eitaa logo
فیض سحر
494 دنبال‌کننده
491 عکس
317 ویدیو
2 فایل
کانال محفل مناجاتی فیض سحر (دعای کمیل ، روضه ، سینه زنی ) بانوای طلبه جانباز حاج حسین حقی مکان :قم خ ارم درجوارمزارشهدای سوم خرداد(۶۰شهید) زمان : شبهای جمعه۲ساعت قبل اذان صبح ایتا:https://eitaa.com/feyzesahar ادمین کانال:Http://eitaa.com/admin_gomnam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فیض سحر
💠🔸نکته تفسیری صفحه ۸🔸💠 🔹روزگار سیاه بنی­ اسرائیل: . پس از آن​که حضرت یوسف علیه السلام ، وزیر پادشاه مصر شد، پدر و مادر و برادرانش را همراه دیگر اعضای خانواده­ از سرزمین قحط ​زده​ ی کنعان به مصر کوچ داد و آنان را در کنار رود نیل ساکن کرد.[1] دو سال بعد، حضرت یعقوب علیه السلام جان به جان­ آفرین تسلیم کرد.[2] لقب حضرت یعقوب، اسرائیل بود. در زبان عبری، «اِسر» به معنای «عبد»، و «ئیل» به معنای «الله» است. پس اسرائیل به معنای عبدالله و بنده​ ی خدا است. [3] حضرت یعقوب علیه السلام ، ده پسر داشت که از ایشان، جمعیت زیادی به​ وجود آمد. آنان­ که همگی از نسل حضـرت یعقوب بودند، به «بنی­ اسرائیل» یعنی فرزندان حضرت یعقوب معروف شدند. تا زمانی­ که حضـرت یوسف علیه السلام زنده بود، بنی­ اسرائیل زندگی آسوده­ ای داشتند. هنگامی ­که مرگ حضرت یوسف فرا رسید، پیروان و خاندانش را نزد خود جمع کرد و به آنان خبر داد که به زودی رنج­های طاقت​ فرسایی سراغشان می­ آید و آنان در سختی خواهند بود تا این​ که پیامبری از نسل«لاوی بن یعقوب» آشکار شود و بنی­ اسرائیل را نجات دهد.[4] پس از وفات حضـرت یوسف علیه السلام ، بسیاری از اشراف و سران مصر که در پیامبری حضرت یوسف شک داشتند، از راه و روش آن حضرت بازگشتند و دوباره آیین شرک و بت­ پرستی را از سر گرفتند.[5] حسادت­ اینان به حضرت یوسف علیه السلام و تعصب­های جاهلانه­ شان باعث شد که بنی­ اسرائیل را به جرم این که مردم اصیل مصر نیستند ، انسان­ های پست­ تری بدانند و آن­ها را خدمت­کاران و بردگان خویش بشمارند.[6] بدین ترتیب، پیش­گویی حضرت یوسف علیه السلام به وقوع پیوست و روزگار سخت بنی­ اسرائیل آغاز شد و این دوران بردگی، حدود چهارصد سال طول کشید.[7] پادشاهان(فراعنه) مصر، ساکنان آن را به دو گروه مشخص تقسیم کرده بودند: «قبطیان» که بومی آن سرزمین بودند و تمام وسایل رفاهی و کاخ­ ها و ثروت­ ها برای آنان بود؛ و «سبطیان»، یعنی مهاجران بنی­ اسرائیل که در چنگال قبطیان گرفتار بودند و چون غلام و کنیز خدمت می­ کردند. در این سال­ها، فقر و محرومیت، سراسر وجود بنی­ اسرائیل را گرفته بود و بی­ آن که مزد و بهره­ ای داشته باشند، سخت­ ترین کارها بر دوش آنان قرار داشت. تاریخ، حرف­های زیادی در باره​ی ظلم­ های قبطیان به بنی­ اسرائیل دارد. گفته­ اند که یکی از فراعنه​ ی مصر، برای ساختن قبری هرمی برای خود، یکصدهزار برده را در طول بیست سال به کار گرفت، و در این ماجرا، هزاران نفر از آنان به ضرب شلاق یا از فشار کار به قتل رسیدند.[8] سخت­ ترین سال­های بنی­ اسرائیل امّا سال­های پایانی آن دوران بود. ماجرا از یک خواب شروع شد. فرعون، پادشاه بی­رحم مصر، شبی در خواب دید که شعله​ ی آتشی از بیت­ المقدّس برخاست، تمام خانه­ های مصر را فرا گرفت و همه​ ی خانه­ های قبطیان را سوزاند؛ ولی خانه­ های بنی­ اسرائیل سالم ماند. او از کسانی که تعبیر خواب می­ کردند، در این باره توضیح خواست و آنان گفتند: مردی از بنی­ اسرائیل متولّد می­ شود که تو و حکومتت را نابود خواهد کرد. در پی این ماجرا، فرعون دستور داد که سر تمام پسران بنی­ اسرائیل را جدا کنند و دختران را برای خدمت­کاری زنده نگه دارند.[9] آن سال­ها، ظلم و بیداد فرعون و فرعونیان و مظلومیت بنی­ اسرائیل در اوج بود. ولی خواست خدا این بود که رؤیای فرعون به حقیقت بپیوندد و بینی آن پادشاه متکبّر به خاک مالیده شود. از این­ رو موسی بن عمران مخفیانه به دنیا آمد و به طرزی عجیب به قصر فرعون وارد شد و در آن پرورش یافت؛ امّا پس از چهل سال، همچون رعدی از آسمان بر آن قصر ستم فرود آمد و بنی­ اسرائیل را از چنگال فرعونیان نجات داد. [1] . اقتباس از آیه 93 سوره یوسف [2] . بحارالانوار ، ج 12 ص 295 [3] . مجمع البیان ، ج 1 ، ص 206 [4] . بحار الانوار ، ج 13 ص 37 [5] . اقتباس از آیه 34 سوره [6] . قاموس قران ج 5 ص 165 [7] . پی نوشت­ها [8] . تفسیر نمونه ج 16 ص 11 [9] . مجمع البیان ج 7 ص 375 🔸https://eitaa.com/feyzesahar🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 🌷حضرت علی علیه السلام فرمودند: 🍃 بخشنده باش اما زیاده روی نکن. 🔹 كنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً. 📚 نهج البلاغه حکمت ۳۳ 🔸https://eitaa.com/feyzesahar🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔸 🔸💠 🔴افراط و تفريط ممنوع! امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى کند و مى فرماید: 🍃 «سخاوتمند باش و در این راه اسراف مکن و در زندگى حساب گر باش و سخت گیر مباش»; (کُنْ سَمْحاً وَلاَ تَکُنْ مُبَذِّراً، وَکُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَکُنْ مُقَتِّراً). 🌿مى دانیم بسیارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضایل اخلاقى را حد وسط در میان افراط و تفریط مى دانند. این مسئله هرچند عمومیت ندارد; ولى در مورد بسیارى از صفات از جمله فضیلت سخاوت صادق است که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته: اسراف و تبذیر، و بخل و تقتیر. 🔹مُبذّر از ماده «تبذیر» از ریشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشیدن دانه است; ولى چون این واژه در مورد اموال به کار رود به کار کسانى اطلاق مى شود که اموال خود را به صورت نادرست مصرف کرده و آن را حیف و میل مى کنند. معادل آن در فارسى امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بى رویه و تبذیر اتلاف بى رویه است. البته این در صورتى است که این دو واژه در مقابل هم قرار گیرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممکن است مفهوم عامى داشته باشند. 🔸«مُقتِّر» از ماده «تقتیر» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى که در مورد اموال به کار رود به معناى بخیل و خسیس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدیر به معناى مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است. قرآن مجید درباره مبذّرین مى فرماید: 💥 «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطین); حق خویشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا کن و تبذیر مکن، چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند».(1) 🍃در جاى دیگر درباره صفات والاى بندگان برگزیده و عباد الرحمان مى فرماید: «(وَالَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً); آنها کسانى هستند که هنگامى که انفاق مى کنند نه اسراف مى کنند و نه بخل و سخت گیرى دارند و در میان این دو، حد اعتدال را رعایت مى کنند».(2) در روایتى از امام صادق(علیه السلام) با ذکر مثال روشن و جالبى این حد اعتدال بیان شده است. راوى مى گوید: «فَأَخَذَ قَبْضَةً مِنْ حَصىً وَقَبَضَهَا بِیَدِهِ فَقَالَ هَذَا الاِْقْتَارُ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى کَفَّهُ کُلَّهَا ثُمَّ قَالَ هَذَا الاِْسْرَافُ ثُمَّ أَخَذَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى بَعْضَهَا وَأَمْسَکَ بَعْضَهَا وَقَالَ هَذَا الْقَوَامُ; امام مشتى از سنگریزه برداشت و محکم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار که خداوند فرموده همین است. آن گاه مشت دیگرى بر داشت و چنان دست خود را گشود که همه آن روى زمین ریخت و فرمود این اسراف است آن گاه مشت دیگرى برداشت و آن را به طورى گشود که مقدارى در کف دست باقى ماند و مقدارى از لابه لاى انگشتان فرو ریخت و فرمود این همان قوام است (که در قرآن مجید آمده است)».(3) 🌱ادامه دارد.... 🔸https://eitaa.com/feyzesahar🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔸🔸💠 ...در شأن نزول آیه 29 سوره «اسراء» نیز آمده است که شخص سائلى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) تقاضاى پیراهن کرد. پیامبر پیراهن خود را به او بخشید و همین امر سبب شد که آن روز نتواند براى نماز به مسجد برود. این جریان سبب شد که زبان منافقان باز گردد و بگویند محمد خواب مانده یا مشغول لهو و سرگرمى شده و نمازش را به فراموشى سپرده است. (ولى هنگامى که از جریان کار باخبر شدند شرمنده گشتند) آیه فوق نازل شد و به پیامبر چنین دستور داد: ✨«(وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَلا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً); دست خود را بر گردن خویش زنجیر مکن (و انفاق و بخشش را ترک منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشاى که خانه نشین شوى و مورد سرزنش قرارگیرى و از کار خود فرو مانى». در اینجا این سؤال پیش مى آید که تاکید در میانه روى در انفاق چگونه با ایثار (مقدم داشتن دیگران بر خویشتن) که در حالات بسیارى از پیشوایان آمده سازگار است مثل آنچه در شأن نزول سوره «دهر» و داستان مسکین و یتیم و اسیر آمده و به دنبال آن آیه شریفه (وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً) نازل شد. پاسخ این سؤال روشن است، مسئله اعتدال حکمى عام است و ایثار حکمى خاص که مربوط به موارد معینى است. به عبارت دیگر: اصل بر اعتدال در مسئله انفاق و ایثار یک استثناست. به علاوه، دستور به ایثار مربوط به جایى است که بخشش فراوان، نابسامانى فوق العاده اى در زندگى انسان ایجاد نکند و «ملوم» و «محسور» نگردد در غیر این صورت باید از دستور اعتدال پیروى کرد.(4) 📚پی نوشت: (1). اسراء، آیه 26 و 27. (2). فرقان، آیه 67. (3). کافى، ج 4، ص 54، ح 1. (4). سند گفتار حکیمانه: این کلام حکمت آمیز را آمدى در غررالحکم در حرف کاف آورده است و از روایت فتال نیشابورى (متوفاى 508) در کتاب روضة الواعظین استفاده مى شود که این جمله در ذیل حکمت شماره 2 بوده است و این نشان مى دهد از مصدرى غیر از نهج البلاغه گرفته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 31). در کتاب تمام نهج البلاغه آن را در لابه لاى وصیت نامه مشروح امام به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) آورده است. (تمام نهج البلاغه، ص 967). 🔸https://eitaa.com/feyzesahar🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا