به فکر سوختن ۲
🔸 الْحَيُّ الْقَيُّوم = 236 🔸 كُنْ فَيَكُون = 236 🔸
🎙حجت الاسلام جعفر ناصری:
خدمت آيت الله ميرجهاني بوديم، وقتي صحبت ميشد از اسم اعظم حق تعالي، ايشان بلافاصله اين آيه را میخواندند: «عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ» (سوره طه، آیه ۱۱۱) يعني «قصدت النفوس» يا« خضعت الرقاب» در مقابل «حَيُّ قَيُّوم».
یکی از وجه اشتراک های حضرت زهرا و امام رضا سلام الله علیهما این است که ذکر آن بزرگواران «يَا حَيُّ يَا قَيُّوم» بوده است
از کانال صلوات نامه
4_5899974446843695758.mp3
1.03M
خاطره ای از علامه طباطبائی ره
سلول های مغزت را برای چه مصرف میکنی
Sound002.mp3
79.23M
مرحوم حاج آقاشیخ احمد حجتی میانجیhttps://eitaa.com/azharchamangolii
به فکر سوختن ۲
دیشب به لطف حضرت زهرا سلام الله علیها مجلس روضه ای در منزل ما تشکیل شد
حضرت استاد بهبهانی _حفظه الله_ و یکی از خوبان _از بردن نامشان معذورم _ که خودم ارادت مراجع و عرفا به ایشان را دیدم به همراه حضرت استاد تشریف آوردند.
آقا زاده بزرگوار آیت الله حجتی میانجی ره هم بودند.
چند جلد از کتابی که در مورد آیت الله والدشان نوشته بودند و خاطرات شاگردان و نامه های استادشان آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی و دیگر مراجع را جمع آوری کرده اند را هم آوردند و هدیه دادند.
در مورد این سخنرانی گفتند : موقعی که در شهرستان میانه معاون آموزش و پرورش بودم یک دهه سخنرانی برای پدر در مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام تدارک دیدیم.
ایشان از قم مشرف شدند.
شب دوم بود لابلای حرفایشان از دهنشان پرید که سر من روی زانوی امام زمان عج بود!!
بعد شب سوم که سخنرانی کردند گفتند و از فردا نمی آیم ! چرا من این حرف را گفتم دیگر نمی آیم .
گفتند: بلیط بگیر من برمیگردم.
عرض کردم اقا من بلیط نمیگیرم ما برنامه ریخیتم مردم به خاطر شما جمع می شوند.
فرمودند: اگر بلیط نگیرید خودم راه می افتم و یک طوری برمیگردم.
و دیگر ادامه ندادند و مجلس را تعطیل کردند.
خلاصه هر راست نشاید گفت....
به فکر سوختن ۲
آقای حجتی اهتمام بیشتر به پیشگویی داشتند و از طریق خواب یا مکاشفه بعضی چیزها را پیشبینی میکردند؛ چنانکه در سال 42 وقتی فرزند پسرش محمدابراهیم متولد میشود، میگویند او در راه خدا شهید خواهد شد که وی در 21 بهمن 57 هنگام درگیری با ایادی رژیم شاه در خیابان نیروهوایی تهران به شهادت میرسد؛ یا یک سال قبل از وقوع جنگ میان ایران و عراق، وقوع این جنگ را به مرحوم آیتالله گلپایگانی خبر داده بودند.
به فکر سوختن ۲
دیشب به لطف حضرت زهرا سلام الله علیها مجلس روضه ای در منزل ما تشکیل شد حضرت استاد بهبهانی _حفظه الل
چند شب پیش جلسه ای بود یکی از مراودین با آقای بهجت ره آمده بوند منزل حضرت استاد
گفتند: ایت الله بهجت میفرمودند: اگر خواب خاصی دیدید (در مسایل سلوکی و مخصوصا در مورد ظهور امام زمان عج یا مسائل مربوط به آخر الزمان) به همدیگر نقل نکنید شیطان خبردار می شود و برنامه ریزی میکند!!
فرمایش آقای بهجت ره خیلی عالی بود :
۱. شیطان تعبیر خواب را از همه ما بهتر میداند!
۲. قسم هم خورده که نگذارد روسفید بشیم و بندگی خدا کنیم.
۳.
۳. گاهی قرار است کسی پیشرفت کند یا از طرف خدا به او عنایتی شود یا قدرتی معنوی به او داده شود؛ شیطان و اجنه خیلی بدشان میآید از پیشرفت بنی آدم
لذا وقتی مؤمن خواب و مکاشفه و ...یا حتی دستور العمل سلوکی اش رو فاش میکند،سریع وارد کار میشوند یا کاری میکنند تا سالک گرفتار گناه شود مثل عُجب، سوء ظن، غیبت، تهمت ، لقمه حرام ...
یا مشکلی برای او پیش می آورند تا از خدا دل آزرده شود یا از اهل بیت علیهم السلام ناراحت بشود!!!
در کار های او سنگ اندازی میکنند تا رزقش کم شود !
یا مریض شود!
گاهی بدون دلیل افسرده می شود ...(همه چیز که دلیل طبیعی ندارد)
یا گرفتار وسواسش می کنند .....
بعد اینجا اگر این آدم أَوّاب شد و انابه کرد و به خداوند پناه برد نتیجه دوبرابر می شود.
آیات قرآن را میخوانید ؟؟
خداوند به چند تا از پیامبرانش وصف اواب را به کار برده؟
کِی ؟
وقتی که برای گرفتاری پیش آمده و آنها اواب شدند و انابه کردند در مورد آنها فرموده نعم العبد چه خوب بنده ای !!
اصلا یکی از اسرار سوره ص یاد دادن همین نکته هست
سه پیامبر در این سوره این مساله را داشتند : حضرت سلیمان
(وقتی قرآن میخوانید خیلی دقت کنید گوش قلبتون تیز بشه و با قلبتون بگیرین قرآن رو سرسری نگاه کردن قرآن بی ادبی است
در ختم قرآن سریع خوندن اشکال نداره)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٣٠﴾
و سلیمان را به داود بخشیدیم، چه نیکو بندهای بود به راستی او بسیار رجوع کننده [به خدا] بود. (۳۰)
31
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿٣١﴾
[یاد کن] هنگامی را که در پایان روز اسبهای چابک و تیزرو بر او عرضه کردند. (۳۱)
32
فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿٣٢﴾
پس گفت: من دوستی اسبان را بر یاد پروردگارم [که نماز مستحب پایان روز است] اختیار کردم [زیرا میخواهم از آنان در جهاد با دشمن استفاده کنم و همواره به آنها نظر میکرد] تا [خورشید] پشت پرده افق پنهان شد. (۳۲)
33
رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿٣٣﴾
[اسبها چنان توجه او را جلب کرده بودند که گفت:] آنها را به من بازگردانید. پس [برای نوازش آنها] به دست کشیدن به ساقها و گردنهای آنها پرداخت؛ (۳۳)
34
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿٣٤﴾
و به راستی سلیمان را [درباره فرزندش] آزمودیم، و [آزمون این بود که] بر تختش جسدی [بی جان از فرزندش] افکندیم [فرزندی که سلیمان به زنده بودن او بسیار امید داشت]، آنگاه به درگاه خدا رجوع کرد [و همه امورش را به خدا واگذاشت.] (۳۴)
35
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿٣٥﴾
گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد؛ یقیناً تو بسیار بخشندهای. (۳۵)
36
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ ﴿٣٦﴾
پس باد را برای او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هر جا که میخواست نرم و آرام روان میشد. (۳۶)
37
وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿٣٧﴾
و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر و رام او نمودیم،] (۳۷)
38
وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿٣٨﴾
و دیگر شیاطین را که با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب برپا کنند.] (۳۸)
39
هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿٣٩﴾
[و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست، [به هر کس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر کس خواهی] دریغ کن. (۳۹)
40
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَىٰ وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٠﴾
بی تردید او نزد ما تقرب و منزلتی بلند و سرانجامی نیکو دارد. (۴۰)
اوّاب بودن سلیمان و انابه ایشان چه کرد؟! اول خدا رو راضی کرد خداوند فرمود به به چه بنده خوبی 😭
بعد هم نتیجه چند برابر شد باد مسخرش شد
اجنه و شیاطین به صف شدند خداوند ملکی به او عطا کرد که به احدی نداده و فرمود عطایم هم برای دیگه قطع نمیشه
بعدش هم داستان جناب ایوب نبی ع را پشت بندش ذکر میکند