eitaa logo
❣️ پرچمداران بانوی دمشق:)
67 دنبال‌کننده
647 عکس
249 ویدیو
3 فایل
•[بـسمِ‌ربّ‌زهرا✋🏻💛]• با‌نام‌تو‌شروع‌کردیم‌وتمام‌خواهیم‌کرد.💕 راه ارتباط @Vgugqv387 (کپی از مطالب کانال با صلوات برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) آزاد..🌹) 🦋شروعمون↯ 1400,10,10پایانمون 💛 ظهور آقا صاحب از زمان
مشاهده در ایتا
دانلود
رضایت برندمون از چالشی که برگزار شد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دخترا امروز به خاطره اینکه اربعين فعالیت نداریم انشالله فردا شروع می کنیم 🙃ماندگار باشید😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.‌• بهش‌گفتم: .‌• چند‌وقتیہ‌بہ‌خاطراعتقاداتم .• مسخرم‌مےڪنن...😥 .• بهم‌گفت: .• براےاونایـےڪہ‌ .• اعتقاداتتون‌‌رو‌مسخره‌مےڪنن‌، .• دعاڪنین‌خدابہ‌عشق❤️ .• حسین‌دچارشون‌ڪنہ :) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
معیار مهم من از نظر استاد چند تا پذیرش داشتم از چند تا دانشگاه معتبر مهم ترینش انسم پاریس بود انسم ها اکل های ملی ممتاز مهندسی ان که اعتبار خیلی بالایی دارن. دانشجوی خوب وتوان مند می گیرن و به اندازه کافی هم امکانات در اختیارش قرار می دن. هزار تا فکر می اومد توی سرم ومی رفت و ذوقم رو ده برابر می کرد. خیلی خوش حال بودم که می تونم دانشجوی انسم باشم چقدر خوبه که این سیستم دانشگاهی که برای میزان علم دانشجو و توانمند یای علمیش انقدر ارزش قائله . استادی که قرار بود استاد راهنمای تزم بشه یه ایمیل برام فرستاد که بیا همدیگه رو ببینیم اون موقع ساکن شهر توغ بود. با یک خانواده فرانسوی زندگی میکردم یه چیزی مثل دختر خونده رفتم یه بلیط رفت و برگشت گرفتن برای دو روز بعد یه ساعتی بود که رسیده بودم پاریس جلوی در انسم بودم یه بنای خیلی قدیمی و زیبا و اصیل رفتم تو چند دقیقه بعد با راهنمایی برگه ای که توی بخش پذیرش توی بخش پذیرش و نگهبانی داده بودند رسیدن به دفتر استادی که مدیریت تزم رو قبول کرده بود یه خانوم خیلی خیلی یخ و سر در زدم و خیلی مودب رفتم تو یک لبخند سلام کردم به خر حال به اندازه کافی برای اینکه دانشجو دانشجویی اون اکل بودم ذوق داشتم پارت 1 ادامه دارد.........