به مناسبت #سال_جدید
خدایا لحظهی تحویل سال است و هر از گاهی
دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآوردهست
هر از گاهی به قم رفتهست تا شیراز اما باز
دل من از شمالِ شرق ایران سر درآوردهست
مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن
بیاور سفره را که لحظهی تحویل، نزدیک است
بیاور دخترم با خود گل لبخند را امشب
غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن
بیاور سیب را، آیینه را، اسفند را امشب
تو حول حالنایت را بخوان، آمین آن با من
کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم
دعا کن دخترم تا زینت این بوم و بر باشی
که از تقسیم نان با کودک همشهریت خوشحال
و از همسایه بیش از خانه ی خود با خبر باشی
الهی یا محول ! احسن الحالی عنایت کن
چه بویی خانه را پر کرده ! حالا خوب می دانم
چرا این سفره را اینقدر با احساس می چینی
کنار سفره ی امسال ، شب بو را نمی بینم
به جایش خوب می فهمم چرا هی یاس می چینی
خدا را شکر ، یاس خانه را پرپر نمی بینم
دم تحویل سال است و من و تو دست بر سینه
کنار سفره می خوانیم با هم ، کوثر از قرآن
سلام ای ابر باران زا ! سلام ای دختر دریا !
سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران !
سلام ای فاطمه ! امسال ، ما را فاطمی تر کن
✍ #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
بهمناسبت #سال_جدید
یا مقلّب ! که قلب من خونه
یا محوّل ! که حالم آشوبه
یا مدبّر ! که روز و شب تو دلم
غم دوری به سینه می کوبه
سفره ی هفت سینمون پهنه
یه نفر جاش خالیه هرسال
ماه پنهون پشت ابرا رو
برسون یا محول الحوال
سال نو خیلیا سفر میرن
هرکی جا مونده داره می ناله
سامرا قسمت ما باشه یه شب
حالِ دلهامون أحسن الحاله
خوش به حال کسی که تو حرمه
اون که هرسال کربلا میره
اون که بعدِ زیارتِ نجفش
کاظمین می ره ، سامرا میره
وقت تحویلِ عیدِ امسالم
سر سفره بلن میشم از جا
دستم و روی سینه میزارم
یه سلام می کنم به کرببلا
✍ #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی