یک پیشنهاد خوب برای شما
...اما ابرها...
https://fidibo.com/book/93055-کتاب-اما-ابرها
دیدگاه نویسنده به زندگی در کتاب ... اما ابرها...نیز همچون آثار دیگرش، بسیار عجیب و قابل تأمل است. نوشتههای او همواره رگههایی از کمدی سیاه و طنزی تلخ را با خود به همراه داشتهاند. در نمایشنامههای این کتاب هم میتوانید این تاریکی و سیاهی را درک و حس کنید.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
تقابل انسانهایی با تفاوتهای فراوان در کنار همدیگر که با رفتارهایشان، حوادث عجیبی را رقم میزنند، درونمایه اصلی کتاب اما ابرهاست. نوشتههایی خواندنی که حتماً باید بخوانید، حس و زندگی کنید.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
سرگیجه
فیلم معروف هیچکاک که عده ای آن را بهترین فیلم این کارگردان و عده ای آن را از بهترین فیلم های تاریخ می دانند در سال 1958 با بازی جیمز استیوارت و کیم نواک ساخته شد و توانست برنده یک اسکار شود. فیلم به گمان عده ای بهترین کلاس آموزشی در ایجاد تعلیق در سینما شناخته می شود.فیلم داستان پلیسی است که در یک تعقیب و گریز بر روی پشت بام های سان فرانسیسکو باعث مرگ کارآگاه اسکاتی فرگوسن می شود. وی بعد از این اتفاق به شدت از ارتفاع می ترسد. او که دچار عذاب وجدان شده است از تشکیلات پلیس بیرون می آید و برای آرامش یافتن به محبوبه اش میچ روی می آورد. میج سعی دارد با مراقبت و دلداری اسکاتی را به خود بیاورد. یکی از رفقای دوران دانشکده، اسکاتی را استخدام می کند تا همسرش را که تمایل به خودکشی دارد را تعقیب کند.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
#ارسالی_اعضا
متنهایی برای هیچ
ساموئل بکت
با هم قدم میزدیم، دست در دست، ساکت، غرق در دنیاهای خودمان، هرکس غرق در دنیاهای خود، دست در دست فراموش شده. اینطور است که تا حالا دوام آوردهام. و امروز عصر هم باز نتیجه میدهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفتهام، نه چندان با لطافت، اما وفادار.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
دست آخر
ساموئل بکت
کلاو: من رفتم، کار دارم.
هَم: تو آشپزخونهات؟
کلاو: آره.
هم: میخوام بدونم چیکار داری؟
کلاو: میخوام به دیوار نگاه کنم.
هم: دیوار؟ چی رو دیوار میبینی، حور و پری؟
کلاو: چراغ عمرم رو میبینم که داره خاموش میشه.
هم: چراغ عمرت داره خاموش میشه!
خب چراغ عمرت همینجا هم میتونه خاموش بشه. یه نگاه به من بنداز، بعد بیا بگو ببینم نظرت دربارهی چراغ عمرت چیه.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
بکت در خانوادهای مرفه و مذهبی (پروتستان) بزرگ شده و تا اتمام تحصیلات دانشگاهی و شروع کارش به عنوان استاد هنوز باور مذهبی داشتهاست. پس از ترک قطعی محیط آکادمیک و مهاجرتش به پاریس، گسست از مذهب را در آثارش منعکس میکند. با اجرای در انتظار گودو در سال ۱۹۵۳ تماشاگر با اعلان جنگی شوکآور علیه خدا و مذهب روبرو میشود.» بکت در آثار دیگرش هم با طنز تندی به اصول کاتولیسیسم برخورد میکند
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
بکت چنان با جدیت و سختگیری روی نحوه اجرا و بیان دیالوگها نظارت داشت که صدای بازیگران را درآورده بود. با این حال هنوز از نتیجه کار و واکنش تماشاگران نگران بود چنانکه شب اول اجرا در سالن حضور نیافت. تماشاگران از دیدن این نمایش متفاوت بهت زده، اما راضی به نظر می رسیدند. در آغاز هر اجرا سالن پر از تماشاگر می شد اما به تدریج تعدادی از آنها سالن را ترک می کردند، اما گویی همانها نیز درمی یافتند که با اثر مهمی روبه رو هستند که قدرک درک آن را ندارند، برخی هم بی آنکه بدانند چرا، محو جذابیت و جادوی نمایشی می شدند که به نظرشان بالاتر از سطح درک آنها بود. البته در انتطار گودو طرفداران پرشوری هم داشت که در میان آنها منتقدان بسیاری حضور داشتند. منتقدانی که تا آن زمان به کارهای بکت، به دلیل اینکه سردرگم کننده و کسالت بار هستند، نهایت بی توجهی را روا داشته بودند!
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
شمال از شمال غربی (به انگلیسی: North by Northwest) فیلمی آمریکایی در ژانر فیلم جاسوسی دلهرهآور محصول ۱۹۵۹ است که توسط آلفرد هیچکاک کارگردانی شد.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
وجه تسمیهٔ عنوانِ فیلم تا مدتها مورد بحث بود. برخی میگفتند علاوه بر محلی که نقطهٔ اوج داستان در آنجا اتفاق میافتد، اشارهای نیز به قطعهای از نمایشنامهٔ هملت اثر ویلیام شکسپیر دارد: «به هنگام وزش باد جنوبی، خوب و بد را از هم بازمیشناسم، جنون من تنها در هنگامیست که باد از شمال - شمال غربی میوزد.»
اما حقیقت آن است که نورثوست (Northwest) نام یک شرکت هواپیمایی مشهور در آمریکاست و در صحنهٔ فرودگاه، «کری گرانت» (راجر تورنیل) با هواپیمای آن شرکت، به طرف شمال آمریکا میرود و در نمایی کوتاه، نام این شرکت هواپیمایی را بر محل ورود به دفتر آن میبینیم. از طرفی آلفرد هیچکاک در مصاحبهای با پیتر بوگدانوویچ در سال ۱۹۶۳، اشاره کرد که تمام فیلم بر روی عنوان آن متمرکز است، اما چیزی به نام «شمال از شمالغربی» روی قطبنماها وجود ندارد و طبعاً چنین برداشتی غلط است.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim
شمال از شمال غربی... آلفرد هیچکاک
هملت میگوید... من آن دیوانه ی شمال، شمال غربیم، و انگاه که باد رو به جنوب میوزد، من عقاب را از اره ی نجاران تشخیص میدهم... که از طرح داستان و جغرافیای یک فیلم و اینکه چگونه هیچکاک عده ای زن و مرد را در طول و عرض کشور، دیوانه وار و در جهتهای اشتباه به این سو و آن سو میکشد، میتوان دریافت که دست کم در انتخاب نام فیلم، سری به هملت زده است. اما به هر حال اثری هیجان انگیز و سرگرم کننده ساخته. صحنه ی سمپاشی مزرعه ی ذرت، هم عنان با دیگر صحنه های برجسته ی فیلمهایش میتازد.
با ما همراه باشید.
https://eitaa.com/filmbinim