مداحی_آنلاین_داره_کم_کم_رو_تموم_شهر_میثم_مطیعی.mp3
5.29M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴داره کم کم رو تموم شهر
🌴غبار غم میشینه
🎤 #میثم_مطیعی
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
4_5782913755981547591.mp3
9.01M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴یا علی من برم در خونت آتیش میگیره
🌴یا علی من برم یکی پس این #در میمیره
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #زمینه
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
مداحی آنلاین - ای دل دیوانه راهی باز کن - کریمی.mp3
1.85M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴ای دل دیوانه راهی باز کن
🌴تا مدینه یک نفس پرواز کن
🎤 #محمود_کریمی
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
سه مناسبت در دو بیت ازمحمد اسماعیل فضل الهی (مشهدالرضا)
خورشید زداغ مصطفی می گرید
مهتاب زقبر مجتبی می گرید
شد آخر ماه صفر و چشم ملک
ازغربت حضرت رضا می گرید
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
https://t.me/diyanfazl
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
نام تو پناه است، نگاه تو امان است
آغوش تو، دلبازترین جای جهان است
با نغمهی نقارهات، ای حضرت خورشید!
نبض دل ما، دم همه دم، در ضربان است
سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است
دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است
با فاصله، دلچسبترین واجبِ عالم،
آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است
من از تو شفا و تو صفا خواستی از من
حاجات من، این است، کرامات تو، آن است
جاروست در این صحن، به دستان بزرگان
خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است
بیتاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم
آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است
اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمهی هر دل
تا برکهی هر چشم، خدا در جریان است
انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست
خفاش در این رشته، هنرمند زمان است
از غیرت عشق است، که آیینهی حُسنت
از دیدهی آلودهی بیعشق، نهان است
گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟
«آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است؟»
سلطان، تو اگر نیستی، ای قبلهی ما! کیست؟
وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است
شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن،
لطف پسر حضرت موسی، به شبان است
دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم!
عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است
شاعر: #قاسم_صرافان
https://t.me/diyanfazl
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#مناجات_با_امام_حسین
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم
دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم
ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين
با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟!
ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي
ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم
شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است
شكر خدا كه خرج بساط شما شديم
غربت سراي ماست عزاخانه ي شما
با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم
ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت
ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم
گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی
نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی
شاید دلت به حال دل ما بسوزد و
فکری برای روز مبادایمان کنی
ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم
ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی
چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود
در بین نوکرانت اگر جایمان کنی
ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست
مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی
چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت
اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی
حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد
باید عنایتی به غزلهایمان کنی
بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم
یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن
🔸شاعر:
#مصطفی_متولی
____
ناشر:
#محمداسماعیل فضل الهی
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
#حضرت_زهرا_س_مدح
حملهٔ این روزها به خانه حضرت علی علیه السلام
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
آفرینش ز دولت زهراست
کعبه مات عبادت زهراست
نخل های فدک که چیزی نیست
دوجهان ملک حضرت زهراست
همه خدمت گذار فضه شدند
فضه اما به خدمت زهراست
پدرش هم که رفت تا معراج
شک ندارم به دعوت زهراست
گرچه با آب روزه اش وا شد
نان عالم ز برکت زهراست
زهد اورا ببین که کهنه حصیر
بالش استراحت زهراست
فاطمه در حمایت علی است
و علی در حمایت زهراست
"طاعت مفترض" که میخوانیم
در حقیقت اطاعت زهراست
ولی امر ماست مثل علی
شیعه دینش ولایت زهراست
شرح و تفسیر داده مادر را
عمر زینب روایت زهراست
راضیه عالمه اغیثینی
مادرم فاطمه اغیثینی
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
#امام_حسین_ع_مناجات
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
@fazlll
ببار رحمت خود را، هميشه بارانی
دلم هوای تو كرده خودت كه ميدانی
دو ماه گريه برای مصیبت تو کم است
چه ميشود كه هميشه مرا بگريانی
به هر محله كه رفتم به چشم خود ديدم
نداشت غير در خانه ی تو خواهانی
تو را به جان عزيزت بيا از اين خانه
مرا جدا مكن آنی و كمتر از آنی
غريبه نيست كسی كه غريبه مي آيد
چه زود ميشود اينجا كسی خودمانی
مقابل حرم تو مسيحی افتاده
كه نيست شرط حسينی شدن مسلمانی
نگاه تو به سياهی جُون قيمت داد
گران شدند غلامان تو به ارزانی
به درد تو كه نخوردم اگرچه ميدانم
ولي به كار می آيم برای دربانی
دوباره آمده اند و دوباره جا ماندم
نميشود كه مرا زائرت بگردانی؟
چرا لباس تو را از تنت در آوردند
كه اينچنين ته اين قتلگاه عريانی
شعر از گروه #یا_مظلوم
#امام_زمان_عج_مناجات
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
چشم کویر لایق دریا نمی شود
دنیایمان بدون تو زیبا نمی شود
آقا ببین که غصه و درد نبودنت
درجام صبرِ منتظرت جا نمیشود
دنیا پر از تهاجم و بیداد و فتنه است
دردی چنین که بی تو مداوا نمیشود
حتی اگر شده یکروز قبل از آن
"یومُ الوعید" بی تو که برپا نمیشود
دلخوش به یک نگاه پر از مهر و رأفتم
چشمم بدون روی تو بینا نمی شود
رویای صبح صادق و فجر سپید وصل
جز در شب وصالِ تو معنا نمی شود
تکلیف قلب خسته مجنون بگو که چیست؟
شوریده بهر او دل لیلا نمی شود؟
گمگشته ی دیار غریبی و بی کسی
جز با نگاه مهر تو پیدا نمی شود
عشق تو از تمام جهان بس بُود مرا
همراه و هم نوای تو، تنها نمی شود
دیگر چگونه وصل تو را آرزو کنم
گل زخمه های عشق که حاشا نمی شود
"بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود"
شاعر: #انسیه_اسمعیلی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز
خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز
دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز
در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
@fazlll
دیوان فضل
فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم
هفت آسمان زیر پرش دارد نگارم
باید تمام عرشیان چاوش بخوانند
تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم
صبر علی ، روی حسن ، خوی حسینی
خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم
نامی دِگر از حاتمِ طاعی نمانده است
از بس گدا در محضرش دارد نگارم
حتّی منِ پیمان شکن را هم دعاگوست
الحق که ارث از مادرش دارد نگارم
از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم
فکری برای آخرش دارد نگارم
یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و
شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم
وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی
قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم
@گ
کوری چشم دشمنان لطفی مداوم
بر این نظام و رهبرش دارد نگارم
ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم
از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم
شاعر: #محمود_مربوبی
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
@fazlll
هدایت شده از دیوان فضل
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
@fazlll
دیوان فضل
فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم
هفت آسمان زیر پرش دارد نگارم
باید تمام عرشیان چاوش بخوانند
تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم
صبر علی ، روی حسن ، خوی حسینی
خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم
نامی دِگر از حاتمِ طاعی نمانده است
از بس گدا در محضرش دارد نگارم
حتّی منِ پیمان شکن را هم دعاگوست
الحق که ارث از مادرش دارد نگارم
از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم
فکری برای آخرش دارد نگارم
یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و
شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم
وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی
قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم
@گ
کوری چشم دشمنان لطفی مداوم
بر این نظام و رهبرش دارد نگارم
ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم
از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم
شاعر: #محمود_مربوبی
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
@fazlll
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهره ات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند
نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما
در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است
از بهر خطبه خوانی تان منبر شما
نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب
لبخند آمده به لب مادر شما
آقا دعا کنید که در زندگی مان
باشیم ای ذخیرۀ حق یاور شما
ای چشمۀ زلال الهی ظهور کن
ماتشنه ایم، تشنه لب کوثر شما
فرموده ای که الگوی من مادر من است
با این حساب فاطمه شد رهبر شما
کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را
ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما
بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک
این انتقام گشته به حق باور شما
روز ظهور نعره زنی جدی الحسین
کرببلاست چون هدف آخر شما
شاعر: #قاسم_نعمتی
هدایت شده از محمداسماعیل فضل الهی
1_1521721730.mp3
12.41M
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب
ثابت شده درعالم این که. دین اسلام
کاملترین دین وعداوت بی نتیجه است
اسلام مدیون محمد ..بود. و. حیدر
حامی این دین ثروت پاک خدیجه است
شاعر:#حاج_محمد_فضل_الهی
@fazlll
دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی
مشهدالرضا
کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید
که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید
کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید
همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را
همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید
همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و هجری
نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید
جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان می ایستد، بوی خوش اسفند می آید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید
بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها
برای بیعت با او نمی آیند می آید
برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری
ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست
کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید
به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... می آید
🔸شاعر:
#محمد_حسین_ملکیان
___________________
🔹 ناشر:
#محمداسماعیل _فضل الهی