9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام_امام_زمانم❣
دل انگیزتـرین
صبح زندگی ما❣
روز آمدنِ توست.
بیا و معـــــنای❣
زندگی دل انگیز
را به ما بفهمان..❤️
•••••••••••⊰⃟🖤🌱࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
بہرسم ادب همیشگـے یہ سلام بدیم خدمت مولامون :)🥀🖐🏻
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجازا
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان :)💜🖇
🌼سلام بهترین خلق خدا روی زمین🌼
آدم برفی_صدای اصلی_424014-mc.mp3
9.98M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
☃️آدم برفی
🍃مسعود و علی دو دوست مهربان بودند که در یکی از روستاهای زیبای کشورمان زندگی میکردند. در آنجا برف فراوانی باریده بود،
هوا هم خیلی سرد بود.
👆بهتر است ادامه داستان را بشنوید.
کانال قصه های کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند.
🌸🍂🌼🍃🌸
🍃
مسجد روستا_صدای اصلی_220765-mc.mp3
3.39M
#قصه_صوتی
🌼مسجد روستا
🌸مردم روستا مسجد نداشتند، یک نفر از روستاییان زمینی را برای ساختن مسجد به روستاییان هدیه کرد. مردم ده هم همه برای ساختن مسجد
کمک کردند.
🖤این برنامه به مناسبت وفات حضرت زینب (س) تهیه و تولیدشد.
🌸🌸🌼🌸🌸
🍃
#داستان
🌼جبران مهربانی
روزی امام حسن مجتبی و برادرش حسین علیهمالسلام به همراهی شوهر خواهرشان - عبدالله بن جعفر - به قصد مکه و انجام مراسم حج از شهر مدینه خارج شدند.
در مسیر راه ، آذوقه خوراکی آن ها پایان یافت و آنان تشنه و گرسنه گشتند و همین طور به راه خویش ادامه دادند تا به سیاه چادری نزدیک شدند. پیرزنی را در کنار آن مشاهده کردند، به او گفتند: ما تشنه ایم، آیا نوشیدنی داری ؟
پیرزن عرضه داشت : بلی، بعد از آن هر سه نفر از مرکب های خود پیاده شدند و پیرزن بزی را که جلوی سیاه چادر خود بسته بود به میهمانان نشان داد و گفت : خودتان شیر آن را بدوشید و استفاده نمائید.
میهمانان گفتند: آیا خوراکی داری که ما را از گرسنگی نجات دهی ؟
پاسخ داد: من فقط همین حیوان را دارم یکی از خودتان آن را ذبح نماید و آماده کند تا برایتان کباب نمایم و آن را میل کنید. لذا یکی از آن سه نفر گوسفند را ذبح و پوست آن را کند و پس از آماده شدن تحویل پیرزن داد و او هم آن را طبخ نمود و جلوی میهمانان عزیز نهاد و آن ها تناول نمودند.
و هنگامی که خواستند خداحافظی نمایند و بروند گفتند: ما از خانواده قریش هستیم و اکنون قصد مکه داریم، چنانچه از این مسیر بازگشتیم ، حتما جبران لطف تو را خواهیم کرد.
پس از رفتن میهمانان ناخوانده، شوهر پیرزن آمد و چون از جریان آگاه شد همسر خود را مورد سرزنش و توبیخ قرار داد که چرا از کسانی که نمی شناختی ، پذیرائی کردی و این جریان گذشت تا آن که سخت در مضیقه قرار گرفتند و به شهر مدینه رفتند. پیرزن از کوچه بنی هاشم حرکت می کرد. امام حسن مجتبى عليه السلام جلوی خانه اش روی سکویی نشسته بود. پیرزن را شناخت،حضرت مجتبی علیه السلام فورا شخصی را به دنبال آن پیرزن فرستاد، وقتی پیرزن نزد حضرت آمد فرمود: آیا من را میشناسی ؟ عرضه داشت خير
امام عليه السلام اظهار نمود: من آن میهمان تو هستم که در فلان روز به همراه دو نفر دیگر بر تو وارد شدیم و تو به ما خدمت کردی و ما را از گرسنگی و تشنگی نجات دادی .
پیرزن عرضه داشت: پدر و مادرم فدای تو باد من به جهت خوشنودی خدا به شما خدمت کردم و چیزی نداشتم.
حضرت دستور داد تا تعدادی گوسفند و يك هزار دینار به پاس ایثار پیرزن تحویلش گردد و سپس او را به برادر خود - حسین عليه السلام - و شوهر خواهرش - عبدالله - معرفی نمود و آنها هم به همان مقدار به پیرزن كمك نمودند.
بحار الانوار: ج ۴۳، ص ۳۴۱، ج ۱۵، و ص ۳۴۸، اعيان الشيعة : ج ۱، ص ۵۶۵
🦋🌼🌸🦋
✅
کادوی تولد_صدای اصلی_327557-mc.mp3
12.05M
#ثروتمند_کوچک
🎁کادوی تولد
🌸فردا روز تولد بهارک است و نازلی دوست بهارک می خواهد برای او یک کادوی قشنگ بخره .
نازلی و مادرش برای خرید هدیه به بازار میروند و نازلی به این فکر میکنه که چه چیزی میتونه با
پولی که داره بخره تا اینکه به یک مغازه ای رسیدند که ......
🌼 ثروتمند کوچک برنامه ای است برای کودکان که با هدف آموزش سواد مالی و مباحث اقتصادی برای کودکان ساخته و تولید می
شود.
🦋🌼🌸🦋
✅
ماجرای شتر کوچولو_صدای اصلی_50919-mc.mp3
13.6M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🐫ماجرای شتر کوچولو
🌸شتر کوچولو و مادرش توی ظهر بیرون آمده بودند و شتر کوچولو سایه خودش را روی زمین دید، تعجب کرد که دوتا کلاه بزرگ روی پشتش برای چیست.
شتر کوچولو دیگه خجالت میکشید که از خانه بیرون برود و حیوانات دیگر او را مسخره کنند.
شتر کوچولو یک روز آرام و بی صدا به جنگل رفت و به حیوانات دیگر مثل اسب و بز و گوسفند نگاه کرد و دید که آنها ...
😍کانال قصه های کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند.
🌸🌸🌸🌸
مشکل چراغ راهنما_صدای اصلی_56785-mc.mp3
12.55M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🚦مشکل چراغ راهنما
🚕توی یک شهر شلوغ که پر از ماشین بود، یک چراغ راهنمایی بود که کارشو دوست نداشت و دلش میخواست یک ماشین بشه.
چراغ راهنمایی سر چهار راه با حسرت تاکسی ها رو نگاه میکرد و همیشه وقتی تاکسیها به چهاراه میرسیدند چراغ را برایش سبز میکرد. یک شب چراغ راهنمایی خواب دید که یک تاکسی شده و...
🌸🌸🌸🌸
آرزوی ستاره کوچولو_صدای اصلی_54218-mc.mp3
12.65M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🌼آرزوی ستاره کوچولو
🌸شب بود و همه مردم در خواب بودند، ماه آسمان به ستاره ها گفت همه چشم هایتان را ببندید تا یک قصه خوب از خورشید خانوم برایتان بگویم.
ستاره کوچولو اما خوابش نمی برد، بیدار ماند و منتظر شد تا خورشید را ببیند. ماه به ستاره کوچولو گفت...
😍کانال قصه های کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند.
🌸🌸🌸🌸
بدترین چیز.mp3
5M
📔داستان: بدترین چیز
📚کتاب: مثل ها و قصه هایشان
🎙گوینده: فرهاد عسگری منش
#هر_شب_یک_قصه
🧑🎄
روزهای سرد و دلهای گرم.mp3
26.22M
#قصه_ظهر_جمعه
#هرشب_یک_قصه
یادمه اوایل ماه مهر سر کلاس بودیم که کسی به در زد و وارد کلاس شد. همه هاج و واج نگاهش میکردیم. هیچ چیزش شبیه ما نبود و حتی لباساش با ما فرق میکرد....
🧑🎄
جودی و استینک قسمت سوم.mp3
15.85M
📔داستان: جناغ آرزوها قسمت 3
📚کتاب: جودی و استینک
🎙گوینده: فاطمه جباری
#هر_شب_یک_قصه
🧑🎄