eitaa logo
کلاس اولی من
23.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
2.9هزار فایل
به نام خدا @dehghan2016 کلاس اولی من 👇 https://eitaa.com/firststudent برای هماهنگی تبلیغ و تبادل از اینجا شروع کن👇 https://eitaa.com/joinchat/107348382C259fa9b08c کانال اخبار مدارس👇 https://eitaa.com/joinchat/740819599C456ffdeab2
مشاهده در ایتا
دانلود
درس ۱۳نارنج و برنج @firststudent
🐦داستان دو گنجشک🐦 📚روزي ، روزگاري ، دو گنجشک در سوراخي لانه داشتند . سوراخ ، بالاي ديوار خانه اي بود و دو گنجشک به خوبي و خوشي در آن زندگي مي کردند . پس از مدتي آن دو گنجشک صاحب جوجه اي شدند . آنها خوشحال و خرم بودند . يک روز که گنجشک پدر براي آوردن غذا رفته بود مار بدجنسي که در آن نزديکي ها بود به لانه آمد . گنجشک مادر جوجه گنجشک رو به دهان گرفت و پرواز کرد و روي ديوار نشست.گنجشک مادر صر و صدا کرد . نزديک مار رفت . به او نوک زد اما فايده اي نداشت .مار بدجنس همانجا روي لانه گرفت و خوابيد . کمي بعد گنجشک پدر رسيد . گنجشک مادر گريان و نالان قضيه را تعريف کرد . گنجشک پدر هم ناراحت شد . اما لانه از دست رفته بود ونمي شد کاري کرد . دو گنجشک تصميم گرفتد انتقام لانه را از مار بگيرند . ناگهان گنجشک پدر فکر عجيبي کرد . براي همين هم فورا پريد و از اجاق خانه يک تکه چوب نيم سوز برداشت . آن را به نوک گرفت و سريع پريد و توي لانه انداخت . چوب نيم سوز روي چوبهاي خشک لانه افتاد ودور غليظي بلند شد . افرادي که در خانه بودند اين کار عجيب گنجشک را ديدند . آنها براي اين که خانه آتش نگيرد به سرعت نردبان گذاشتند تا آتش را خاموش کنند . درست هنگامي که مار مي خواست از لانه فرار کند آنها مار را ديدند . يکي از افراد با چوبي که در دست داشت ضربه محکمي به سر مار زد . مار بدجنس از درد به خود پیچید و فرار کرد. دو گنجشک در حالي که انتقام خود را گرفته بودند ،با گنجشک کوچولو پرواز کردند تا بروند و لانه جديد بسازند . 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🐣🐥 یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. دو تا از بچه های بابا الفبا قرار بود که برای خانم معلمش کاردستی درست کنه. بنظر شما کدوم یکی از بچه هاش بود؟ آفرین درست حدس زدی. "خ" یا خودشون فکر کردن که چی درست کنن. به این نتیجه رسیدن که اسمشون رو روی مقوا بنویسن و با پولک و ملیله تزئینش کنن. دوتایی مرتب و با سلیقه کاردستی شون رو درست کردن و دم در گذاشتن که ببرن مدرسه. خودشون هم کم کم آماده می شدن که برن مدرسه. بچه ها یه جوجه داشتن که خیلی شلوغ بود. 🐥جوجه کوچولو اومد کنار در خونه و وقتی این کاردستی رو دید، با نوکش شروع به زدن به اون کرد. یهو نقطه های کاردستی افتادن پایین بچه ها وقتی اومدن، دیدن نقطه های خ افتاده پایین. اونو زود برداشتن و با چسب سر جاش چسبوندن. اما باز جوجه کوچولو بهش نوک زد و نقطه ها افتادن. بچه ها هم وقتی یدن که جوجه اینکارو انجام می ده، عصبانی شدن و با پاشون جوجه رو زدن. بعد هم نقطه رو گذاشتن سر جاش. جوجه بیچاره خورد به دیوار و دردش گرفت. بچه ها خیلی از کارشون ناراحت شدن. زود جوجه کوچولو رو برداشتن و نازش کردن. ازش معذرت خواستن. جوجه کوچولو هم از درد می گفت ج ج ج ج 🐥بچه ها به جوجه گفتن که چیکار کنیم که از دستمون ناراحت نباشی؟ جوجه هم به نقطه ها اشاره می کرد و می گفت ج ج ج ج ج بچه ها هم گفتن باشه. نقطه رو میذاریم پایین. بعد به هم گفتن که بیا جوجه رو هم ببریم مدرسه تا خانم معلم ببینه که ما تقصیری نداریم. 🐥بچه ها جوجه و کاردستی رو بردن مدرسه، نقطه هاش رو هم سر جاش گذاشتن و به خانم معلم نشون دادن. خانم معلم دید که جوجه کوچولو باز نقطه ها را با نوکش زد و نقطه ها افتادن پایین. 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🔖👈 چه کاره و چه کاره؟ خ اومده دوباره؟ کی گفته من خ هستم ج هستم و ج هستم من جـ غیر آخرم کوچکم و لاغرم هیچ وقت آخر نمیام جاهای دیگه میام ببین یه نقطه دارم زیر سرم می‌ذارم دستم رو خط درازه دهان من چه بازه دوستم ج آخره اضافه وزنم داره خورده خیلی آلبالو شده کمی چاقالو آخر میاد همیشه به غیر این نمی‌شه اونم یه نقطه داره توی دلش میزاره حالا من و شناختی؟ کدوم نشونه هستم ؟ ج هستم و ج هستم ج هستم و ج هستم 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🔖👈 ج ج ج ج هستم جـ غیر آخر هستم من توی جنگل هستم اول جون نشستم با جوجه و جوانه همراه شدم تو جاده شکل دیگم ج آخر همیشه هست در آخر آخر نارنج میاد آخر برنج میاد ای بچه ی نازنین دو شکل من را ببین جـ غیر آخر ج آخر دو دوست و یار و یاور 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای دریافت نسخه باکیفیت کلیپ جهت تماشا در تلویزیون یا تخته هوشمند کلاس به کانال آپارات ما مراجعه فرمایید . 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷تدریس کامل نشانه ج 🔹داستان 🔹روخوانی درس 🔹جدول ترکیب با مثال☺️ 🐣
تزیین تخته کلاسی نشانه ج 👆