،
و مرا كه در آن صحرا عبور مى كردم بفرياد تو رساند.
من همان اسب سوارى هستم كه زره او بر روى شانه و شمشيرش به دستش بود. شمشير كشيدم و ضربه اى بر آن شيروارد كردم كه او را دو نيم كرد و تو خلاص شدى.
..
| فضائل مولـٰا
سلمان (رحمة الله علیه) با شنيدن اين كلمات از اميرالمؤمنين عليه السلام به وحشت افتاد و عرض كرد: از كي
سلمان (رحمه الله علیه) عرض كرد:
نشانه ديگرى كه در آنجا بود برايم بگو.
اميرالمؤمنين عليه السلام دست خود را دراز كرد و از آستين يك شاخه گل تازه بيرون آورد و فرمود:
اين همان هديه تو است كه به آن اسب سوار دادى.
سلمان (رحمة الله علیه) با ديدن آن بيشتر دچار حيرت و سرگردانى شد و ناگهان صدائى شنيد كه: خدمت رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم شرفياب شو و قصّه ات را براى آن حضرت بازگو.
..