سوگیری شناختی و در سوگ حقیقتها
یک پنیر خامهای از یخچال برداشتم و جلوی فروشنده گذاشتم و در حالی که کارت بانکیام را به او میدادم، گفتم: «آقا این چند؟» سری تکان داد و آهی کشید و گفت: «این را کجای دلمان بگذاریم؟!» گفتم: «متوجه منظورتان نشدم!» گفت: «صدیقی را میگویم، شش هزار ...» فهمیدم دل پری دارد. چند دقیقه کارتم را در دستش گرو نگه داشته بود و یکبند هرچه گله و غر داشت روی سرم هوار کرد.
جوابهایی برای حرفهایش داشتم؛ اما فقط به چشمانش زل زدم و با خندهٔ سردی همراهیاش کردم. میدانستم هر حرفی بزنم فایدهای ندارد و هرچه بگویم حکایت از قضا سرکنگبین صفرا فزود است.
گریزی نیست که بخش قابل توجهی از جامعهٔ ایرانی نسبت به طلبهها دچار #سوگیری_شناختی شده است.
سوگیری، تمایل به یک طرف مسئله است بدون بررسی درستی یا نادرستی آن. سوگیری غالباً ناآگاهانه در داوری شخص اثر میگذارد و به سوءتفاهم منجر میشود. سوگیری میتواند اتاق فرمان کنشها و گرایشهای انسان را به دست گیرد. از اینرو، نباید قدرت آن را دستکم گرفت.
در ماجرای درمانگاه قم برای برخی این سؤال پیش آمده بود که چرا با اینکه زنان باحجابی در صحنه حضور داشتند، اما از طلبه حمایت نکردند. فراتر از این، بعد از پخش شدن فیلم درمانگاه نیز شاهد بودیم افرادی که بهظاهر در دایرهٔ جامعهٔ ایمانی و انقلابی تعریف میشوند، بدون کمترین بررسی و قبل از روشن شدن ابعاد ماجرا در طرف بدش ایستادند. این جهتگیری عجولانه با سوگیری شناختی کاملاً قابل توجیه است.
گفتنی است سوگیریهایی از این دست، یکشبه ایجاد نمیشوند؛ بلکه گاهی استقرار آنها سالیانی طول میکشد. روی تلخ قصه اینجاست که این سوگیریها در غفلت متولیان حوزه و روحانیت شکل گرفته است؛ چرا که باید علاج واقعه پیش از وقوع میکردند و بسترهای زایش سوگیری را مدیریت میکردند.
واکنشهای بهنگام، صحیح و صریح به اخبار و رویدادهایی که پای یک طلبه در میان است، نقش بسزایی در مهندسی افکار دارد، چیزی که جای خالی آن به روشنی حس میشود.
🆔 @fekreshanbe