eitaa logo
فکرت
9.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
970 ویدیو
151 فایل
💢 #فکرت محفلی برای اندیشیدن 🔻نگاهی عمیق به: 🔸 فرهنگ و هنر 🔹 سیاست و جامعه 🔸 دین و فلسفه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 🔻سردرگمی ایدئولوژیک ✍️حسن گل محمدی 👇ادامه مطلب در پست بعدی👇 •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3590 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net
📋 🔻سردرگمی ایدئولوژیک ✍️حسن گل محمدی 🔸دولت آبادی این رمان را در هشتاد سالگی نوشته است. (بهمن ۹۸) او از ذهنیت‌های خودش می‌گوید، از گرفتاری‌هایی که داشته، از اندوه درونش و به دنبال آن است تا ریشه این اندوه‌ها را بداند. 🔸از کودکی آنها را پی می‌گیرد و در هشتادمین پله زندگی می‌گوید: «در هشتادمین پله است که احساس می‌کنم چه بسیار آت و آشغال‌هایی که در ذرات مغزم پراکنده شده‌اند که شاید هیچ کدامشان به صنار نیرزند.» 🔸 این یک برگشت نوستالژیک خوب است. در پس ذهن دولت آبادی چه چیزهایی ممکن است وجود داشته باشد؟ خاطرات و مسائل و مشکلاتی که یک فرد اسیر افکار و اندیشه‌های ایدئولوژیک چپ را مدت هشتاد سال همراه خود کشیده است. 🔸از گرفتاری‌های معیشتی در زندگی روستایی گرفته تا کوچ‌ها و دربدری‌های شهری و پرداختن به کارها و مشاغل مختلف، از فریاد روی صحنه تئاتر تا زندان و در گوشه یک سلول، از غرق شدن در خواب‌های پرولتاریایی تا آزادی با سری پرشور، از نوشتن و نوشتن و نوشتن تا مشکل چاپ آثار و نشر آنها، از دلبستگی به گروه‌های سیاسی و کراوات زدن در کنار سفره افطار رئیس جمهور تا ناراحتی و دل مردگی بر اثر عدم صدور مجوز رمان کلنل، از پیری و توقعی که یک نویسنده پس از سپری کردن همه این سال‌ها از جامعه و مردم خود دارد و به آن نمی‌رسد. 🔸خوانندگان خود بخوانند حدیث مفصل از این مجمل که این همه قلم فرسایی، هدف و داستان نویسی استاد دولت آبادی را پس این رمان گنگ و پرایهام اسب‌ها. چیزی جز زنده کردن خاطره کشته شدگان واقعه اتفاق افتاده در شهر آمل به سال ۱۳۶۰ نبوده است. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 🔻ادامه مطلب در لینک زیر: 🌐http://fekrat.net/3590 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net