1_6606242262.mp3
25.99M
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ «32»
بگو: چه كسى زينتهايى را كه خداوند براى بندگانش پديد آورده و (همچنين) رزقهاى پاكيزه ودلپسند را بر خود حرام كرده است؟ بگو: اين (نعمتها) در زندگى دنيا براى مؤمنان است، (اگر چه كافران هم بهرهمندند،) در حالى كه روز قيامت مخصوص (مؤمنان) است. ما اين گونه آيات خود را براى گروهى كه مىدانند به تفصيل بيان مىنمائيم.
اين آيه، زينت را براى انسان حلال مىشمرد. قرآن، يكى از نعمتهاى خداوند را، زينت آسمانها به ستارگان جهت تماشاى تماشاگران مىداند، «زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ» «2» امّا بايد علاقهى به زينت، انسان را به هلاكت نكشد و بهرهگيرى از آن كنترل شده باشد، لذا قرآن،نشاندادن زينت زنان را جز براى شوهرانشان و مَحرمهاى آنان، حرام مىداند. «لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» «1»
عثمانبن مظعون، خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و از تصميم خود نسبت به اخته و مقطوع النّسل كردن خود و عزلت و فاصله گرفتن از همسر و خانواده واجتماع خبر داد. آن حضرت به شدّت او را از اين كار منع كرد و فرمود: «براى كنترل شهوت، روزه بگير و به جاى رياضت و رهبانيّتِ مردد به مسجد برو و در انتظار نماز بنشين و به جاى بيابانگردى، در جبهههاى جنگ و حج و عمره شركت كن، از همسر و عطريّات استفاده كن و از اموال خود به محرومان بده و از حرامها دورى و هجرت كن، اين راه و روش من است و هر كه از اين روش اعراض كند و توبه نكند، فرشتگان از ورود او به حوض كوثر منع خواهند كرد». «2»
عاصمبن زياد نيز تصميم گرفت شيوهى زندگى خود را تغيير داده واز حلالها و لذّتها كناره گيرد. حضرت على عليه السلام آن تفكّر را محكوم كرد، و هنگامى كه از آن حضرت پرسيد: پس چرا خودتان اين همه سادهزندگى مىكنيد؟ امام در پاسخ فرمود: من رهبر جامعهام، خداوند بر رهبران لازم كرده كه سطح زندگى خود را در سطح افراد ضعيف جامعه نگهدارند و در غم ديگران شريك باشند. «3»
حضرت على عليه السلام در برخورد با خوارج متحجّر، هنگام اعزام نمايندهى خود ابن عبّاس به سوى آنان، به او دستور مىدهد بهترين لباسها را بپوشد و خود را معطّر و خوشبو ساخته و با اسبى زيبا نزد آنها برود. «4»
بعضى آيه را اين گونه تفسير كردهاند كه رزق و زينت دنيا، آميخته با انواع تلخىهاست، ولى رزق و زينتِ آخرت، بىغصّه و خالص است.
پیام ها
1- پيامبر، مسئول مبارزه با بدعتها است. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ»
2- اسلام، با زهد نابجا و رياضت نامشروع ورهبانيّت، مخالف است. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ»
3- اصل در بهرهگيرى از زينتها و طيّبات، مباح بودن است، مگر دليلى خاص بر حرمت آنها باشد. «مَنْ حَرَّمَ»
4- استفادهى مناسب از زينت و ترغيب مردم به آن، ارزشمند است. «زِينَةَ اللَّهِ» زيرا زينت به خدا نسبت داده شده است.
5- راه رسيدن به خدا، ترك امور حلال و طيّب نيست، بلكه استفادهى بجا و رعايت قسط وعدل است. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ ...
6- اسلام، هماهنگ با فطرت و آيين اعتدال است، به نيازهاى طبيعى پاسخ مثبت مىدهد، آنچه را مفيد است حلال مىشمرد و از آنچه ضرر دارد نهى مىكند. مَنْ حَرَّمَ ... أَخْرَجَ لِعِبادِهِ
7- زينت، همچون غذا، مورد نياز انسان است. (زينت در كنار خواركىها مطرح شده است) زِينَةَ اللَّهِ ... وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ
8- هدف اصلى از آفريدن نعمتها، استفاده بردن و برخوردارى مؤمنان از آنهاست، گرچه كافران نيز بهرهمىبرند. «قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» البتّه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «1» هرآنچه روى زمين است، زينت آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدام يك بهتر عمل مىكنند.
9- در بهرهبردارى از نعمتهاى دنيوى، مؤمن و كافر يكسانند، ولى كاميابى قيامت مخصوص مؤمنان است. «لِلَّذِينَ آمَنُوا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ»
10- علم وعالم، جايگاه ويژهاى نزد خدا دارند. «كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
نشر حداکثری
@fekrebekrvashad
1_6623254026.mp3
31.13M
1_6673653849.mp3
21.9M
- مقصود از مکیل و معدود
مقصود از «مکیل:» آنچه با پیمانه اندازهگیری میشود. و مقصود از «موزون:» آنچه با وزن و کشیدن مشخص میگردد. و مقصود از «معدود:» چیزهایی است که صرفا با شمارش عددی تعیین میگردند.
در تمامی اینها اگر کسی به دیگری، وامی دهد، که همان جنس را با اضافه باز ستاند، ربا است.
البته شرط نیست که صریحا اضافه را شرط کند، بلکه اگر قرار بر این باشد، که هر که در این شعبه پولی بسپارد، به او سود میدهند، و مراجعه کننده با علم به این جهت، به همان شعبه بسپارد، ربا و حرام است.
ربا از دیدگاه قرآن
در سوره بقره
میخوانیم: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقی من الربا ان کنتم مؤمنین. فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله. و ان تبتم فلکم رؤوس اموالکم لا تظلمون و لا تظلمون»
در این دو آیه، خطاب به مؤمنان چنین گوید: «خدا را پروا دارید، و بازمانده ربا را رها کنید، و اگر چنین نکردید - و همچنان به ربا خواری ادامه دادید - پس بدانید که آهنگ جنگ و ستیز با خدا و رسول را نمودهاید. ولی اگر توبه کردید، سرمایهها از آن شما است - و نه بیش از آن - نه ستم کنید و نه بر شما ستم شود».
۲.۱ - آهنگ جنگ
در اینجا، رباخواری را، آهنگ جنگ با خدا و رسول دانسته و این تشبیه، بزرگی گناه را میرساند. چون، که رباخواری سلامت جامعه را تهدید کرده، توازن اقتصادی کشور را بر هم میزند.
۳ - تفاوت رباخواری و مضاربه
رباخواری، فرصت اندیشه و عمل را از کارگر میگیرد، او پیوسته در این اندیشه است که هر چه زودتر، سود کلان رباخوار را فراهم سازد، تا برایش دردسر ایجاد نکند. لذا با اندیشهای آزاد وارد عمل نمیشود، و به هر کاری دست میزند، و چه بسا فکر نکرده از روی عجله و شتاب به کارهای کم درآمد دست زند، و از اینرو هستی خود را از دست بدهد. مخصوصا افراد ضعیف و نوپا، که با دستپاچگی و برای حفظ حیثیت و آبرو، احیانا به کارهایی روی میآورند، که چندان سودآور نیست و چون سود ثابت و مقرری باید بپردازند، چه بسا از سرمایه که در دست دارند، مایه بگذارند و رفته رفته خود را به نابودی بکشانند، و هستی خود را تباه سازند.
در صورتی که در « مضاربه » سود ثابتی مقرر نگردیده، و صرفا سهم مشاع درآمد را باید بپردازد، و اگر زیانی به سرمایه وارد آمد، از کیسه کارفرما رفته است. لذا خاطر کارگر، کاملا آسوده است، و با خیال راحت و اندیشهای آزاد، بهترین و شایستهترین کارها را انتخاب میکند، شتاب و عجله به خرج نمیدهد. لذا پیوسته موفق است.تجربه نشان داده است افرادی که خواستهاند با وامهای ربوی، سر و سامانی به زندگی خود بدهند، بیشتر در گرداب بدبختی و بیچارگی غرق شدهاند.
لذا چون نوعا رباخواری، در جامعه بیشتر ما به بدبختی و بیچارگی مردم است، با عنوان «جنگ با خدا و رسول» در قرآن مطرح شده. زیرا «مستضعفان» در «کنف» الهی قرار دارند، و پیوسته مورد مهر و عنایت خداوند هستند، لذا کسانی که کوشش دارند بر «استضعاف» آنان بیفزایند با خدا و رسول، اعلام ستیز نمودهاند
ربا از گناهان کبیره
در آیه دیگر از سوره بقره
میخوانیم: «الذین یاکلون الربا لا یقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس. ذلک بانهم قالوا انما البیع مثل الربا. و احل الله البیع و حرم الربا. فمن جاءه موعظة من ربه فانتهی، فله ما سلف و امره الی الله. و من عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. یمحق الله الربا و یربی الصدقات، و الله لا یحب کل کفار اثیم».
«کسانی که رباخوارند، در میان جامعه، همچون دیوانگان بر پا میخیزند، یعنی: جایگاه آنان در جامعه همچون جایگاه دیوانگان است. و این بدان جهت است که پنداشتهاند: ربا همانند یک داد و ستد معمولی است، در صورتی که خداوند داد و ستدها را روا، و ربا را ناروا دانسته، اینک کسی که پند و اندرز پروردگار را بر دل نهد، و از کردار ناروای خود دست باز دارد، برگذشته او ایرادی نیست. ولی هر که بر کردار زشت خود - که در گذشته انجام میداده - بازگردد، یعنی بر ربا خواری ادامه دهد، هر آینه در آتش دوزخ جاوید خواهد ماند. البته خداوند، ربا را بیبرکت و نابود میسازد، و صدقات را برکت میبخشد. خداوند هرگز کفر پیشهگان را دوست ندارد، لذا عنایت خود را از آنان دریغ میدارد».
۴.۱ - تشبیه به دیوانگان
در این دو آیه ، رباخواران در میان جامعه، به کسانی تشبیه شدهاند که حرکات مستقیم ندارند، و مانند دیوانگان ، رفتارهای ناهنجاری از خود نشان میدهند. یعنی: اوضاع را بر هم میزنند، و در جاده مستقیم رهسپار نیستند. خود نمیدانند چه کار میکنند، و در جهت خلاف خرد و اندیشه صحیح حرکت میکنند
1_6701118831.mp3
27.86M
153513_.mp3
37.94M
1_6701132252.mp3
25.28M