با عرض سلام و احترام
مسابقه کتابخوانی رمضان امام رضایی
جوایز ؛ به نیت عمر با برکت کریم اهل البیت امام حسن مجتبی علیه السلام۴۸هدیه نفیس
به نیت امام حسن مجتبی که شامل ۸هدیه ۴۰۰۰۰۰تومامی۸هدیه۱۰۰۰۰۰
تومانی و هدایای نفیس ارزنده دیگر
نحوه ارسال پاسخ نامه؛ بعد از مطالعه کتاب pdfبا نام امام رضا علیه السلام زندگی و اقتصاد و پاسخ به سوالات ارسالی در pdfفوق پاسخ خود را در برگه هایی نوشته و پاسخ سوالات را به صورت حضوری به اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمیرم واقع در خیابان قدس رو بروی در مانگاه شهید مطهری و یا تصویر پاسخنامه را با مشخصات کامل شرکت کننده به شماره واتساپ و ایتا ۰۹۱۳۵۱۰۷۵۲۹ ارسال فرمایید.
زمان اتمام تحویل پاسخنامه؛
۱۴۰۰/۲/۶مصادف با ۱۲رمضان
زمان قرعه کشی و اهدا جوائز؛ شب میلاد با سعادت کریم اهل البیت امام حسن مجتبی علیه السلام
مکان اهداء جوایز؛ اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمیرم
نحوه اطلاع رسانی برگزیدگان جوایز؛ از طریق سام آرام و سایت ها خبری و شبکه های اجتماعی شهرستان سمیرم و تماس تلفنی با افراد برگزیده در مسابقه
###کانون خدمت آستان قدس رضوی شهرستان سمیرم ،اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمیرم👆👆👆👆👆
چرا روزه، بهترین واکسن کروناست؟!
👈در پاسخ سوال راجع به اینکه روزه گرفتن برای کرونا از لحاظ طبی چه اثری دارد؟؟
اگر مطالب کانال را دنبال کنید بارها گفته شده:
اصل زمینگیر شدنٕ معدود افراد در #سرماخوردگی_کرونا داشتن «چربی خون» ناشی از:
مصرف مرغ بازار، لبنیات، بستنی، خامه، روغن بازار و فست فودها ، پبتزا و ... است.
که در فرهنگ غذایی غربزده تابع پروتکلهای WHO مشهودتر است.
«اثر این ویروس پاکسازی بدن است»
افراد فعال و پرتحرک(مثل بچه ها و کارگران) و افرادی که چربی خون و غلظت خون نداشته باشند، اغلب علائمی از خود نشان نداده و مانند یک سرماخوردگی خفیف طی شده است.
لذا روزه گرفتن نیز، برای ایمنی از کرونا بسیار مفید است.
«سیدرضا صالحی»
🔴چرا تاسیسات نطنز اینقدر آسیب پذیر شده؟!
1⃣ - یکی از اقسام جاسوسی که توسط سرویسهای پیشرفتهی اطلاعاتی صورت میپذیرد جاسوسی صنعتی میباشد. این عمل عبارت است از جمع آوری، تحلیل و پایش اخبار و اطلاعات صنعتهای حساسِ کشورهای هدف.
2⃣ - این نوع جاسوسی معمولاً با دو هدف کپی سازی صنعت مورد هدف برای از بین بردن انحصار و دیگری به منظور خرابکاری صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد.در ایران هم هیچ سوژهای جذابتر از صنعت بومی هستهای برای سرویسهای اطلاعاتی حریف به منظور جاسوسی صنعتی نمیباشد.
3⃣ -,در اولین انفجار نطنز در اخبار گفته شد که در یکی از قطعات سایت نطنز که برای تعمیر به خارج کشور فرستاده شده بود مقادیریc4 جاسازی شد که همان مواد منفجره سبب آن اتفاق شد. اما سوال اصلی آن است که سرویسهای اطلاعاتی چگونه موفق به انجام چنین عملیاتی شده اند..؟
4⃣ - و اما جواب: مهمترین رکن در مبحث جاسوسی صنعتی، شناسایی و کشف شبکه زنجیره تامین کالا و خدمات صنعت مورد هدف میباشد، تنها با شناسایی این شبکه و انجام اقدامات اطلاعاتی مخصوص امکان نفوذ به قلب صنعت مذکور متصور میباشد...
5⃣ - متولیان صنعت هستهای کشور در سالهای متمادی همواره بر پنهان سازی این شبکه اهتمام داشته و کما و بیش موفق هم بودهاند مشکل از آنجا شروع شد که در برجام دولت فراتر از پروتکل الحاقی، دسترسی به زنجیره تامین و pmd را به عنوان حسن نیت به بازرسان آژانس هدیه نمود!
6⃣ - حال دانستن چگونگی خرابکاری صنعتی در نطنز طی دو مرحله را به خوبی درک میکنیم. ما با دست خودمان اتوبان اشراف و جمع اوری خبر سرویسهای اطلاعاتی حریف را در قلب حساسترین صنعت کشور خود افتتاح نمودیم....
باشد که عبرت گیریم.
═══.🍃🇮🇷🕊.════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شایعه " اولین فیلم از انفجار کشتی وابسته به رژیم صهیونیستی"
✅پاسخ
این کلیپ #قدیمی و مربوط به یک مانور دریایی در #نروژ است که به #اشتباه به عنوان لحظه شلیک به کشتی اسرائیلی در حال انتشار است.
#زودباور_نباشیم
═══.🍃🇮🇷🕊.════
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴️مشکلات قوه قضاییه خیلی زیاد است وکار سنگین ولی آیت الله رییسی خوب عمل کرده است.
▪️سردار علیرضا افشار: مشی آیت الله رییسی
بسیار به حضرت آقا نزدیک است.
═══.🍃🇮🇷🕊.════
مسابقه ماه بندگی
ارسال آثار به آیدی:
@asefi6303
مهلت: ۸اردیبهشت ماه
به سه نفر از برندگان جوایزی اهدا میشود.
#مسابقه
#ماه_رمضان
⁉️آیا مداد کشیدن براى خانمهاى روزه دار، در حکم سرمه کشیدن است و مکروه مىباشد؟ بطور کلّى استفاده از لوازم آرایش براى زنان روزه دار چه حکمى دارد؟
📚آیت الله مکارم شیرازی
✏️ این کار موجب بطلان روزه نیست، ولى بعید نیست که هر چیزى که کار سرمه راکندکراهت داشته باشد.وسایرآرایشهادر صورتى که خفیف باشد اشکالى ندارد.
سوالات بانوان📖
[4/17، 14:15] قاسمی ز: تفسیر جزء۴
[4/17، 14:15] قاسمی ز: آیه۱۱۳
اين آيه وآيه بعد، صفات خوب گروهى از اهل كتاب را بيان مى دارد كه عبارت است از قيام به اطاعت خدا، تلاوت كتاب آسمانى، سجده، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كارهاى خير. شايد همين اعمال، بيانگر «حبل اللّه» در آيه قبل باشد.
همانگونه كه تلاوت قرآن براى مسلمين به همراه اقامه نماز مورد ستايش الهى است،[1] تلاوت كتب آسمانى، همراه با عبادت و سجده براى اهل كتاب نيزمورد ستايش است. «يتلون... يسجدون»
خداوند در اين آيه به ارزش علم، عمل، تداوم، نشاط و عشق و جهت داشتن اشاره كرده است. با كلمه «يتلون» به علم، با كلمه «يسجدون» به عمل، با عبارت «اناءالليل» به تداوم و با كلمه «قائمة» به عشق و نشاط و با عبارت «آيات اللّه» به جهت اشاره كرده است.
- خوبى وكمال را از هر گروه و طايفه اى كه باشد، بپذيريم و بدان اقرار كنيم. در كنار انتقاد از ديگران، از خوبى هاى آنان غافل نشويم. «من اهل الكتاب امّة قائمة»
- يكى از راههاى جذب و دعوت ديگران، اقرار و اعتراف به كمالاتِ آنان است. «من اهل الكتاب امّة قائمة»
- عبادت، نياز به همّت، جدّيت، عشق و آمادگى دارد. «امّة قائمة»
- تلاوت آيات خدا و سجده هاى شبانه، موجب ستايش خداوندى است. «يتلون آيات اللّه آناء الليل»
- تلاوت آيات الهى وسجده به درگاه او، قيام به امر الهى است. «قائمة يتلون»
- شب و بالاخص سحر، بهترين وقت براى مناجات است. «آناء الليل»
- عالى ترين حالات عبادت، سجده است. «وهم يسجدون»
-----
1) انّ الذين يتلون كتاب اللّه و اقامواالصلوة وانفقوا مما رزقناهم سرّاً و علانية يرجون تجارة لن تبور» فاطر، 29.
[4/17، 14:15] قاسمی ز: آیه۱۲۱
امام صادق علیه السلام فرمود : سبب نزول این آیه، این است كه قریش به قصد جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مكه خارج شدند. پیامبر هم خارج شد و به دنبال مكانی میگشت تا با آنها بجنگد.«۱»
سيمايى از جنگ اُحُد
سال دوّم هجرى، كفّار قريش با دادن هفتاد كشته و هفتاد اسير در جنگ بدر شكست خورده و به مكّه بازگشتند. ابوسفيان گفت: بر كشته ها گريه نكنيد، تا عقده ها خالى نشود و كينه ها باقى بماند. همگى شعارِ انتقام سر دهيد و من نيز تا انتقام نگيرم با همسرم همبستر نخواهم شد.
سال بعد، كفّار مكّه با سه هزار سوار و دو هزار پياده وتجهيزات كامل به قصد جنگ با مسلمين به سوى مدينه حركت كردند. عبّاس عموى پيامبر كه تا آن روز اسلام نياورده بود و در مكّه زندگى مى كرد، به خاطر علاقه ومحبّت زيادى كه به پيامبر داشت، ماجراى حركت وحمله ى كفّار را در نامه اى محرمانه توسّط مردى از قبيله بنى غفّار نزد پيامبر فرستاد. همين كه رسول گرامى اسلام صلى الله عليه وآله از ماجرا با خبر شد، گروهى را از مدينه براى كسب اطلاعات بيشتر به سوى مكّه فرستاد. مأموران در بازگشت، حركت قواى كفّار به سركردگى ابوسفيان را تأييد كردند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در روز جمعه جلسه اى تشكيل داده و با مسلمانان در اين مورد مشورت فرمودند. در اين جلسه دو نظريّه مطرح شد:
- در مدينه بمانيم ودر كوچه ها سنگر بگيريم تا همه بتوانند به ما كمك كنند.
- از مدينه خارج شده و در بيرون شهر بجنگيم.
نظريّه ى دوّم كه همراه با حماسه و اظهار شجاعت بود، جوانان را جذب و طرفداران بيشترى پيدا كرد و در نتيجه رأى بر آن شد كه از شهر خارج شوند. با اينكه نظر مبارك شخص پيامبر صلى الله عليه وآله ماندن در شهر بود، ولى به احترام احساسات جوانان، از رأى خود صرف نظر كرد. پس پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله همراه يك نفر براى آماده كردن اردوگاه از شهر مدينه خارج شده و محلى را در دامنه كوه اُحد كه شرايط نظامى خوبى داشت، برگزيد. آنگاه پيامبر در خطبه هاى نماز جمعه مردم را از ماجرا مطلع فرموده و پس از نماز با هزار نفر از مهاجرين و انصار رهسپار اردوگاه جنگ شدند. فرمانده اين جنگ شخص رسول خدا صلى الله عليه وآله بودند. حضرت چند پرچم را برافراشتند كه بعضى بدست مهاجرين و بعضى بدست انصار سپرده شد.
حركت از مدينه تا اردوگاه احد پياده بود و رسول خدا صلى الله عليه وآله از اصحاب در طىّ حركت سان مى ديدند وصفوف را منظّم مى فرمودند. پيامبر در بازديد از صفوف، افراد تازه اى را ديده وسؤال فرمودند: شما كيستيد؟ گفتند: ما از يهوديانِ مدينه هستيم كه براى كمك به شما آمده ايم. حضرت با كمى تأمّل فرمودند: براى جنگ با مشرك، از مشرك كمك نمى گيريم. وبه همين دليل از هزار نفر لشگر اسلام سيصد نفر كم شدند. البتّه بعضى گفته اند كه همه ى اين سيصد نفر، يهودى نبودند بلكه مسلمانانى مانند عبداللّه بن اُبىّ هم بودند كه چون حركت مسلمانان با رأى آنان مبنى بر سنگر گرفتن در شهر موافق نشده بود، در ميان راه جدا شدند.[۲]
پيامبرصلى الله عليه وآله نماز صبح را با هفتصد نفر در احد اقامه كردند، و عبداللّه بن جبير را با پنجاه نفر از تيراندازان ماهر، مأمور حف
ظ دهانه ى حسّاس كوه قرار داده و سفارش فرمودند كه هرگز اين منطقه را خالى نكنيد.
ابوسفيان نيز خالدبن وليد را همراه با دويست نفر سرباز مأمور نمود تا هرگاه نگهبانان از دهانه كوه غفلت نمايند، از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شوند.
سرانجام دو لشگر در برابر يكديگر صف آرايى كردند. ابوسفيان به نام بت ها و زنان زيبا، و رسول خدا صلى الله عليه وآله به نام خداوند متعال، سپاه خود را تشويق مى كردند. از لشگر مسلمانان فرياد اللّه اكبر، و از سپاه كفر صداى دُفّ و نى بلند بود.
جنگ كه شروع شد، مسلمانان با يك حمله ى سريع لشگر قريش را درهم شكستند و سپاه كفر پا به فرار گذاشته و مسلمانان آنها را تعقيب نمودند. بعضى از مسلمانان به خيال شكست قطعى كفّار سرگرم جمع آورى غنائم شدند و نگهبانانِ دهانه ى كوه نيز برخلاف سفارشات اكيد رسول الله صلى الله عليه وآله به طمع جمع آورى غنائم، منطقه ى تحت حفاظت خود را رها كردند. در اين هنگام خالدبن وليد با دويست نفر سپاه خود كه در كمين بودند، از فرصت استفاده نموده و از پشت به سپاه اسلام حمله كردند.
ناگهان مسلمانان خود را در محاصره كفّار ديدند. حمزه عموى گرامى پيامبر شهيد شد و جز افراد معدودى كه پروانه وار گرد وجود مبارك رسول الله بودند، بقيه مسلمانان پا به فرار گذاشتند.
در اين جنگ نقش علىّ بن ابى طالب عليهما السلام از همه ى افراد بيشتر بود، به نحوى كه شمشير آن حضرت شكست وپيامبر صلى الله عليه وآله شمشير خود را كه ذوالفقار نام داشت به آن حضرت داد و على عليه السلام از ايشان حفاظت مى كرد. در اين جنگ شصت ضربه و زخم بر پيكر مبارك على عليه السلام وارد شد. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله جبرئيل را در ميان زمين و آسمان ديد كه مى گويد: «لا فتى الاّ علىّ لاسَيف الاّ ذوالفقار»
يكى از كفّار مكّه به نام ابن قمعه، سرباز فداكار اسلام مَصعب را به خيال اينكه او پيامبر است، شهيد كرد و فرياد زد: به لات و عزّى سوگند كه محمّد كشته شد. كفّار به شهادت رسول خدا مطمئن شده و راه مكّه را در پيش گرفته و جنگ را رها كردند و عملاً اين شعار به نفع مسلمانان تمام شد. در اين ميان مسلمانان نيز با شنيدن شايعه شهادت رسول خدا با ترس و وحشت پا به فرار گذاشته و بعد از با خبر شدن از زنده بودن پيامبر بازگشته و از آن حضرت عذرخواهى كردند. در اين جنگ هفتاد تن از مسلمانان شهيد و عدّه ى زيادى نيز مجروح شدند.[۳]
- روزهاى حسّاس گذشته را فراموش نكنيم وبه عنوان سند تجربه، بياد آوريم. «و اذ غدوت...»
- در آستانه جنگ بايد از خانواده دل كند. «واذ غدوت من اهلك...»
- برنامه ريزى هاى فنّى، جغرافيايى و طبيعى عمليات نظامى، بايد قبل از حمله ى دشمن صورت گيرد. «واذ غدوت... تبوّى ء»
- فرماندهى جنگ و انتخاب پايگاه ها و مناطق استراتژيك دفاعى، به عهده ى شخص پيامبر و رهبر مسلمانان است. «تبوّى ء المؤمنين مقاعد للقتال»
_____________
۱- تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۸.
۲) در كتاب فروغ ابديّت، تأليف حضرت آيت اللّه سبحانى، جلد دوّم، ص 38 و تاريخ پيامبر اسلام، تأليف آقاى دكتر آيتى، ص 285، در اين باره تفاوت هايى ديده مى شود.
۳) تفسير نمونه.
[4/17، 14:15] قاسمی ز: تفسیر جزء۴
[4/17، 14:15] قاسمی ز: آیه۱۱۳
اين آيه وآيه بعد، صفات خوب گروهى از اهل كتاب را بيان مى دارد كه عبارت است از قيام به اطاعت خدا، تلاوت كتاب آسمانى، سجده، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كارهاى خير. شايد همين اعمال، بيانگر «حبل اللّه» در آيه قبل باشد.
همانگونه كه تلاوت قرآن براى مسلمين به همراه اقامه نماز مورد ستايش الهى است،[1] تلاوت كتب آسمانى، همراه با عبادت و سجده براى اهل كتاب نيزمورد ستايش است. «يتلون... يسجدون»
خداوند در اين آيه به ارزش علم، عمل، تداوم، نشاط و عشق و جهت داشتن اشاره كرده است. با كلمه «يتلون» به علم، با كلمه «يسجدون» به عمل، با عبارت «اناءالليل» به تداوم و با كلمه «قائمة» به عشق و نشاط و با عبارت «آيات اللّه» به جهت اشاره كرده است.
- خوبى وكمال را از هر گروه و طايفه اى كه باشد، بپذيريم و بدان اقرار كنيم. در كنار انتقاد از ديگران، از خوبى هاى آنان غافل نشويم. «من اهل الكتاب امّة قائمة»
- يكى از راههاى جذب و دعوت ديگران، اقرار و اعتراف به كمالاتِ آنان است. «من اهل الكتاب امّة قائمة»
- عبادت، نياز به همّت، جدّيت، عشق و آمادگى دارد. «امّة قائمة»
- تلاوت آيات خدا و سجده هاى شبانه، موجب ستايش خداوندى است. «يتلون آيات اللّه آناء الليل»
- تلاوت آيات الهى وسجده به درگاه او، قيام به امر الهى است. «قائمة يتلون»
- شب و بالاخص سحر، بهترين وقت براى مناجات است. «آناء الليل»
- عالى ترين حالات عبادت، سجده است. «وهم يسجدون»
-----
1) انّ الذين يتلون كتاب اللّه و اقامواالصلوة وانفقوا مما رزقناهم سرّاً و علانية يرجون تجارة لن تبور» فاطر، 29.
[4/17، 14:15] قاسمی ز: آیه۱۲۱
امام صادق علیه السلام فرمود : سبب نزول این آیه، این است كه قریش به قصد جنگ با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مكه خارج شدند. پیامبر هم خارج شد و به دنبال مكانی میگشت تا با آنها بجنگد.«۱»
سيمايى از جنگ اُحُد
سال دوّم هجرى، كفّار قريش با دادن هفتاد كشته و هفتاد اسير در جنگ بدر شكست خورده و به مكّه بازگشتند. ابوسفيان گفت: بر كشته ها گريه نكنيد، تا عقده ها خالى نشود و كينه ها باقى بماند. همگى شعارِ انتقام سر دهيد و من نيز تا انتقام نگيرم با همسرم همبستر نخواهم شد.
سال بعد، كفّار مكّه با سه هزار سوار و دو هزار پياده وتجهيزات كامل به قصد جنگ با مسلمين به سوى مدينه حركت كردند. عبّاس عموى پيامبر كه تا آن روز اسلام نياورده بود و در مكّه زندگى مى كرد، به خاطر علاقه ومحبّت زيادى كه به پيامبر داشت، ماجراى حركت وحمله ى كفّار را در نامه اى محرمانه توسّط مردى از قبيله بنى غفّار نزد پيامبر فرستاد. همين كه رسول گرامى اسلام صلى الله عليه وآله از ماجرا با خبر شد، گروهى را از مدينه براى كسب اطلاعات بيشتر به سوى مكّه فرستاد. مأموران در بازگشت، حركت قواى كفّار به سركردگى ابوسفيان را تأييد كردند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در روز جمعه جلسه اى تشكيل داده و با مسلمانان در اين مورد مشورت فرمودند. در اين جلسه دو نظريّه مطرح شد:
- در مدينه بمانيم ودر كوچه ها سنگر بگيريم تا همه بتوانند به ما كمك كنند.
- از مدينه خارج شده و در بيرون شهر بجنگيم.
نظريّه ى دوّم كه همراه با حماسه و اظهار شجاعت بود، جوانان را جذب و طرفداران بيشترى پيدا كرد و در نتيجه رأى بر آن شد كه از شهر خارج شوند. با اينكه نظر مبارك شخص پيامبر صلى الله عليه وآله ماندن در شهر بود، ولى به احترام احساسات جوانان، از رأى خود صرف نظر كرد. پس پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله همراه يك نفر براى آماده كردن اردوگاه از شهر مدينه خارج شده و محلى را در دامنه كوه اُحد كه شرايط نظامى خوبى داشت، برگزيد. آنگاه پيامبر در خطبه هاى نماز جمعه مردم را از ماجرا مطلع فرموده و پس از نماز با هزار نفر از مهاجرين و انصار رهسپار اردوگاه جنگ شدند. فرمانده اين جنگ شخص رسول خدا صلى الله عليه وآله بودند. حضرت چند پرچم را برافراشتند كه بعضى بدست مهاجرين و بعضى بدست انصار سپرده شد.
حركت از مدينه تا اردوگاه احد پياده بود و رسول خدا صلى الله عليه وآله از اصحاب در طىّ حركت سان مى ديدند وصفوف را منظّم مى فرمودند. پيامبر در بازديد از صفوف، افراد تازه اى را ديده وسؤال فرمودند: شما كيستيد؟ گفتند: ما از يهوديانِ مدينه هستيم كه براى كمك به شما آمده ايم. حضرت با كمى تأمّل فرمودند: براى جنگ با مشرك، از مشرك كمك نمى گيريم. وبه همين دليل از هزار نفر لشگر اسلام سيصد نفر كم شدند. البتّه بعضى گفته اند كه همه ى اين سيصد نفر، يهودى نبودند بلكه مسلمانانى مانند عبداللّه بن اُبىّ هم بودند كه چون حركت مسلمانان با رأى آنان مبنى بر سنگر گرفتن در شهر موافق نشده بود، در ميان راه جدا شدند.[۲]
پيامبرصلى الله عليه وآله نماز صبح را با هفتصد نفر در احد اقامه كردند، و عبداللّه بن جبير را با پنجاه نفر از تيراندازان ماهر، مأمور حف
ظ دهانه ى حسّاس كوه قرار داده و سفارش فرمودند كه هرگز اين منطقه را خالى نكنيد.
ابوسفيان نيز خالدبن وليد را همراه با دويست نفر سرباز مأمور نمود تا هرگاه نگهبانان از دهانه كوه غفلت نمايند، از پشت سر به سپاه اسلام حمله ور شوند.
سرانجام دو لشگر در برابر يكديگر صف آرايى كردند. ابوسفيان به نام بت ها و زنان زيبا، و رسول خدا صلى الله عليه وآله به نام خداوند متعال، سپاه خود را تشويق مى كردند. از لشگر مسلمانان فرياد اللّه اكبر، و از سپاه كفر صداى دُفّ و نى بلند بود.
جنگ كه شروع شد، مسلمانان با يك حمله ى سريع لشگر قريش را درهم شكستند و سپاه كفر پا به فرار گذاشته و مسلمانان آنها را تعقيب نمودند. بعضى از مسلمانان به خيال شكست قطعى كفّار سرگرم جمع آورى غنائم شدند و نگهبانانِ دهانه ى كوه نيز برخلاف سفارشات اكيد رسول الله صلى الله عليه وآله به طمع جمع آورى غنائم، منطقه ى تحت حفاظت خود را رها كردند. در اين هنگام خالدبن وليد با دويست نفر سپاه خود كه در كمين بودند، از فرصت استفاده نموده و از پشت به سپاه اسلام حمله كردند.
ناگهان مسلمانان خود را در محاصره كفّار ديدند. حمزه عموى گرامى پيامبر شهيد شد و جز افراد معدودى كه پروانه وار گرد وجود مبارك رسول الله بودند، بقيه مسلمانان پا به فرار گذاشتند.
در اين جنگ نقش علىّ بن ابى طالب عليهما السلام از همه ى افراد بيشتر بود، به نحوى كه شمشير آن حضرت شكست وپيامبر صلى الله عليه وآله شمشير خود را كه ذوالفقار نام داشت به آن حضرت داد و على عليه السلام از ايشان حفاظت مى كرد. در اين جنگ شصت ضربه و زخم بر پيكر مبارك على عليه السلام وارد شد. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله جبرئيل را در ميان زمين و آسمان ديد كه مى گويد: «لا فتى الاّ علىّ لاسَيف الاّ ذوالفقار»
يكى از كفّار مكّه به نام ابن قمعه، سرباز فداكار اسلام مَصعب را به خيال اينكه او پيامبر است، شهيد كرد و فرياد زد: به لات و عزّى سوگند كه محمّد كشته شد. كفّار به شهادت رسول خدا مطمئن شده و راه مكّه را در پيش گرفته و جنگ را رها كردند و عملاً اين شعار به نفع مسلمانان تمام شد. در اين ميان مسلمانان نيز با شنيدن شايعه شهادت رسول خدا با ترس و وحشت پا به فرار گذاشته و بعد از با خبر شدن از زنده بودن پيامبر بازگشته و از آن حضرت عذرخواهى كردند. در اين جنگ هفتاد تن از مسلمانان شهيد و عدّه ى زيادى نيز مجروح شدند.[۳]
- روزهاى حسّاس گذشته را فراموش نكنيم وبه عنوان سند تجربه، بياد آوريم. «و اذ غدوت...»
- در آستانه جنگ بايد از خانواده دل كند. «واذ غدوت من اهلك...»
- برنامه ريزى هاى فنّى، جغرافيايى و طبيعى عمليات نظامى، بايد قبل از حمله ى دشمن صورت گيرد. «واذ غدوت... تبوّى ء»
- فرماندهى جنگ و انتخاب پايگاه ها و مناطق استراتژيك دفاعى، به عهده ى شخص پيامبر و رهبر مسلمانان است. «تبوّى ء المؤمنين مقاعد للقتال»
_____________
۱- تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۸.
۲) در كتاب فروغ ابديّت، تأليف حضرت آيت اللّه سبحانى، جلد دوّم، ص 38 و تاريخ پيامبر اسلام، تأليف آقاى دكتر آيتى، ص 285، در اين باره تفاوت هايى ديده مى شود.
۳) تفسير نمونه.