#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#چارپاره
🔹عطر سیب🔹
صبح صادق که میدمد دل من
سر خوش از بادۀ حضور شود
از تماشای جلوهزار پگاه
مثل آیینه غرق نور شود
نغمۀ آسمانی توحید
میشود در فضا طنینانداز
میپرد باز پلک دل که: خدا
کرده درهای آسمان را باز
میوزد از مناره عطر اذان
سمتِ این بارگاه نورانی
دل من با فرشتگان خدا
میپرد در فضای روحانی
به نماز ایستاده مُلک و مَلَک
اقتدا میکنم به حضرت او
جانم از شوق دوست سرشار است
دلم از گرمی محبّت او
آسمان و زمین به وقت قنوت
با من «أمّن یجیب» میخواند
فارغ از خویش و فارغ از عالم
دل من از حبیب میخواند
بیشتر از همیشه صحن و رواق
از شمیم حبیب سرشار است
حرمش بوی کربلا دارد
بسکه از عطر سیب سرشار است
رنگ و بوی حسین را دارد
فطرت پاک او اگر حسنیست
از فروزنده گوهرش پیداست
که تبار عقیق او یمنیست...
در مدارش به گردش آوردهست
آفتاب وِلا سه اختر را
قدر او، حُرمت دگر بخشید
«حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را
از سه خورشید، نور میگیرد
حرم با شکوه این وادی
حجّت هشتم و امام نهم
وز عنایات حضرت هادی
طائر پر شکستۀ دل من
شده عمری کبوتر حرمش
مهرش از جان ما مبادا دور
وز دل ما جدا مباد غمش
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
عشقِ گندمگونِ عالم! یا أباٱلمهدی (عج) سلام
مجتبایِ ثانیِ حق! حضرت ِ عالیجناب
یازده بار است باران از نگاهم میچکد
کاش میدادی همین امشب سلامم را جواب
در خیالم باز هم پر میکشم تا مرقدت
مرحمت کن باز اسمم را بیاور در حساب
یک حسن (ع) کنج بقیع و یک حسن (ع) در سامرا
هر چه حاجت داشتم آوردم و شد مستجاب!
“شاعر: مرضیه عاطفی”
❆❆❆
عاشقا، مستانگى از سر بگير
ساقى از ره مىرسد ساغر بگير
مرغ دل را از قفس آزاد كن
با پرستوهاى عاشق پر بگير
پر بزن تا كوىِ يارِ مَه لقا
جا به بامِ خانه دلبر بگير
گر چو من بشكسته بالى غم مخور
با ولاى يار بال و پر بگير
جشن ميلاد امام عسگرى
آمده عيدى ز پيغمبر بگير
هر چه مىخواهد دلت از يُمن او
از يَدِ پر قدرت حيدر بگير
طالب عفوى اگر با يا حسن
دامن محبوبه داور بگير
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
شعر مدح امام حسن عسکری
ای که در مَحبس گیسوی تو شب زندانیست
کار خورشید، به فرمان تو نور افشانیست
سامرا نه! که جهان سیطره قدرت توست
ای که در عرش تو را مرتبه سلطانیست
تا که تکمــیل شود فیض ربیع الاوّل
موعد جلوه نمائیت، ربیع الثّانیست
خضر را پیر غلامیّ تو فخری ابدیست
در حریمی که سلیمان، شرفش دربانیست
هر کسی چشم دلش باز شود میبیند
شغل داوود نبی نزد تو مِدْحت خوانیست
پسرت حضرت مهدیست اگر رَبّ الأرض
کلّ حالات و صفات پدرش، ربّانیست
تو به قدری حسن بن علی اَستی که چو ما
حال آیینه هم آشفتهتر از حیرانیست
دل ندادن به تو از سختترین مشکلها
دل سپردن به تو، برعکس، پر از آسانیست
میشود بی سر و سامان تو باشم گر چه
هر که را دیدم، دنبال سر و سامانیست
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
همچنانی که مرا روزی سرگردانیست
خیس اشک، از غم دنیا بشود چشمانش
هر کسی آرزویش دیدن سامرّا نیست
اربعین هر که مشرّف به حریمت شد گفت:
صف زوّار ضریحت چه قَدر طولانیست
فاطمه، بانی رفتن به بهشت است او را
آن که اندازهی خشتی، حَرَمت را بانیست
«سائلِ» رحمت بی منّت و بیپایانت
چشم در راه تو در آن نفس پایانیست
“شاعر: محمّد قاسمی”
رباعی ولادت امام حسن عسکری
ابن نقی و وصی احمد آمد
ارکان علوم و سر سرمد آمد
از لطف خدا هشت ربیع الثانی
زیبا گل گلزار محمد آمد
“شاعر: طالع”
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
ره باز کنید، دلبری آمده است
بر شیعه امام دیگری آمده است
در مطلع هشتم ربیع الثانی
میلاد امام عسگری آمده است
“شاعر: قاسم نعمتی”
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
ای حسن نام و حسن ذات و صفات
جن و انس بر تو ملک عسکر مات
هر چه گویم به مدیح تو کم است
جز که خوانم مدیحت صلوات
“شاعر: سید رضا موید”
❆❆❆
تا نغمه شادی از دل باغ شنفت
گل بان فس بهار خندید و شکفت
میلاد امام عسکری را به همه
با یک صلوات تهنیت باید گفت
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
آیینه حسن ایزدی آمده است
گنجینه علم احمدی آمده است
یک غنچه ز گلزار امام هادی
با عطر گل محمدی آمده است
“شاعر: سید هاشم وفایی”
❆❆❆
تمثال دیگری ز علی باز زاده شد
ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد
وا شد ز آسمان درِ رحمت به سمت خاک
وقتی به دستهای پدر، طفل داده شد
“شاعر: محسن بلنج”
دوبیتی ولادت امام حسن عسکری
خورشید سپهر رهبری پیدا شد
احیا گر فقه جعفری پیدا شد
تبریک به مهدی که به عالم امشب
رخسار امام عسکری پیدا شد
“شاعر: سید رضا موید”
❆❆❆
خورشید به بر ستاره دارد امشب
افروخته ماه پاره دارد امشب
حسن است امام عسگری پا تا سر
زهرا حسن دوباره دارد امشب
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
گفتند شکوه حیدری را نگرید
آئینه حسن و دلبری را نگرید
گفتم کـه شکوه در کدام آینه اسـت؟
گفتند امام عسکری را نگرید
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
میلاد حسن جلوه ایمان آمد
آیینه ناب روح قرآن آمد
تمثیل زلال نبض آفاق جمیل
بر پیکر فصل عاشقی جان آمد
❆❆❆
میلاد امام عسگری شمس الضحی
او نغمه لطف حق میان دو سرا
هم عطر پدر دارد و ا نفا س سحر
هم نور محمّد وعلی و هم زهرا
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت
حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت
می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب
عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت
“شاعر: محسن بلنج”
شعر کودکانه ولادت امام حسن عسکری
این جهان ندید مثل روی تو
از گل و گلاب هم تو برتری
ای امام ما ای ولی ما
پاک و بی ریا مثل گوهری
ای صدای حق پس خدا تو را
بر جهانیان داده سروری
هستم ای امام! من محب تو
مانده بر دلم مهر عسکری (ع)
“شاعر: مهدی وحیدی صدر”
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
صحنه درس عشق بازیها
بین گهوارهای مجسم شد
بین دریای پر تلاطم عشق
چه بگویم که صبر دل کم شد
دل عالم شد آب تا اینکه
لحظه بوسهای فراهم شد
با شکوه صدای این دو لب
طپش سینهها منظم شد
از صفای همین محبتها
رشته دین به عشق محکم شد
بهر تبریک این ولادتها
حضرت رب عشق ملزم شد
صله بر دوستان این آقا
دوری از آتش جهنم شد
او که باشد امیر انس و جان
سومین نسل حضرت سلطان
من که هستم؟ ز سائلان حرم
او که باشد؟ خدای جود و کرم
نازم او را که نازدار خداست
ناز او را به جان و دل بخرم
از گدایان سامرا بودن
آبرویم شده چو تاج سرم…
قاسم نعمتی
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
امام عسکری، آقا، امیر، مولانا
دو دست خالی ما را بگیر، مولانا
گدای نیمه شب، بین این گذر هستم
بیا و توشه بده بر حقیر مولانا
نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن
منم به دام نگاهت اسیر مولانا
به نفس سرکش و طغیان گرم نگاهی کن
دعا نما که شوم سر به زیر مولانا
بصیرتی بده آقا که راه کج نروم
تویی تو آینه یا بصیر مولانا
به کوری همه دشمنان، خدای کریم
نوشته نام تو را از غدیر مولانا
تویی که چشمه ناب معارفی آقا
کمال سیر و سلوک هر عارفی آقا…
جواد پرچمی
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز میگیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبلهگاهم را
من امشب حاجی این قبله این قبلهنما هستم
من امشب بنده مولای «سر من رئا» هستم
درون سینهام انگار شور دیگری دارم
به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم
به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم
شرابی ناب از انگورهای عسکری دارم
من امشب عشق را تکرار در تکرار میخوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که
رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که
تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که
خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که
همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
نگاهت چون مسیحاییست که بر مردهها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است
تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه میخواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید
اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد
کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد
میایی و برای مهدیات دلداده میسازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده میسازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده میسازی
برای امر غیبت شیعه را آماده میسازی
میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی
برای شیعیانت «افضل الاعمال» را گفتی
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدیات آقا ملالی نیست
یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست
دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
اجازه میدهی امشب تو را ابن الرضا گویم؟
صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم
غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم
برایت قصه یک مادر و یک کوچه را گویم
از آن ابری زیر ظلمتش پوشاند ماهش را
از آن مادر که در آن کوچهها گم کرد راهش را
محمد بیابانی
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد
عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد
گشت از کان کرم گوهر پاکى ظاهر
ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد
شد تولد ز سلیل آن مه تابنده حق
سامره از قدمش جنت الانهار آمد
بهر مولود حسن پورنقى از دل عرش
تهنیت باد ز خلاق، جهاندار آمد
با صفات احدى کرد تجلى به جهان
نور چشم على و احمد مختار آمد
نام نیکوش حسن، خوى حسن، روى حسن
باب مهدى زمان کاشف الاسرار آمد
حامى دین محمد (ص) متولد گردید
عسکرى فخر زمن سرور و سالار آمد
فخر ملک دوسرا جان و دل اهل ولا
خسرو هادى عشر رحمت غفار آمد
گشت از مقدم وى باغ ولایت خرم
چون که از گلشن دین آن گل بى خار آمد
خواست حق رحمت خود را برساند بر خلق
صورتى ساخت که با سیرت دادار آمد
نور او نور خدا بود به عالم تابید
روى او شمع هُدى بود شب تار آمد
خُلق غفارى از او خُوى رحیمى ظاهر
مظهر ذات خدا آن گل گلزار آمد
“شاعر: قاضى نظام”
❆❆❆
←https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از °•○☆فضل الهی☆○•°
روز حق حسن نبی بازوی حیدر دارد
آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد
اهل معنی ولی ذوالمننش میخوانند
اختران جمله مه انجمنش میخوانند
عارفان واقف سر و علنش میخوانند
پای تا سر همه حسن حسنش میخوانند
سرو قد ماه جبین گلرخ و شیرین دهن است
حسن است این حسن است این حسن است این حسن است
دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش
مهر افتاده به خاک قدم زوارش
همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش
همه جا سامره با یاد گل رخسارش
ملک پهناور هستی به قدومش گلشن
دیده حضرت هادی به جمالش روشن
ای دل اهل ولا زائر سامرایت
کعبه خلق جهان روی جهانآرایت
حَسَن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت
فرش از بال ملائک حرم زیبایت
ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت
شود آیا که برم سجده به خاک حرمت
کیستی تو پسر فاطمه زهرایی
نبوی خلق و علی خوی و حسن سیمایی
جلوه سیزدهم یازدهم مولایی
حسن عسکری و گوهر ده دریایی
مکتبت بندگی و دوستیات هم عهدی است
پدرت هادی و فرزند عزیزیت مهدی است
من کیام؟ بنده آلوده دربار توام
گنهام کرده گرفتار و گرفتار توام
با دو دست تهی خویش خریدار توام
چه کنم تو گل من هستی و من خار توام
دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی
بپذیری و بخوانی و جوابم نکنی
نگهی بر من و بر دیده گریانم کن
نظری بر دل و بر حال پریشانم کن
غرق عصیانم، غرق یَم غفرانم کن
بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن
هرکهام هر چه بدم میثم این درگاهم
ذاکرم ذاکر اولاد رسولاللهام
غلامرضا سازگار
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
لطف شماست این که تمامی انبیا
بالاتفاق سائل دربارتان شدند
آنها که پای منت چشم کریمتان
بیسر شدند تازه بدهکارتان شدند
این بالهایی که زیر بت عشق سوختند
خاک تبرک در و دیوارتان شدند
نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت
یا آن که حاجت از حرم دیگری گرفت
ای جلوه خدایی بی انتها حسن
خورشید روشن سحر سامرا حسن
بی تو عبودیت به خدا بتپرستی است
نور خدا مکمل توحید ما حسن
امشب عروج زخمی بال مرا ببر
تا سامرا، مدینه، نجف، کربلا؛ حسن
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زادهها؛ حسن
زنجیره محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دو تا حسن
سوگند میخوریم خدا لشکری نداشت
روی زمین اگر حسن عسکری نداشت
آن که مرا فقیر حرم میکند تویی
یک التماس پشت درم میکند تویی
آن که در این زمانه بی اعتبارها
با یک سلام معتبرم میکند تویی
آن که برای پر زدن سامراییام
هر شب دعا برای پرم میکند تویی
آن که مرا برای خودش خانه خودش
با یک نگاه، در به درم میکند تویی
آن که تو را همیشه صدا میکند منم
آن که مرا همیشه کرم میکند تویی
شکرخدا گدای امام حسن شدم
خاکیترین کبوتر باغ حسن شدم
تو کیستی که سائل تو جبرئیل شد
دسته فرشته پای ضریحت دخیل شد
تو کیستی که جدّ نجیب پیمبرت
مهر تو را به سینه گرفت و خلیل شد
تو کیستی که حضرت موسی عصا به دست
ذکر تو را گرفت اگر مرد نیل شد
اصلی که پا گرفت بدون تو فرع فرع
فرعی که پا گرفت کنارت اصیل شد
تنها خدا به خانه تو آفتاب داد
بعدا تمام زندگیات نذر ایل شد…
علی اکبر لطیفیان
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
باز گیتی روشن آمد از جمال عسکری
ماه گردون شد خجل پیش هلال عسکری
موکب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
محور آمد هر جلالی در جلال عسکری
هادی دین میبرد دست دعا پیش خدا
چشم حق بینش چو میبیند جمال عسکری
من چه گویم در مقام و حسن این کودک که هست
منطق پیر خرد مات از کمال عسکری
تا تقرب بر خدا جویند خلق نُه فلک
روبد هر یک با مژه گرد نعال عسکری
عصمت زهرا عیان از چهره زیبای او
خصلت حیدر ببینی در خصال عسکری
رشک کوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
ماه گردیده خجل از خط و خال عسکری
گلشن جاوید گردد هر زمین شورهزار
چون ببیند موکب فرخنده فال عسکری
دانش سرشار او تا کرد تفسیر کتاب
عالمی سیراب گردید از زلال عسکری
ثابت
❆❆❆
آسمان در طلوع یک خورشید
میکند روزهای خود تمدید
این چه نوریست در افق پیدا
این چه نوریست نور عشق و امید
در سحر جلوهاش که میگوید
نور او فاطمیست بیتردید
در میان سکوت سرد حجاز
گوش دل یک صدای ناز شنید
خبری آمد از سرادق عرش
گل بریزید فاطمه خندید
پدرش دور خانه میگردد
بر لبش إن یکاد یا توحید
چشم در چشم کودکش دائم
مینماید خدای خود تمحید
تا که دستی برد به گیسویش
هر چه دلداده را کند تهدید
دیدگان «حدیث» روشن شد
تا که نور جمال او را دید
جبرئیل آمد و تبرک کرد
بال خود را به صورتش مالید
مثل گردونه زمین و زمان
با ملائک به دور او چرخید
او که باشد امیر انس و جان
سومین نسل حضرت سلطان
قامت عشق کاملاً خم شد
ساغر و جام و باده در هم شد
انبیاء صف کشیده مستانه
در تحیر تمام عالم شد
هر چه میشد ز عاشقی رو کرد
جلوه کاملش در آن دم شد
دیوان فضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دختر فلسطینی رو ببینید
یک قهرمان تمام عیار 👌
چه روحیه بالایی داره که ما بهش غبطه می خوریم😔
کجای دنیا می تونین از این قهرمانان تربیت کنین جز اسلام
(البته مسلمان انقلابی، نه ....)
#طوفان_الاقصی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
امام حسن عسکری علیهالسلام
مسمط
مسیح عترت
بر او سلام که شایستۀ سلام است او
که از سلالۀ ابن الرضا، بِنام است او
که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او
که یادگار برومند ده امام است او
به شهر سامره مصداق فیض عام است او
به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات
جمال گلشن توحید را تبسم اوست
مسیح عترت اطهار را تجسم اوست
کلیم با شجر طور در تکلم، اوست
که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست
ز حادثات جهان، جانپناه مردم اوست
به هرکه راه برد در پناه او، صلوات
خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش
ستارۀ سحری، خوشهچين انجمنش
شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش
که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟
شمیم وحی خدا میتراود از سخنش
به عطر و رایحۀ دلبخواه او، صلوات
ستارگان همه شب شمع محفلش هستند
فرشتگان به ادب در مقابلش هستند
موالیان خداجوی سائلش هستند
معاشران همه محو فضائلش هستند
به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند
شدهست سورۀ قرآن گواه او، صلوات
نگاه او، به گل تازه چیده میماند
شمیم او، به گلاب چکیده میماند
لبش، به غنچۀ شبنم ندیده میماند
قدش، به سرو ز نور آفریده میماند
دلش به پاکی صبح و سپیده میماند
به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات
امام گفت که یکرنگ باش و یکرو باش
برای سنجش اعمال خود ترازو باش
برای خدمت و ایثار دست و بازو باش
مباش در پی شهرت ولی خداجو باش
همیشه یاد خدا و عنایت او باش
به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات
کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست
کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست
کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست
کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست
سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست
به جذبههای بدیع نگاه او، صلوات
محمدجواد غفورزاده
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
ایران مسجد الاقصی رافتح میکند👇
دوبیت: ازمحمد اسماعیل فضل الهی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
صهیون که بگیرد مدد شیطان را
زود است ببیند غضب ایران را
همراه تمام مسلمین دنیا
سازیم دوباره غزهٔ ویران را
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
غنچه از شوقِ دیدنت وا شد
با توسّل به تو چه زیبا شد
دامنِ پاکِ همسرِ هادی
با تو خورشیدِ عالمآرا شد
سَلسبیل از سَلیل شد جاری
صحنهیِ سامرا مُصلّی شد
از صفایِ قدومِ تو لبخند
به لبِ فاطمه شکوفا شد
دسته دسته ستاره از اَفلاک
هدیهیِ آسمان به طاها شد
حسنی دیگر از تبارِ علی
وارثِ ذوالفقارِ مولا شد
آمدی روح و اُسوهیِ مردی
جان فدایِ تو یا اَباَالمهدی
چشمِ تو سویِ قبله کاوُش کرد
بر لبَت ذکرِ حق تراوُش کرد
در نوایِ تو حق خروشید و ....
باطل از صوتِ خویش خامُش کرد
روزگارِ امامِ هادی را
رونقِ مَقدمِ شما خوش کرد
شرحِ قرآن زِ لعلِ پاکِ شما
در زمین مثلِ رعد غرّش کرد
لغتی از کتابِ شوکتتان
قصّه خرجِ یَل وُ سیاوُش کرد
فهم وُ وَهمِ وجود گوشهای از ....
شرحِ اوصاف گفت و دل خوش کرد
مانده در وصفِ تو زبان والِه
پدرِ حضرتِ اباصالح
آسمانیِ آسمانِ کمال
آمدی و شد آسمان خوشحال
آمدی روحِ رأفت و اُلفت
فرشِ راهَت زِ قدسیان پَر وُ بال
واژهیِ عشق با تو معنی شد
حالمان شد نکوترین اَحوال
انتظارِ ظهور شکل گرفت
در رُخت شد عیان همان اِجلال
دید در چهرهات پدر انگار
از رُخِ صاحبالزّمان تمثال
بیگمان خواند او دعایِ فرج
این ندا شد از آسمان اِنزال
مرگِ این انتظار میآید
روزی آن تکسوار میآید
میرسد تکسوار غصّه مَخور
آخرِ انتظار غصّه مَخور
روزی از کعبه میرسد بر گوش
صوتِ نیکویِ یار غصّه مَخور
پرچمِ عدل میرود بالا
به دو دستِ نگار غصّه مَخور
طالبِ خونِ شاهِ کربوبلا
میکشد ذوالفقار غصّه مَخور
دلِ بیتابِ روضهیِ کوچه
گیرد آخر قرار غصّه مَخور
پرده از رویِ یار میافتد
میرسد نوبهار غصّه مَخور
مَرهمِ زخمِ سینه میآید
داغدارِ مدینه میآید
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتح_قریب
🤔پیشگویی عجیب ۲۰ سال پیش مرحوم محمد دشتی (مترجم کتاب نهج البلاغه/در زمان حیات وحکومت صدام) که محقق شده است..
⚠️از فتح عراق و سوریه به دست ایرانیان تا ازادی بیت المقدس و دادن پرچم به امام مهدی (عج)
ایران مسجد الاقصی رافتح میکند👇
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
صهیون که بگیرد مدد شیطان را
زود است ببیند غضب ایران را
همراه تمام مسلمین دنیا
سازیم دوباره غزهٔ ویران را
محمداسماعیل فضل الهی
مشهدمقدس
https://eitaa.com/fazlll
#امام_عسکری_ولادت
همیشه طبعِ غزل حِس برتری دارد
برای توست اگر شعر، مشتری دارد
تو از تبار که هستی سلاله ی زهرا ؟
که خط به خطِ غزل طعم دیگری دارد
تو آن امامِ شریفی که بینِ انگشتش
ز جن و انس و ملک خیل لشگری دارد
صفات حق همه جمعند در صفات شما
اگر که کفر نباشد برابری دارد
همیشه قامت تو در مدینه دیدن داشت
ز بسکه هر قدمت شور محشری دارد
خدا دوباره تبارک به خویشتن گفته
که این عَطیّه به سر تاج افسری دارد
تو آمدی و مدینه ندیده بود کسی...
...که اینچنین جلواتِ پیمبری دارد
تو آمدی همه گفتند تهنیت آقا
زمین پس از پدرت خوب رهبری دارد
در آسمان که درخشیدی عرشیان گفتند
عروس فاطمه به به، چه اختری دارد
عروس فاطمه از هر پیمبری امشب
به گاهواره گلِ یاسِ اطهری دارد
صدف مدینه، تو گوهر شدی در آغوشش
مدینه فخر کند که چه گوهری دارد
زلالیِ نفست عطر و بوی کوثر داشت
شکوهِ هیبت تو نور حیدری دارد
تو هم حسن شدی، هم عسگری، دل ما هم
به لطف این دو صفت، حال بهتری دارد
تو در مدینه قدم رنجه کردی و، حالا
زمینِ سامره در خویش عسگری دارد
زمینِ سامره محوِ تجلیّات تو شد
زمینِ سامره نامِ مطهری دارد
همیشه سایل این خانواده محتاج است
همیشه دست توسل به محضری دارد
#رضا_باقریان
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹أفضل الاعمال🔹
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز میگیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا دادهست ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبلهگاهم را
من امشب حاجی این قبله، این قبلهنما هستم
من امشب بنده مولای «سُرَّ مَن رَءا» هستم
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که...
...رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که...
...تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که...
...خبر دادهست باز از جلوه دست کریمی که...
...همان خُلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
وَ مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
نگاهت چون مسیحاییست که بر مردهها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است
تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه میخواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید
اگر که سائل شهر مدینه، مجتبی دارد
کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد
میآیی و برای مهدیات دلداده میسازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده میسازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده میسازی
برای امر غیبت شیعه را آماده میسازی
میان پرده، اسرار خدا را بیصدا گفتی
برای شیعیانت «أفضل الاعمال» را گفتی
تو آن معنای پروازی که بیتو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدیات آقا ملالی نیست
یقیناً در کنار ماست امشب جاش خالی نیست
دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقاجان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
📝 #محمدعلی_بیابانی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
سامره هم رویم اگر ذکرمان علیست
💐💐💐💐💐
بین حرم به شام وسحر ذکرمان علیست
💐💐💐💐💐
روزی که میرویم برای نجات قدس
💐💐💐💐💐
کردیم اگربه غزه سفر ذکرمان علیست
💐💐💐💐💐
اثر: محمد اسماعیل فضل الهی
#######################
مراسم مولودی خوانی ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
امشب باحضور آقایان و خانم ها
با اجرای: محمد اسماعیل فضل الهی
مکان: مسجد امام علی علیه السلام انتهای بلوار شهید فرامرز عباسی
زمان: بعداز نماز مغرب وعشا
بر یازدهم فروغ سرمد صلوات
برعسکری آن حسن سرآمدصلوت
درسال ۲۳۲ جلوه نمود
انوار رخ ابامحمد صلوات
از:: محمد اسماعیل فضل الهی
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
🌼امام حسن عسکری علیه السلام
زندگینامه
نسب: نسب امام حسن عسکری(ع) با هشت واسطه به حضرت علی بن ابیطالب(ع) نخستین امام شیعیان میرسد. پدرش امام هادی(ع)، دهمین امام شیعیان اثناعشری است. به نقل از منابع شیعی، مادرش کنیز بود و حُدیث یا «حدیثه» نام داشت. در برخی از منابع نام او «سوسن»،«عسفان» و سلیل نیز ثبت شده است. امام عسکری(ع) برادری به نام جعفر داشت که به جعفر کذاب معروف است. او پس از شهادت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای او، به عنون تنها وارث او مدعی میراث آن حضرت شد.سید محمد و حسین دیگر برادران او بودهاند.
لقبها: هادی، زکی، عسکری و .... «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است.
کنیه:کنیه وی «ابومحمد» بود. در بعضی منابع کنیههای ابوالحسن، ابوالحجه، و ابوالقائم نیز به کار رفته است.
*تولد:* بیشتر منابع تولد ایشان را در مدینه دانستهاند. بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیعالثانی سال ۲۳۲ق دانستهند. مطابق قول مشهور امامیه آن حضرت در ۸ربیع الثانی متولد شدند .
همسر:طبق نقل مشهور، همسر امام عسکری(ع) کنیز بود و نسل او تنها از طریق این کنیز پارسا و با شخصیت ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(عج) است. منابع، نام مادر امام مهدی(عج) را متعدد و مختلف ذکر کردهاند. مشهورترین نام او نرجس است
فرزند:بر اساس اکثر منابع شیعه، تنها فرزند امام عسکری(ع)، امام زمان(عج) مسمّا به «محمد» است. از علمای اهل سنت نیز کسانی چون ابن اثیر، شبلنجی و ابن صباغ مالکی نیز نام محمد را به عنوان فرزند امام عسکری ذکر کردهاند. درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد.
انتقال به سامرا: در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحتنظر قرار گرفت. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر بود. مسعودی زمان این سفر را سال ۲۳۶ق و نوبختی سال ۲۳۳ق گفتهاند. امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند.
دلایل و مدت امامت
مدت امامت امام عسکری(ع) شش سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق) بود. مهمترین دلیل برای امامت حسن بن علی عسکری(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، وصیت و احادیث امام هادی(ع) درباره جانشینی او است. شیخ مفید در الارشاد بیش از ده روایت و نامه دراینباره آورده است. اکثر شیعیان و یاران امام هادی(ع) نیز پس از شهادت ایشان، بجز اندکی به امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند.
ارتباط امام و شیعیان
با توجه به فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر میبرد. با این حال امام حسن عسکری(ع) نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمینهای مختلف میفرستاد.
دیدار با امام
از گزارشهای تاریخی برمیآید که در بخشهایی از زندگی امام عسکری(ع)، محدودیتهایی برای ارتباط مستقیم شیعیان با امام وجود داشت.
از این رو هنگامی که امام به دارالخلافه برده میشد، شیعیان در مسیر حرکت او حاضر میشدند تا او را ملاقات کنند. شیخ طوسی خبری نقل کرده که حاکی از تجمع مردم هنگام عبور امام عسکری(ع) و احترام آنها به وی است. ولی به خاطر مراقبتهای حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع میکرد. علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشتهای) بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»
سازمان وکالت
امام عسکری(ع) مانند امامان پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده میکرد.
نامهنگاری
از راههای ارتباطی شیعیان با امام عسکری(ع)، مکاتبه بود؛ برای نمونه میتوان به نامههای ایشان به علی بن حسین بن بابویه و نامه به مردم قم و آبه(آوه) اشاره کرد.
آمادهسازی شیعیان برای عصر غیبت
برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(ع) پرداختهاند، معتقدند که ایشان اقداماتی برای آمادهسازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام داد: سخن گفتن امام عسکری(ع) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیتهای مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام میگرفت را از جمله این اقدامات دانستهاند.
آن حضرت در زمینه تبیین معارف دینی و آموزه های شیعی از جمله مهدویت و انتظار، کلام و عقاید و فقه نیز فعالیت داشت و اهتمام می ورزید.
التماس دعا
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی مشهدالرضا علیه السلام
هدایت شده از °•○☆فضل الهی☆○•°
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
عاشقی، نقطهی پایانی درماندگی است
عاطفه، مزّهی شیرینیِ سرزندگی است
عشق در مکتبِ توحیدی ما، بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است
"اشک" دارایی ما بوده که سرچشمه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه شدیم
آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود
رودِ نوری است که درگیر تلاطم نشود
باغِ سبزی است که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمهی قم نشود...
"السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما"
السلام ای نَفَسِ شاه خراسانی ما
چهرهی زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهر تو تسبیح بهشتیها شد
آن زمینی که شده لانهی جبریل، "قُم" است
شورهزاری که به دریا شده تبدیل، "قُم" است
گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان
آسمانِ حرمات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایهی مادریات کم نشود از سرمان
دومین شافعهی محشر ما هستی تو
مثل زهرا بهخدا مادر ما هستی تو
آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خندهات مایهی لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا
"به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر میاُفتاد!
هر زمان نامهی تو دست پدر میاُفتاد
انبیا شیفتهی مبحث خاصَات..، بانو
جان فدایِ دلِ توحیدشناسات بانو
میشود با چه کسی کرد قیاسات بانو؟!
مریم و آسیه شاگرد کلاسات بانو
نمی از قطرهی علم تو خودش یک دریاست
حوزهی علمیه از برکت تو پابرجاست
جای جای حرمات جنّت رضوانیهاست
گوشهی صحن تو خلوتگهِ بارانیهاست
عبد کوی تو شدن، اوج مسلمانیهاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانیهاست
تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
"چادرت را بتکان، روزی ما را بِفِرست"
بَرَکات تو به جانِ عَجَمت میچَسبد
ای کریمه! چقدر اشک غمت میچسبد
گریه کردن سر خوانِ کرمت میچسبد
"یا رضاااا "داد زدن..، در حَرَمَت میچسبد
زائرت از همه دلگیر شده..، رحمی کن
بهخدا مشهد من دیر شده..، رحمی کن
کاش در حین قنوت سحرت یاد شوم
منِ آلودهی دلباخته هم شاد شوم
چه هراسی است، اگر طعمهی صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم
چون برادر..، به تو هم آمده خوشخو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!
خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد
شُکر..، این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست
* *
بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربهی سیلی مُهلک نچشیده است کسی
معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لالهی گوش! به قرآن ندریده است کسی
آه ای عمهی سادات! چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری! چه کشیدی در شام
✍ #بردیا_محمدی
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
https://eitaa.com/fazlll
#حضرت_معصومه_س_مدح
از آن زمان که قم حرمِ اهلبیت شد
این شهر سفرهی کرمِ اهلبیت شد
آن را به "عُش آلمحمد" شناختند*
پس بین شهرها علمِ اهلبیت شد
دست کسی که طالب علم محمدیست
در نشر معرفت، قلمِ اهلبیت شد
شد خاکِ شورهزار، شفابخش اهلدل
وقتی تبرّکِ قدمِ اهلبیت شد
در جشن، رویِ شادی و در سوگ، روی حُزن
آیینهدار شوق و غمِ اهلبیت شد
اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛
هر شاعری که محتشمِ اهلبیت شد
هرکس که زائر حرم این کریمه بود
از دوستانِ محترمِ اهلبیت شد
✍ #مجتبی_خرسندی
*امام کاظم (ع) فرمودند:
قُم عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأوى شيعَتِهِمْ
ترجمه: قم آشيانه آل محمد (ص) و پناهگاه شيعيان آنهاست.
📚بحارالانوار، ج 60، ص 214
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#حضرت_معصومه_س_مدح
هر صبحدم صبا متوسّل به عصمتش
شاید شود زیارت معصومه قسمتش
هرروز، آفتاب خراسان به سمت اوست
دیدار آشناست، میارزد به زحمتش!
در آیههای سورهی نورست مُستتر
همپایهی مودّت قربی محبّتش
با بوسه بر ضریح تو اثبات میشود
ملّاترینِ مجتهدین، مرجعیّتش
از جمکران بسوی تو آمد کبوتری
تکمیل درس معرفت مهدویّتش!
آرام میکند طپش رستخیز را
فردا اگر به لرزه درآید شفاعتش
از نامهای روز جزا روز ساعتست
آنجا قرار ما و شما، درب ساعتش
جارو به دست، خادمی آمد به خنده گفت:
بال فرشته راه ندارد به ساحتش
از خود گذشت تا به مقام رضا رسید
بالاترین مراتب عشقست هجرتش
آن کاشی شکستهی صحنم که دلخوشم
او را ندیده است کسی، تا مرمّتش...!
✍ #مهدی_جهاندار
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#حضرت_معصومه_س_مدح
اگر درمان درد خویش میخواهی، بیا اینجا
دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب دردها اینجا
شکستهبالی ما میدهد بال و پری ما را
اگر از صدق دل آریم روی التجا اینجا
طلب کن با زبان بیزبانی هرچه میخواهی
که سر دادهست گلبانگ اجابت را خدا اینجا
به گوش جان توان بشنید لبّیک خداوندی
نکرده با لب خود آشنا حرف دعا اینجا
هزاران کاروان دل در اینجا میکند منزل
اگر اهل دلی ای دل، بیا اینجا، بیا اینجا
دل دیوانۀ من همچو او گمکردهای دارد
ز هر دردآشنا گیرد سراغ آشنا اینجا...
صدای پای او در خاطر من نقش میبندد
مگر میآید آن آرامجانها از وفا اینجا...؟
مشو از حُرمت این بارگه غافل که مهدی را
زیارت کردهاند اهل بصیرت بارها اینجا
حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد
که میبخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا
علاج درد بیدرمان کند لطف عمیم او
نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا!
حدیث عشق با «پروانه» میگویی، نمیدانی
که میسوزد بهسان شمع، از سر تا به پا اینجا
✍استاد #محمدعلی_مجاهدی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی مشهدالرضا علیه السلام
#حضرت_معصومه_س_شهادت
سرتاسرِ قم را غمی در بر گرفته
آرامِشَش را آهِ شعلهور گرفته
از داغِ معصومه سلام الله، حتی
خاکِ کویر از ابر، چشمِ تَر گرفته
هفت آسمان با اهلِ خود مشغولِ گریهست
شاهِ خراسان روضه بر منبر گرفته
سخت است داغِ خواهری هجرانکشیده
جانِ برادر را دلی مضطر گرفته
خاموش شد خورشیدِ بیت النور امشب
حال و هوایِ صحنهٔ محشر گرفته
از دست داده حضرتِ بنتُ الهُدی را
بر دوشِ خود آیاتی از کوثر گرفته
سِرّ نجابت بود و رفت و دستِ تقدیر
از دخترانِ شیعه، تاجِ سر گرفته
در صحنِ آیینه به همراهِ ملائک
موسی بن جعفر روضهی دختر گرفته
از داغِ دختر، خوانده اما در حقیقت
قلبش برایِ غربتِ مادر گرفته
* *
آن مادری که بعدِ ضربه خوردن از "در"
سردردهایِ سخت در بستر گرفته
وضعِ وخیمِ زخمِ میخِ بیمروّت
لبخند را از صورتِ حیدر گرفته...!
شاعر:خانم عاطفی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی مشهدالرضا علیه السلام
سخنران : آیتالله حوصله
مداح: محمد اسماعیل فضل الهی
امشب:شب وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
مکان: حرعاملی ۴۵ مسجد توحید
خانم ها _آقایان
بعدازنمازعشا
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑
دل که بی واهمه نمی ماند
سینه بی زمزمه نمی ماند
تاکه باشد ضریح معصومه
بی حرم فاطمه نمی ماند
اثر: فضل الهی
#حضرت_معصومه_زمینه
#زمینه
به بالینم بیابرادرجان رضا
بدامانت گذارسرمعصومه را
سراپادردم ای به درمن طبیب
نوای من شده دگرامن یجیب
رضاجانم رضا رضاجانم رضا3
کسی جزغصه ها طبیب من نشد
وصال روی تونصیب من نشد
زیثرب آمدم برادرسوی تو
ندیدم عاقبت برادر روی تو
رضا جانم رضا رضا جانم رضا3
دمی که آمدم دراین شهروفا
کسی سنگم نزد زبام خانه ها
نبوده نیزه ای کنار محملم
سرببریده ای نبوده قاتلم
برادرجان رضابرادرجان رضا3
دم آخرببین که درتاب وتبم
زپاافتاده ام به یادزینبم
بدورش شامیان همه صف می زدند
بجای تسلیت همه کف می زدند
برادرجان رضا. برادرجان رضا3
#محمد_خرمفر
https://eitaa.com/fazlll
4_226114295669195309.ogg
129.4K
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
https://eitaa.com/fazlll