:(:ریحــــٰۅنـــ໒:):
خستم حسابی بعدا میام میگم چیشد و کجا بودیم...👩🏻🦼
چیز خاصی نبود رفته بودیم اردو با هییت.
آب بازی هم داشتیم از شانس کچل بنده.
موش آب کشیده شده بودم.
بازی با بادکنک آبی بود.
کلف بود.
میزدی به طرف نمیترکید میخورد بهش می افتاد زمین گه گاهی اگه دوس داشت روزی زمین میترکید.
یکی زد پس گردن من یه جوری محکم کرد انگار خنجر زدن.
داشتم میدویدم برم بزنم به محیار
یکی از پشت زد بهم
جوری زد نیم متر پرت شدم اونور ولو روی زمین:/
کف دستم جر خورد.
حالا ما که خیس بودیم
نزدیکای غروبم بود آفتاب درست حسابی نبود.
یه تیکه روی مثلا زمین فوتبال خاکیش آفتاب بود
نشستیم روش خشک شیم.
شوخیم گرف یه مش خاک ریختم توی صورت یه رفیقی🗿.
آها حالا من داشتم حرف میزدم.
این مخفیانه یه مش خاک گرفته بود توی دستش
عاقا از پشت بلوز منو کشید ریخت توی لباسم😐💔.
منم همون تیپی که پارک زده بودم توی کلیپ کالیمبا مو زده بودم.
ینی فکر کنید با داممنننن
ععععرررررر.
ینی پشت من یه مش گل بوددد.
دیگه همون جا یه دونه خابوندمش بدبختو.
البته این جا نماند که من شلوار همرو می کشیدم آب میریختم🗿✨.
کلا خوش گذش
آها راستی یه کرم دیگم ریختیم.
موبایل یکی از بچه ها رو برداشته بودیم صداشم در نیاوردیم.
ینی یارو بیخیاللللل
قاح قاح میخندید
اصلا حواسش نبود عاقا موبایل من نیس!
آخرش که داشتیم میرفتیم سوار اوتوبوس میشدیم یهو یادش افتاد.
داشت زجه میزد گوشیم نیسسس!!!
ما هم که ماحهال سگ نمیدادیم🗿.
برناممون این بود توی اتوبوس بگیم یه دیقه گوشیتو بیار...
ببینه عههههه گوشیم نیسسسسس
فک کنه اونجا جا گذاشته که.
دیگه ریــ.ده شد توی نقشمون.
کلا دیگه روز قشنگی بود.