https://telewebion.com/episode/0x965a377 زندگی بنده خدا ۳🙂🌹☝️

اعوذ بالله من شیطان الرجیم هست پناه ادم ز شردیو لئیم بسم الله الرحمن الرحیم هست بخشنده،مهربان،کریم الحمدالله رب العالمین شکوریم برپروردگارمتین دیو رجیم انسان سه خصلت بود غفلت از بهشت اهبطو شدزین خصم بود علت حرص ،حسادت، تکبر دلیل شد بر تعلل کن خود را بی غرض وبی مرض درعمل ارجعی الله ،صدق الله ،ای عبد الله العجل ای میهن دشمن رشدتو بیر ون تونیست دشمنت خانگیست و داخلی ز بی عزتی گردیده اند در گرد شهر تابیابند دوستی گریزان بوده اند هر یک زشرم وسستی دوست کیست؟در فنا گیرد دست دوست بسنج عمر دوستی در ترازو روی دوست به یک تف می فروشند عابروی دوست دوست خوب از طلاوجهان بهتر اوست زراندوده است یا مس است این دوست که باطن شناسان بدانند قدرکیف دوست قیمت طلا،مس ،اهن دانی که چیست؟ قیمت گوهر انسانیت ندانی احمقیست؟ که گفته ما غریب بی کسانیم خدارا در همه احول داریم منتظران حجت آخرالزمانیم منفعت راقسمت کن خیر آخرت توراارد عاقبت زر اندوزی را پریشانی به بار ارد در به سوی خلق بازکن ازادُ شادشو سر حق بشنو سوی جنت پرواز شو حبس مکن دانه ها خار به بار آورد تخم عنایتی بکار باغ گلی بی آورد خصم درو مکن زشرم کینه به بار اورد خار مشو مهر بورز گلستانی بیاورد حق باشد، من باشم توباشی ظلم جفانباشد باهمگان باشی حکیم صدق باشی صلح صفاتوباشی دهقان خاک راه است در آغوش الله است باکی ندارد از کس حافظ اورا پناه است 🌹 یقین دان گه گاهی پشت و روکن ازمایش گوشت خواری فزون خصلتت حیوان کند ذره ذره در وجودت حب بغض خصمان کند میکند خشم شهوت حسادت تکبر این بی زبان میکندلامذهب آدم ،دیووحیوان شبیهُ بی گمان والله راست میگفتند اهل محصنین قلندر را زمین می زد الی مومنین صبر کن نسخه ها آید طولان ودراز تانگردد دست وپازبان جمله دراز عادتها را شستشو کن شستشو تاکه با مرغ حق باشی در گفتگو نطق خاک نطق اب ونان ای عزیز هست مخصوص احوال اهل تمیز پایبست دلی چون شیرین و خسر که جبریل فرمودالانسان لفی خسر شدی مات حیران خندان ودست برکمر که چون خلوت شود جرمها کندبی خبر ای که هستی مغرور دربادو پوز خویش رو که مستی و خوابی در لاف خویش ای که هستی مسرور در مال خویش مشام گیر برگَنده و برلاش خویش هست چاک چاک این پشت روی سینه ها لطف حق شد مرحم اشک و داغ دیده ها هست آیین الهی مهربانی و صفا دست حق یاری گرست و باوفا خواهی که نباشی هم خصلت حیوان گُل خواری کن تا شوی همرنگ انسان لذت دنیا خورو،شهوت بودای ادیب صبرتوالطاف حق بودامان ازبیشکیب گر که شک داری رجوع کن آغول مشتی مندلی بین چه کردندابلهان،احمقان ازحسادت بیغمی خر مشو می مخور جفتک مینداز وترس خر مشو محجور مانده زخر گیران مترس خر مشو ای خرمگس مردم آزاری مکن توبه ای بنمازاول ترک این عادت بکن با خدا باش و غم مخور خرما بخور طاعت،عبادت،خدمت بکن غصه مخور وقت آمده جانا که کنیم گاو نفس قربان این گردن وخنجرروزه ست به فتح قران توپنداری کلام حق راخفته هستی شمشیرادب خوری تا زنده هستی ای که هستی مظطرب ،افکار وروان پریش دورکن احمق،فکرمنفی،دیش، روبه خدابیش ای که هستی دائمازارو مریض به صبح لیموعسل دراب حلقت بریز ای که داری بیماری کبدچرب ای عزیز دائماًورزش سرکه سیب آب حلقت بریز ای که هستی چاق،درپی لوت لذیذ دست نگه دار،یک وعده درحلقت بریز ای که در دام دود و بنگی و هشیش رهاکن میتوانی خیزگیرگریبان خویش ای که دائم درفقرو رنجوری ناله ی و لا خیزوبخوان ام لکتاب،حرکتُ برکت زخدا ای که هستی عاشقِ زارُ لولُ حزین کار خود بسپار به خواست خدای نازنین داروی جسمُ روح روان تلخ تلخست مُسکن تا شفای حق هزار فرقست ای که داری اختلافُ ، بحثُ بگو مگو راه حل صبراست،اتحادُهمدلی بافن گفتگو توپنداری ماسخن در انگیزه هستیم یدالله ایم مردگان را سازنده هستیم فرمود ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ سردار دلهانطق بارهبری نیست مدرک وکاغذ ملاک جاه سروری شرط علم ادب است آدمیت جوانمردی ازحُب جاه دنیادر طلب مدرک دیگری شهیدان زنده اند یاوران نورچشم عسکری زین شرم خباثت،کثافت بشستیم القهار الحق که خود المنتقم ،مهیمنست الجبار پاک شوصاف شو سینه هااز مرض هفت ابشوی خاک شو چون فرشته در روش چالاک شو ی قطره ای می نوش زدست یزدان ای یاکریم تا شوی مسرورازلطف مثنوی های یاالعظیم گُل بخور تا گُل بروید بروی دامنت حُسن سیرتت از صورتت زیباترست صبر کن تادانه ها بروید تاخوشه ها بروید،بگوید تا زنده ای بخوربپوش وببخش مال هایت بعدمرگت ارزانی کفتارهاکن بیشه هایت

نمی دانم ما طمع کردیم درون کیسه ها یا کیسه ها طمع کردن درون دیده ها شبانی دنبه هاازآن بره بود چه سریست مرغ هادنبه دارد پیمبر قوانین از خدا ابلاغ می‌فرمود بشررا زین بشارت ها انذار می فرمود یک درهم ربا بود دروصف زنابود این همه سود،وَبا بهرکجا بود به دین مشرک،نفاق واهل ریا بود خون لقمه های نزول، سودورِبا میخ ورد مال مردم این آهن رُبا خون لقمه های شرک ونفاق میکند کفروتزویر،عنادو اختلاف خون لقمه های ناپاک وحرام می کنداندیشه،ذات رامسترا خون لقمه های ناپاک و دغل میکنداندیشه باطل به مردم بیعمل خون لقمه های ناپاک خبیث میکندشیاد،بازی بادیو بلیس خون لقمه های ناپاک جلیس میکند خلق راتزویرومستفیض خون لقمه های ناپاک پلید میکندظلم و خطاروی زمین خون لقمه های مکروه وکریه میکندزشتی ،بی عفتی ونانجیب خون لقمه های رجس وحریص میکند دائم فریب این بولخبیث خون لقمه های چرب و لذیذ میکند خلق را مظطر ومریض خون لقمه های پاک وحلال می کشاند خلق راسوی ملال خون لقمه های پاک و مباه می کشاندخلق راسوی توبه آه کسانی که ندادند خمس مال ،زکات هست مال ازبخل ناپاک المال وبال آنکه هم لقمه با لقمه ناپاک خورد دزد گشت و مال بیت المال برد ای که هستی درشرب خمروکار حرام ترک کن درجنت باشی خوش خرام اندیشه گربااندشه باطل نشست کفران کردو دائما صدها شکست رو اول لقمه ها را پاک گردان رشنه ها را ازاسارت باز گردان سپس خودسوی الله باز گردان الحق،انصاف الحکیم جسم و روانی جمله درمان دردهای اشکارونهانی پاک باشی باخدا پاکان همدم شوی خورده داشته باشی با جمع بطلان شوی که بود می‌گفت خدا الجبار نیست بی صدا می زد ولی غم خوار نیست که ذاتش جز حکیم الااطلاق نیست ما با کسی بحث و جدل نداریم زین خصم و کین باال حق نداریم هرچه بر سرت آید زنادانی برت اید اصلاح زسر گیر که رنج بی شمار اید بین یکایک رفتند رفیقانت به ظاهر زخواب بیدار نگشتی در امر و باطن بازی در بیاری نماز روزه دین قرآن وخدا شدی سرگرم بازی لغو خشم شهوت دنیا عمل هیچ نداری تخمی کی بکاری اجل وقبر تنگی این همه ننگ نداری اجر وبلا به راه است سامانی نداری خدایا مارا هدایت، پاک فرما به خیر عاقبت ، محمود فرما یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ یَاجَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرربنااغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ما منتظران ظهورمهدی موعودیم الله فرج سربازان غیور توایم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج سلام ودرود به بندگان الله🙂🌹 آموزش های مهارت های زندگی دنیوی و اخروی ومعنوی خودسازی ،خودشناسی،وخداشناسی درمان واصلاح امراض روحی جسمی واجتماعی جامعه انشاءالله خداوندتوفیق عمل وعاقبت بخیری به همه ما عطا بفرماید الهی امین نویسنده :محسن دهقانی موضوع دوم :پروازهای معنوی 🌹هدیه به تمام بندگان خداوند ومومنین ومومنات🌹 ثواب در نشر آثارارسال به کانال دوستان واشنایان رضایت مشتریان از داروی شفا ترخ کوهی خداوند داروی شفا ترخ کوهی درمان دردهای ناعلاج و دردهای اسکلتی عضلانی میگرن استخوان درد و سر درد اختلالات روحی روانی ترس استرس اضطراب افسردگی اعصاب وروان ان شاء الله به اذن خداوند خوب وسلامت میشوید سفارش تلفنی ۰۹۱۳۵۳۷۱۲۵۴ «الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وعَجّل فَرَجَهم» کانال واتساپ👇 آموزش های گذشته به کانال تلگرام بپیوندید @fekrebekrvashad ای که گفتن ناعلاجُ ،ارثیُ نا امیدُخستهٔ اشتباه است باور نکن با مرغ حق پیوستهٔ ای که گفتن نمی شود، نمی توانی، ایرانی غلط کردن باتوکل خدا، تلاش تومیتوانی ای که در اندیشه، وابستهٔ غَربی،ایران بی نیاز قطع کن دست مزدوران یک به یک ایرانی بساز خون لقمه های ناپاکُ وخطا میبرد خلق رادوزخ یا مصطفا هرکه در جهاد اشکمُ، نفس قربان شد اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَّقیِِنَ،فاتح میدان شد هر که بر نفس کافر پیشه غالب شد یطیعون گشت لایخلف المیعاد شد هرکس به یک ذره در دل نخوت وارد نشود هرگز به سوی جنت ای که بیمار سرُمعدهٔ بخور اوشوم اسفند شفایست دوای هزاران درد هست اسفند بهنگام بار داری منع گشته بلع اسفند احترام هر مورُخَلق با روح خدا بود عشق به خالق ای عبد خدا درزندگی صداقت میکنُ راستی زناراستی تخم غم زاید وکاستی بسازیم زندگی سازها کنیم ساز به لطف حق قبول با آغوش باز سیاهی و ریایی همه رفت از یاد گشت طبع بلبلم در گلزار توشاد الهی شکر که امروز شادِشادم بگویی غم برفت از مادر بزادم به گلزار آی بنگرزین بلبلان هست زعشق حق شدند سودای سرمست بگو کیستی آزاده ای پاس زبیدادُ فَغان قدر نشناس

فهمیده ای هرکه خیانت بورزد پشتش زروزحسابُ کتاب بلرزد آن را که حساب پاک پاک است از روز حساب چه باک باک است به بوستان طبیعتُ ورزش باز آی که اکثیر شادی به روحُ تن باز آی ویرایش و غزل شماره ۲ تزویر کلاهیست لافُ درست میزند گردن ،مکر از راه پشت هر که باشد کُفر، دردل مرض بین آسُ پاس میبردگُمره،چینُ چاک،کوتَهُ تنگ،رختُ لباس آهن سوی آهن می رود مس سوی مسگر میرو د زر سوی زرگر می دود قطره به دریا می رود دلق سوی باطل می رود افسون خاطر می خرد نور سوی نورالله رود ظلمت به تاریکی رود دوزخ به دوزخ می دود جنت به جنت میرود کور بینا میکند طالب به مطلوبی دهد حی یموت میکند اسرافیل سورمی دمد ای که هستی در شمار مال خویش چند صباحی بر سر قبرت نشین ببند دیده دل به رنگ و روی دنیا که دلخوریُ کشمکش آرد نیرنگ دنیا ای که هستی دائما تحریم و فیلتر یا عماد ره بیابید ره بسازیدمشوید غمگین قل یاعباد پلیدی و سیاهی غم شهر دیده بریز این آب حق به روی دیده بود از الرحمن، الطاف خفیه من نیستم ساز حق در کوک من می نوازد نغمه ها از سوز من ویرایش جدید ان شاءالله به زودی نویسنده :محسن دهقانی

نامه اومده ۱

نامه اومده ۲