شنیدن برخی حرفها از زبان تو تلخ و سنگین بود، اما برایم روشن کرد که همیشه ماندن راه درستی نیست.
نه با دوستام حرفی دارم نه با پدرم نه با مادرم یه چند روزه شایدم بیشتر از چند روزه خیلی حوصله ی حرف زدن ندارم.
آیا ما سزاوار بودیم تمام خیابان را در باران برویم،
و در انتهای خیابان کسی در انتظار ما نباشد؟
احمدرضا احمدی
من ماندهام مهجور از او، بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
سعدی