هدایت شده از کانال متن روضه
⚜🕊 روضه و ذکر توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها _ به نفسِ حاج حسین سازور ⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
السلام ای زینب موسی بن جعفر ، فاطمه
حضرتِ معصومۀ آل پیمبر ، فاطمه
مظهر الله اکبر ، ای سراسر فاطمه
می زنم از دل صدا با حالِ مضطر ، فاطمه
تا که هر دفعه دلم از دستِ این و آن شکست
بر لبم بانگ اغیثینی اغیثینی نشست
بی پناه افتاده ام امشب نجاتم می دهی؟!
پای من لغزیده از غفلت ثباتم می دهی؟!
تشنۀ عشقم کمی آب حیاتم می دهی؟!
شوقِ طوفِ مرقدت دارم ، براتم می دهی؟!
دل بر احسان شما بستم ، مرا هم می خری؟
سائل کویِ رضا هستم ، مرا هم می خری؟
مردم قم یاس و نیلوفر به دورت ریختند
دسته دسته لالۀ پرپر به دورت ریختند
با ادب، با ذکر یا حیدر به دورت ریختند
کوچه کوچه فضه و قنبر به دورت ریختند
خوب شد این جا همه بیدار و شیعه مذهب اند
گریه کن هایِ مصیبت های عمه زینب اند
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
________
دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم
محتضر؛خسته؛از این بی کسیِ ایامم
ازهمان کودکی ام روزیِ من هجران شد
چهارده سال هم از وصلِ پدر ناکامم
از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟
شده تسکین به همین نامه کمی آلامم
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسلۀ خوش نامم
چشمِ ناپاک نیفتاده سویِ محمل من
فکر آوارگی زینبُ شهرِ شامم ...
جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم
سر بازار ندادست کسی دشنامم
داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم
دست بسته سر هر کوچه تماشا نشدم
عزتم را نشکستند خیالت راحت
غیرتم را نشکستند خیالت راحت
پر خاکی ننشسته به رویِ چادر من
حرمتم را نشکستند خیالت راحت
مثلِ کوفه وسط خطبۀ من کف نزدند
صحبتم را نشکستند خیالت راحت
دست بر سینه مودب همه ره وا کردند
شوکتم را نشکستند خیالت راحت
با لگد باز نکردند درِ بیت النور
خلوتم را نشکستند خیالت راحت
قم کجا شام کجا غربتِ سادات کجا
سرِ بر نیزه و دروازۀ ساعات کجا ...
شاعر: #قاسم_نعمتی
* روضه بخونم .. بدنِ خواهر امام رضا رو تشییع کردن .. همۀ قم ، اطراف همه اومده بودن، همه لباس عزا پوشیدن ، همه اومدن برا تشییع جنازه ... گفتن دخترِ امامِ .. خواهرِ امامِ .. عمۀ امامِ ... یا امام رضا ... گفتن ما یه کاری می کنیم تو تاریخ بمونه ... هر کی به ایام شهادت حضرت معصومه رسید بگه خدا خیر بده مردمِ قم رو .. عجب آبرو داریی کردن ... انقده برا تشییعش گل آورده بودن .. بعضیا گفتن تا پایِ مرکبی که بدن رو میآورد گل ریخته بودن ... سادات همه گریبان پاره کردن .. آوردن بی بی رو در میان خانه .. حالا گفتن کی باید این بدن رو دفن کنه .. سادت به همدیگه نگاه می کردن ... یه وقت دیدن دو سوار از دور آمدن ، نقاب زده ، صبر کنید این بدن باید توسط ما دفن بشه ... بدن رو با احترام وارد خاک کردن .. بعدها گفتن شاید امام رضا و جوادالائمه بودن ... آری بدنِ مطهر بی بی رو موقع دفن هم نذاشتن کسی ببینه ... یا الله چه احترامی چه شوکتی ، چه شکوهی ، چه آبرو داری کردن ... برعکس زینبُ آوردن شام .. اولاً از کجا واردش کردن ؟... پیغام دادن بدترین نقطۀ شام کجاست ؟ اونجا هم یهودیا هستن هم اراذل اوباش هست اونجا محلِ گذره ... آی ... دختر علی رو آوردن دروازۀ ساعات ... نمی دونید مردم چه کار کردن .. یه مشت خیره سر .. یه مشت خیره چشم .. یه مشت بی حیا .. یه مشت اراذل .. دورِ محملِ زینبُ گرفتن ... انقده امام سجاد گریه کرد .. گفت کاش مادرم منو به دنیا نیاورده بود ... حسین ... یه جمله دیگه بگم و عرضِ ادب کنیم ؛ یا الله .. فرمود ما رو مثه غلامانِ ترکُ و روم وارد کردن ... زن و بچه رو از محمل پیاده کردن .. دستاشونو بستن .. این زن و بچه رو جلو میدواندن ... تازیانه دارا از پشت سر ... همین طوری وارد محلس یزید شدیم ... حسین ..... *
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
هدایت شده از کانال متن روضه
⚜🕊 مدح و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج حسین سازور⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
عرشیان دور سر زهرا فقط پر می زنند
بهر مستی از شرابِ ناب کوثر می زنند
معنیِ آب حیات آب وضویِ فاطمه ست
خضر و عیسی نیز ازاین باده ساغر می زنند
آسمانها موقع سجده به ذات کبریا
با توسل بوسه بر جا پای کوثر می زنند
هرچه خیرات است در عالم ز خیر فاطمه ست
خیرهای عالم از خیرالنسا سر می زنند
مثل سلمان باش در عرض ادب بر فاطمه
چون که سلمان ها همیشه با وضو در می زنند
در مدینه شأن زهرا را ولی نشناختند
با تبر بر ریشۀ یاس پیمبر می زنند
باغ را آتش زدند و یاس بین شعله سوخت
شعله با این کارها بر عرش داور می زنند
تا که می بینند زهرا آمده در پشت در
بی ادب ها ، بی وضوها با لگد در می زنند
بدتر از این موقعی که در به شدت باز شد
خانمی را پیش چشم خیس شوهر می زنند
هرچه میگوید نزن نامرد! بارم شیشه است
حضرت صدیقه را از بغض ، بدتر می زنند
تازه بعد از اینهمه ظلم و جفا بر فاطمه
می نشینند و فقط طعنه به حیدر می زنند
مادرسادات دارد می رود از خانه و
اهل عالم در غمش بر سینه و سر می زنند
شاعر : مهدی نظری
* حالا روضه مو اینجور بگم ... فرستاد دنبالِ سلمان ، فرمود به سلمان بگید بیاد ما دلمون براش تنگ شده .. به عجله آمد خانۀ بی بی . حضرت فرمود : سلمان کم به ما سر می زنی ؟ .. گفت خانم دیگه بعد از پیغمبر سخته برام قدم به این خانه بگذارم ..
فرمود سلمان جبراییل برام از بهشت طعام آورده ، رطب آورده ، سهم تو رم کنار گذاشتم . دانه ای از رطبِ بهشتی به سلمان داد ، بعد شروع کرد برا سلمان حرف زدن ...
سلمان دردامو نمی تونم به علی بگم .. انقد بدون شب تا به صبح ناله میزنم از درد خوابم نمی بره .. سلمان ، بد منو زدن ... سلمان ، نمیدونی چه حالی داشتم زیرِ دست و پایِ مردم .. سلمان این حرفا رو من به علی نزدم .. اما بهت میگم در تاریخ بماند .. من باید از اون ضربه ها همون موقع میمُردَم ، اما گفتم خدا یه جونی بده از علی دفاع کنم .. ( آخ مدافعِ حرمِ علی ..) اشاره داشت بی بی به اون مسئلۀ کوچه .. خودشو رسوند با بدنِ زخمی به اون جمعیت .. همه رو کنار زد .. شالِ کمرِ علی رو گرفت جانبازِ امیرالمومنین . فرمود بمیرم نمیزارم آقامُ ببرید .. سلمان ریختن سرم .. یکی با تازیانه میزد .. خدا لعنت قنفذُ .. انقد با قلافِ شمشیر به صورتم زد .. دستم از علی کوتاه شد ...
مَردُم .. این زدنِ زهرا انتشار پیدا کرد ... بسط پیدا کرد ...حقیقت ضربه هایِ زهرا کربلا تجلی کرد ...راوی میگه ریختن سرِ زینب .. انقد بی بی رو با لگد زدن .. انقد بی بی رو تازیانه زدن ... اونجا صدا زد مادرش رو .. وا اُماه ... حسین ...
« صل الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله »
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
1. دوباره زهر جفا.mp3
زمان:
حجم:
10.09M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سازور
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز
سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره
حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت
غرقِ عزای عسکریِ ،
وای وای
غُصّه برای عسکریِ
وای ... وای ... وای ...
غریب سامره
( تکرار بند اول )
دوباره تشنه لبی
دوباره تاب و تبی
دوباره چشمِ ترِ ،
خواهری و زینبی
زِگریه پُر خون شده
دو چشمِ پسری ، وای وای
به خاکِ غربت
نهاده صورت پدری ،
وای وای
کسی ندارد خبری ...
( تکرار بند اول )
این روزُ و شب ها میاد
از مدینه یک صدا
فاطمه خورده زمین
در وسطِ کوچه ها
میونِ دیوار و در
شده ناله به پا ،
وای وای
ببین که آتیش
زبونه داره همه جا ،
وای وای
تنم زیرِ دستُ و پا
وای ... وای ... وای ...
مادر مادر مادر
( تکرار بند اول )
حسن ... حسن ...
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی مشهدالرضا