eitaa logo
فاضل نظری
1.4هزار دنبال‌کننده
113 عکس
11 ویدیو
0 فایل
به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است...
مشاهده در ایتا
دانلود
من داستان آن گل سرخم که عاقبت دلسوزی نسیم سرش را به باد داد #فاضل_نظری @fazelnazari
هدایت شده از فاضل نظری
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج  ای کشته سوزانده بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج یک بار دگر کاش به ساحل برسانی صندوقچه‌ای را که رها گشته در امواج @fazelnazari
نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو، این یعنی... به لطف عشق تمرین میکنم یکتا پرستی را #دلتنگی #فاضل_نظری @fazelnazari
گوشه ی چشم بگردان و مقدر گردان ما که هستیم در این دایره ی سرگردان؟! دور گردید و به ما جرأت مستی نرسید چه بگوییم به این ساقی ساغرگردان! غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است تا شکوفا نشده، بشکن و پرپر گردان من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟ مرگ حق است، به من حق مرا برگردان! @fazelnazari
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم به خیابان شلوغی که نباید رفتیم می شنیدیم صدای قدمش را اما پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی است دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم @fazelnazari
غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی بامن به جمع مردم تنها خوش آمـدی بین جماعتی که مرا سنگ می زنند می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی راه نجات از شب گیسوی دوست نیست ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی پایان ماجرای دل و عشق روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمـر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی @fazelnazari
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست ❣ @fazelnazari
کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم مـن تفرجـگاه ارواح پریشـان خاطـرم خانه ی متروکم از اشباح سرگردان پر است آسـمانـی ناگزیر از ابـرهای عـابرم چون صدف در سینه مروارید پنهان کرده ام در دل خود مومن ام در چشم مردم کافرم گر چه یک لحظه ست از ظاهر به باطن رفتنم چند سال است راه از باطنم تا ظاهرم خلق می گویند: ابری تیره در پیراهنی ست شاید ایشان راست می گویند شاید شاعرم مرگ درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک هر چه باشد ناگزیرم ، هر چه باشد حاظرم @fazelnazari
از کوشش بیهوده خود دست کشیدم در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست #فاضل_نظری #شب_بخیر @fazelnazari
چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌ها با هم ؟ نگاهش را تماشا کن ، اگر فهمید حاشا کن... @fazelnazari
مثل نوری که به سوی ابدیت جاری ست قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت ❣ @fazelnazari
همین که نعش درختی به باغ می افتد بهانه باز به دست اجاق می افتد حکایت من و دنیایتان حکایت آن پرنده ایست که به باتلاق می افتد عجب عدالت تلخی که شادمانی ها فقط برای شما اتفاق می افتد تمام سهم من از روشنی همان نوریست که از چراغ شما در اتاق می افتد به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین چه میوه ای ز سر اشتیاق می افتد همیشه همره هابیل بوده قابیلی میان ما و شما کی فراق می افتد؟ #فاضل_نظری @fazelnazari