مفاسد اقتصادي يکي از مهمترين موانع پيشرفت و آباداني کشور به شمار ميآيند؛ لذا مبارزه با مفاسد اقتصادي و مظاهر آن از جمله رانتخواري، يکي از اولويتهايي است که در صدر مطالبات مردمي قرار دارد. حقيقت آن است که مبارزه با فساد تنها با دولت انقلابي ممکن خواهد بود. انقلابيگري است که در ماهيت خود ضديت با فساد را پرورانده است و جريانهاي غير انقلابي از فقر ذاتي در مبارزه با فساد برخوردارند!
✍#استادامیرعباس
ص۱۳
ان شالله دولت جوان انقلابی يکي از اولويتهاي خود در عرصه اقتصاد را تلاش براي برقراري عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادي ميدانند. اين جريان در طول سالهاي اخير پرچمدار اين مبارزه بوده و همواره با بغض و کينه مفسدان اقتصادي مواجه شده است. فساد يکي از ارکان عقبماندگي و ناکارآمدي نظامهاي سياسي است و انقلابيون که دغدغه نظام اسلامي را دارند، نميتوانند نسبت به آن بيتفاوت باشند. به همين دليل بخش عمدهاي از توان انقلابيون در طول سالهاي اخير مصروف مبارزه با فساد شده است. مسئله مبارزه با حقوقهاي نجومي از عرصههای مهم مبارزه با فساد اين جريان بود که به شدت دنبال شده است. تحقق اين امر مهم نيز با وحدت همهجانبه نيروهاي انقلاب، هم در سطح تودههاي اجتماعي و هم نخبگان انقلابي و همچنين انقلابي عمل کردن نهادها و مسئولان ممکن خواهد بود که متاسفانه دشمن با نفوذ در دولت روحانی در این ۸ سال مانع بزرگی بوده است و به یاری حق دولت نا کار آمد روحانی با عزم و اراده انقلابی بر کنار خواهد شد و بعد از بکار آمدن دولت انقلابی ولایی بطور حتم تمامی عوامل این دولت محاکمه و به سزای اعمال خود خواهند رسید
✍#استادامیرعباس
ص۱۴
در مقطع کنوني يکي از معضلات پيش روي انقلاب اسلامي رشد و ترويج تفکرات غيرانقلابي است که با توجه به بسترهايي فراهم شده، در تلاشند خود را بسط داده و جريان انقلاب را در محاق قرار دهند. اين جريان که ميتوان از آن به جريان غربگرايان ياد کرد، در طول سالهاي اخير تلاش کرده ارکان قدرت را به تدريج در دست گيرد و متأسفانه نفوذ خود را در دو قوه مجريه و مقننه گسترش داده است. موفقيت در انتخابات رياست جمهوري و تسلط بيشتر بر قوه مجريه و فتح کرسي شوراهاي شهر و روستا و تسلط بر شهرداريها، مهمترين سناريوي پيش روي اين جريان در اين ايام است که اختلاف در اردوگاه جريان انقلابي، هموارکننده آن خواهد بود. بیشک تداوم قدرت جریانی که حل مشکلات کشور را در تعامل و انفعال در برابر غرب ميبيند و در تلاش است تا با بازي در زمين دشمن، سناريوي برجام 2 و 3 و 4 و ... را با هدف عاديسازي رفتار جمهوري اسلامي در مقابل با دشمن دنبال کند، اگر مجدداً به قدرت برسد، عوارضي براي کشور و انقلاب خواهد داشت که جبرانناپذير خواهد بود.
✍#استادامیرعباس
ص۱۵
داستاني قديمي و پرسابقه به طول عمر انقلاب اسلامي دارد و دشمن همواره تلاش کرده در سطوح مختلف حاکميت در جمهوري اسلامي نفوذ کند. در سالهاي اخير و پس از شکلگيري فرآيند تصويب برجام مرحله جديدي از پروژه نفوذ کليد خورده و در دو سطح نفوذ فردي و نفوذ جرياني دنبال شده است. اولين و سادهترين نوع نفوذ، نفوذ موردي و انفرادي است. در اين شيوه، قدرتهاي متخاصم تلاش ميکنند نيروهای خود را با بهرهگيري از رخنههاي موجود در طرف مقابل، وارد خانه حريف کنند تا به اهداف مورد نظر خود برسند. اهداف اين نفوذگران ميتواند از سادهترين مسائل ممکن همچون کسب اطلاع و جاسوسي گرفته تا پيچيدهترين هدفگذاريها، يعني وارد کردن نفوذی در بدنه تصميمگيري و تصميمسازي سازمان حريف باشد. نفوذیها که هدف دخالت و جهتدهي در مسير تصميمسازي را دارند، يا در بدنه نظام تصميمگيري رخنه کرده و در فرايند کارشناسي، جايگاه خود را ارتقا ميدهند، يا با بهرهگيري از تعاملات شخصي با برخي از شخصيتهاي مؤثر، فرايند تصميمسازي را به دلخواه هدايت کرده و راهبرد خود را بر اساس عمليات «مديريت ادراک» نخبگان بنا ميکنند.
✍#استادامیرعباس
ص۱۶
ديگر مسير نفوذ که بسيار پيچيدهتر و زيانبارتر از روش اول است، «نفوذ جرياني و شبکهاي» است که در آن جريان انساني گسترده، ولي پنهان از نيروهای نفوذگر که داراي ارتباط وسيعي ميان خود هستند، وارد محيط حريف شده و با بهرهگيري از بسترهاي موجود سعي ميکند مسير جامعه را تغيير دهد. اگر نفوذ انفرادي، به دنبال جهتدهي به معدودي از نخبگان بود، نفوذ شبکهاي، عموم جامعه را هدف قرار داده و فرايندي فراگير را تعقيب ميکند. ويژگي مهم اين نوع از نفوذ، چندلايه و فرابخشي بودن آن است، به اين معنا که در همه حوزههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و امنيتي، نيروهای نفوذی وارد محيط نفوذپذير شده و هر يک بدون آنکه حساسيتبرانگيز باشند، پشتيبان فرايند ديگري هستند و در نتيجه اين همافزايي شبکه نفوذ، موجي سهمگين از پيامدهاي نفوذ در محيط ملي بروز و ظهور مييابد. بناي عمده اين روش بر دو مؤلفه تأثيرگذار نفساني، يعني «پول» و «جاذبههاي جنسي» پيريزي شده است و عمليات آن بر مبناي «جنگ نرم» است که با هدف تغيير آرمانها، باورها و سبک زندگي جامعه آماج دنبال ميشود.
✍#استادامیرعباس
ص۱۷
يکي از مهمترين آفات اختلاف و واگرايي و عدم دستيابي به وحدت را ميتوان فشل شدن و انفعال نيروهاي انقلاب در جامعه دانست. نيرويي که بايد به مثابه موتور تحول و تحرک در کشور عمل کند، اگر از درون درگير اختلافات شود، طبيعي است که بخش عمدهاي از توان خود را صرف اين درگيريها کرده و از خدمت به جامعه باز خواهد ماند. همچنين در مسير موفقيت در مقاطع حساس مختلف همچون انتخابات نيز با شکست مواجه خواهد شد. آخرين نمونه از اين ناکامي را ميتوان در انتخابات رياست جمهوري مشاهده کرد که چطور تشتت و رقابت درونگفتماني بستر را براي پيروزي رقيب فراهم آورد. واگرايي و اختلافي که به اجماع اکثريت کارشناسان، اگر با وحدت و همگرايي قرين ميشد، ميتوانست نتايج انتخابات را به نحو ديگري رقم بزند.
✍#استادامیرعباس
ص۱۸
رهبر حکيم انقلاب اسلامي با صراحت در اين باره اعلام ميدارند: «قرآن به ما تعليم ميدهد «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحکم» اگر منازعه کنيم، سر مسائل گوناگون - مسائل سياسي، مسائل اقتصادي، مسائل شخصيتي - دست به يقه شويم، دشمن ما جري ميشود. يک مقدار از جرئتی که دشمن در سالهاي گذشته پيدا کرد، به خاطر اختلافات بود.»
نمونه ديگري از بهرهبرداري دشمن از وجود اختلافات داخلي، تنازعات و درگيريها و تنشهاي حاصل از ماجراي فتنه 88 بود که دشمن را براي براندازي جمهوري اسلامي ايران از طريق افزايش فشارهاي مختلف اقتصادي، امنيتي و فرهنگي اميدوار کرد و پروژه افزايش تحريمها و نفوذ و ساماندهي ايادي داخلي را مجدد در دستورکار خود قرار داد!
البته لازن به ذکر است در فتنه ۸۸ مجری این فتنه جریان لیبرال و اصلاح طلب بود
✍#استادامیرعباس
ص۱۹
نکته مهمي که در بررسي پديده نفوذ - چه از نوع انفرادي و چه جرياني – بايد به آن اشاره شود، ماهيت تدريجي و پنهان پيشبرد اين امر است که همين دو ويژگي سبب ميشود در بسياري از موارد فرد يا محيط نفوذپذير در مواجهه با آن سهلانديشانه و سادهانگارانه برخورد کند و حتي دلسوزاني را که به او در خصوص مخاطرات نفوذ هشدار ميدهند، به برخورد جناحي و دشمني شخصي متهم کنند.
نفوذ، اين امکان را به دشمن ميدهد تا در صورت لزوم، تصميم رفتاري و گفتاري خود را به سادگي از داخل محيط خودي محقق کند که در اين صورت به طور ناخودآگاه مطمئنترين نيروهای خودي به پيادهنظام دشمن تبديل ميشوند، چنانکه در فتنه 88 غفلت يا تغافل برخي از خواص سبب شد دشمن اميدوار شود. در واقع، آنها نقش پياده نظام دشمن را ايفا کردند.
✍#استاد سیداحمدرضوی
ص۲۰
يکي از مهمترين بسترهاي اثرگذاري و موفقيت پروژه نفوذ، مشغول شدن به اختلافات و مباحث کماهميت و عدم توجه و تمرکز و هوشياري نيروهاي مؤمن و انقلاب نسبت به مسائل اساسی از جمله اين مسئله است. تفرق و تنش و درگيري و رقابت درونگفتماني بهترين بستري است که نفوذيها به سادگي ميتوانند در ارکان قدرت نفوذ کرده و اهداف خود را محقق کنند، بدون آنکه چشم بينايي بتواند اين فعاليتها را رصد کند.
✍#استادامیرعباس
ص۲۱
يکي از عواملي که ميتواند اتحاد و انسجام را در معرض تهديد و فروپاشي قرار دهد، تبعيت از شيطان و اسير تمايلات نفساني شدن است. قرآن مجيد پس از دعوت مردم به اتحاد و انسجام و يکپارچگي حول محور دين، بر اين مسئله تأکيد ميکند که تبعيت از شيطان ميتواند آسيب جدي به اين امر وارد کند. تبعيت از شيطان و تمايلات نفساني سرمنشأ همه انحرافات، از جمله اختلاف و نزاع است (بقره/ 208) و اگرچه اين موضوع، پديدهاي تازه نيست، اما اين مطلب نشان ميدهد که هر جا مؤمنان بر مدار ولايت الهي نباشند و ولايت شيطان را قبول کنند، اختلاف وجود دارد. از آيات ديگر قرآن کريم به خوبي برميآيد که يکي از اهداف مهم شيطان ايجاد عداوت و کينهدوزي ميان مردم است که همين مسئله مقدمهاي براي اختلاف و دو دستگي ميشود. رهبر معظم انقلاب تأکيد دارند که «اختلافات غالباً از هوسهاي نفساني برميخيزد. اگر كسي بگويد اين عمل من كه اختلافانگيز بود، تفرقهانگيز بود، براي خداست، اين را باور نكنيد.»
✍#استادامیرعباس
ص۲۲
عامل ديگري که مانع وحدت نيروهاي انقلابي است، سهمخواهي و زيادهخواهي آدمي است که برخاسته از خوي مادي و حيواني او است و در مطالبات اجتماعي و صورتبنديهاي سياسي- اجتماعي نيز ظهور و بروز ميکند؛ لذا انقلابي واقعي پيش از آنکه وارد ميدان فعاليتهاي اجتماعي شود، بايد بتواند بر هواهای نفساني خود با خودسازي انقلابي غلبه کرده و در ميدان فعاليت سياسي منافع انقلابي را بر منافع فردي غلبه دهد، وگرنه همواره با معضلي به نام سهمخواهي مواجه خواهيم بود که مانع وحدت خواهد شد.
يک ديگر از ريشههاي عميق واگرايي و عدم پايبندي و مقيد شدن به وحدت و همگرايي را بايد در خودبرتربيني و ميل به تفوق و برتريطلبي آدمي دانست که حتي در ميان پرچمداران انقلابيگري که خودسازي لازم را ندارند، ميتواند ظهور و بروز کند و مانع وحدت جرياني شود.
وحدت مبتني بر شناخت وضعيت و ضرورتها و کمبودها و اولويتها و فوريتهاي موجود در جامعه و تلاش براي رسيدن به وضعيتي بهتر شکل ميگيرد که تشخيص آن نيازمند علم و بصيرت لازم است. اين تشخيص با چشماني تيزبين و اذهاني هوشمند قابل درک و فهم است و ذهنهاي کوتهبين و بيبصيرت که از فهم عمق مسائل ناتوانند نخواهند توانست به عمق ضرورت وحدت دست يابند.؛ لذا معمولاً در مسير واگرايي و تشتت پيش ميروند و از عوارض اين واگرايي ناآگاهند.
✍#استادامیرعباس
ص۲۳