امروز (واقعا) یک روز طولانی بود:)
بسیار پرکار و البته مفید
و جالب اینجاست که روز طولانی من هنوز ادامه داره، کارام تموم نشده ولی من کاملا energetic و خوشحالم.
امروز دقیقا وقتی له له میزدم که تو لایو استریم کنسرت هوبی باشم، پاشدم رفتم کتابخونه و اینجوری بودم که ' با چشم خویشتن دیدم که جانم میرود ^^ 🥲
تو کتابخونه هم تنها اپ باقی مونده، یعنی ایتا رو قفل کردم که دیگه هیچجوره حواسم پرت نشه از درس
از اونطرف اواخر روز به دلیل روزه کم میاوردم و هنگ میکردم..
و خب تا همین الان که ساعت دو عه با خیال راحت میگم که از وقتم خیلی خوب استفاده کردم
و الان، همین الان میخام برم آرشیو حواشی کنسرت رو ببینم ( من فک میکردم پسرا هم هستن! الان اومدم میبینم هیچی ب هیچی😐😔😄)
در کل، تو زندگی ام همینه..
مطمئنم یه جا جبران میشه، اینکه از یه سری چیزا بزنی تا یه چیز بهتری رو بدست بیاری:)))
و خب واقعا نمیدونیییید چه قدر حال مکنه آدم تو همچین موقعیت هایی وقتی تیک میزنه کارا و درسا و مبحثای مطالعه شده رو!
امروز اصلا خسته نشدم؛ (هر سری که به کنسرت فکر میکردم، هیجاناتم میزد بالا و انرژیم بیشتر میشد)
و دلیل مهم بعدی این بود که،
دیسیپلینـم رو حفظ کرده بودم و با اینکه پر حاشیه ترین روزم بود (امروز این وسط منِ درونگرا دوست جدید پیدا کردم) کار ها رو تا حد امکان جلو بردم و این عالی میتونه باشه؛)
.
اینم اضافه کنم که با اینکه بسیار مشتاق بودم و حتی ذوق داشتم! هنوز نرفتم سراغ قسمت جدید قلب های مدفون.
بعلاوه اینکه امشب کلی با وینتربیر ذوقیدیم و بالا پایین پریدیم، دقیقا مثل هفت سالگیم!
#wind
عجب!
پس ایتایی که میگن اینه..
(وی برا بار دوم اخطار گرفته سپس تعهد داده)
این دختر دومین فرار از مدرسه رو تو رزومه خودش ثبت کرد🎀💀
_البته درس نداشتیم:|
Bighit hated you with all my soul
ترجمه شده از چنل لایو استریم روسیه ای تل