eitaa logo
☀کانون مهدوی به دنبال آفتاب
1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
127 فایل
@Sushyyant 📲 ایتا https://eitaa.com/joinchat/2926182411Cf13aa564ef 👌کپی مطالب جهت نشر و شناخت منجی بلامانع است
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰راه علاج مفاسد اجتماعی... ✍استاد متفکر 💢 اسلام گذشته از اینکه صریحاً اختیار و آزادی بشر و مسؤولیت او را در برابر سعادت و شقاوت خودش می پذیرد و او را موجودی متعهد معرفی می كند، همانطور در برابر خانواده و اجتماعش نیز متعهد و مسؤول می داند. 💢 لذا مسأله ای دارد با عنوان «امر به معروف» كه یكی از اركان اسلامی است، جزء لاینفك تعلیمات اسلامی است، یكی از ابواب فقه اسلام است. (گو اینكه متأسفانه چند صد سال است كه از رساله های عملیه خارج شده است و فقط در متن فقه فنی و علمی باقی مانده است و این خیلی عجیب است) 🌀 این مسئله ایجاب می کند که علاوه بر آگاهی از وجود دردها، علت دردها، آگاهی به راه علاج آنها؛ تدبیر عملی هم برای علاج لازم دارد؛ برنامه عملی هم برای مبارزه با منكرات لازم است. مثلاً برای مبارزه با تریاك كشیدن تنها قناعت به گفتن و ذكر مفاسد و معایب غلط است، عملاً باید بیمارستان و دوا هم تهیه كرد و جلوی شیوع این مفاسد را هم گرفت 🛡 همان طور كه اقتصاد و سیاست قوانینی دارد و فرمول هایی دارد و به اصطلاح مكانیسمی دارد كه باید پیروی كرد، مبارزه با فساد نیز چنین است. گفتن و تذكر در سطح محدودی مؤثر و مفید است، تدابیر عملی لازم است.  به هرحال منطق «حافظ وظیفه ی تو دعا گفتن است و بس» ،اینکه بگوئیم وظیفه ما دعاگویی است، صحیح نیست. ما بیش از اندازه به سخن گفتن و نوشتن؛ اعتقاد داریم و كمتر به عمل ایمان داریم. در امر به معروف غیر از «پند» به «بند» هم نیاز داریم؛ كه چون پند دهند؛ نشنوی بند نهند. 📚یادداشتها؛ جلد یك، ص ٢۵ @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
احیای تفکر اسلامی (1).pdf
حجم: 979.5K
📚پیشنهاد دانلود و (احیای تفکر اسلامی) ✍مؤلف: استاد 📘 آیا جامعه ما یک جامعه زنده و پویا است؟ آیا تعالیم اسلام به شکل درستی در میان ما رایج است؟ رکن اساسی سعادت بشر در چیست؛ ایمان یا عمل؟ نشانه حیات و مرگ یک تفکر چیست؟ پاسخ این سؤالات را می‌توانید در این کتاب بخوانید. 📗خلاصه کتاب روح اسلامی در مسلمین مرده است؛اسلام، هم در میان مسلمین وجود دارد و هم وجود ندارد. اسلام وجود دارد به صورت اینکه ما می ببینیم شعائر اسلام در میان مسلمین هست مانند زمانی که بانگ اذان در میان مردم  شنیده می شود رو به مساجد می آورند؛ ولی آنچه که روح اسلام است در این مردم وجود ندارد و روح اسلامی در میان مردم مرده است. 📕 حیات اسلامی را باید تجدید کرد و امکان تجدیدش هست چون اسلام نمرده است، مسلمین مرده اند. نقص کار در تفکر مسلمین است. یعنی فکر مسلمین، طرز تلقی مسلمین از اسلام به صورت زنده ا ی نیست به صورت مرده است. به تعبیر حضرت علی(ع) می فرمایند: مردم جامه ی اسلام را به تن می کنند ولی آنچنان که پوستین را وارونه به تن کنند و اسلام را مردم چنین خواهند کرد، هم دارند هم ندارند. دارند ولی چون آن را وارونه کرده اند، انچه باید رو باشد زیر است و انچه باید زیر قرار بگیرد در رو قرار گرفته است. نتیجه این است که اسلام هست اما اسلام بی خاصیت و بی اثر، اسلامی که دیگر نمی تواند حرارت بدهد، نمی تواند حرکت و جنبش و نیرو و بصیرت بدهد. @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰 تفاوت‌‌های شرايط امام حسن (ع) و امام حسين (ع) ✍استاد متفکر 🔹 اولين تفاوت اين است كه امام حسن در مسند خلافت بود و معاويه هم به عنوان يك نفر طاغى و معترض در زمان امير‌المؤمنین قيام كرد. كشته شدن امام حسن در اين وضع يعنى كشته شدن خليفه مسلمين‏ و شكست مركز خلافت. 🔹مقاومت امام حسن تا سرحد كشته شدن نظير مقاومت عثمان بود در زمان خودش، نه نظير مقاومت امام حسين. امام حسين وضعش وضع يك معترض بود در مقابل حكومت موجود؛ اگر كشته مى‏‌شد كشته شدنش افتخارآميز بود. 🔹 مى‌بینیم امير‌المؤمنین وقتى كه شورشيان در زمان عثمان شورش مى‌کنند فوق ‏العاده كوشش دارد كه خواسته‏‌های آنها انجام شود نه اينكه عثمان كشته شود. خودش فرمود من اين‏قدر از عثمان دفاع كردم كه مى ‏ترسم گنهكار باشم. آيا طرفدار شخص عثمان بود؟ نه، مى‌گفت من مى‏‌ترسم تو خليفه مقتول باشى. اين براى عالم اسلام ننگ است كه خليفه مسلمين را در مسند خلافت بكشند. 🔹 اگر امام حسن مى جنگيد، يك جنگ چند ساله اى ميان دو گروه عظيم مسلمين شام و عراق رخ مى داد و چندين ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف مى شدند بدون آنكه يك نتيجه نهايى در كار باشد. احتمال اينكه بر معاويه پيروز مى شدند - آنطور كه شرايط تاريخ نشان مى دهد- نيست، و احتمال بيشتر اين است كه در نهايت شكست از آنِ امام حسن باشد. اين چه افتخارى بود براى امام حسن كه بيايد دو سه سال جنگى بكند كه در اين جنگ از دو طرف چندين ده هزار آدم كشته بشوند و نتيجه نهايى اش يا خستگى دو طرف باشد كه بروند سر جاى خودشان و يا مغلوبيت امام حسن و كشته شدنش در مسند خلافت؟ 🔴 اما امام حسين يك جمعيتى دارد كه همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص مى كند، مى گويد مى خواهيد برويد برويد، من خودم تنها هستم. آنها ايستادگى مى كنند تا كشته مى شوند، يك كشته شدن صد در صد افتخارآميز... 📚سیری در سیره ائمه اطهار (ع) ص (۷۹ ؛ ۸۰ ) @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰 این خیانت است نه خدمت! ✍ استاد متفکر ✔️ تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است؛ پس این آقای بت پرست باید آزاد باشد برای این که بت را بپرستد؛ یا نه؛ عقل و فکر این شخص اسیر است، لذا باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بت شکن کرد. 🔹 حالا درباره این کار ابراهیم چه باید بگوییم؟ آیا ابراهیم کاری کرد بر خلاف آزادی عقیده ؟ یا کاری کرد در خدمت آزادی عقیده؟ کاری کرد در خدمت آزادی عقیده به معنی واقعی، یعنی آزادی اندیشه. ابراهیم (ع) می توانست مطابق همین فلسفه ای که اغلب فرنگی ها می گویند که "انسان هر عقیده را اتخاذ کند آن عقیده محترم است" بگوید چون این بتها مورد احترام میلیونها انسان هستند پس من هم به آنها احترام می گزارم. 🔸 در گذشته می گفتند ببینید کوروش چقدر مرد بزرگ بزرگواری بوده! که وقتی به بابِل رفت و آنجا را فتح کرد تمام بت خانه ها را محترم شمرد. آیا خود جناب کوروش به آن بت ها اعتقاد داشت؟ نه. کوروش چه فکر می کرد؟ می گفت این اعتقاد، این مردم را بدبخت کرده یا نه؟ بله. ولی در عین حال دست به ترکیب آنها نزد، چرا؟ چون می خواست که آنها در زنجیر بمانند. این خیانت بود نه خدمت. 📚کتاب آینده انقلاب اسلامی ، ص ۴۰ و ۴۱ @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰وقتی انسان خود را فراموش کند؛ فتح دنیا به چه درد او می خورد؟ ✍استاد متفکر 🔻 انسان هم "خود آگاه" است و هم "جهان آگاه" و دوست می دارد از خود و از جهان آگاه تر گردد. تكامل و پیشرفت و سعادت او در گرو این دو آگاهی است. 🔹 آگاهان جهان؛ عیب اساسی كه بر فرهنگ و تمدّن غربی گرفته اند این است كه این فرهنگ، فرهنگ جهان آگاهی و خود فراموشی است. انسان در این فرهنگ به جهان آگاه می گردد، و هر چه بیشتر به جهان آگاه می گردد بیشتر خویشتن را از یاد می برد. راز اصلی سقوط انسانیّت در غرب همین جاست. 🔻 انسان آنگاه كه خود را، به تعبیر قرآن، ببازد (خسران نفس) ، به دست آوردن جهان به چه كارش می آید؟ فكر می كنم كسی كه بهتر از همه فرهنگ غرب را از این نظر انتقاد كرده است «مهاتما گاندی» رهبر فقید هند است. 📿 گاندی می گوید: «غربی به كارهای بزرگی قادر است كه ملل دیگر آن را در قدرت خدا می دانند، لیكن غربی از یك چیز عاجز است و آن تأمّل در باطن خویش است. تنها این موضوع برای پوچی درخشندگی كاذب تمدّن جدید كافی است. تمدّن غربی اگر غربیان را مبتلا به خوردن مشروب و توجّه به اعمال جنسی نموده است، به خاطر این است كه غربی بجای "خویشتن جویی" در پی نسیان و هدر ساختن "خویش" است. اغلب كارهای بزرگ و قهرمانی و حتّی اعمال نیك غربی، فراموشی خود و بیهودگی است. وقتی انسان خود را فراموش کند و روح خود را از دست بدهد، فتح دنیا به چه درد او می خورد؟ -٢ 📚 مجموعه آثار (انسان در قرآن) ج ٢، ص ٣۰۶ * ٢- مقدمه کتاب این است مذهب من @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰 کمترین حق مؤمن نسبت به مؤمن ✍ استاد متفکر #شهید_مطهری 🔹 در اخبار و روايات ما وارد است که کمتر حقي که مؤمن نسبت به مؤمن پيدا مي‌‌‌‌‌کند اين است که بايد هرچه را براي خود دوست مي‌‌‌‌‌دارد براي او دوست بدارد و هرچه را براي خود مکروه مي‌‌‌‌‌دارد براي او مکروه بدارد؛ 👈 يعني کمترين حق او اين است که خود را بجاي او فرض کند و همان طوري که به حسب طبيعت و غريزه هيچ وقت براي خود جز خير و سعادت آرزو نمي‌‌‌‌‌کند و جز از شر و بدبختي کراهت ندارد، براي ساير افراد مؤمن نيز بايد اينچنين باشد. 🔻 مثلًا آنجا که او بيمار است و خودش طبيب، بايد چنين فرض کند که خودش بيمار است و او را پيش طبيب برده‌‌‌‌‌اند و چقدر علاقه پيدا مي‌‌‌‌‌کند که در امر معالجه و پرستاري او دقت شود. آنجا که ديگران حاجتي در مؤسسه‌‌‌‌‌اي دارند که خودش در آن مؤسسه کار مي‌‌‌‌‌کند بايد چنين فرض کند که اين مراجعه کنندگان خود من هستم، من هستم و برادرانم و فرزندانم و همه کساني که من به آنها علاقه طبيعي دارم، پس نبايد اين مراجعه کنندگان معطل بشوند و وقت بيهوده تلف کنند و عصبي بشوند و کارشان معطل شود. 📚 حکمتها و اندرزها ص ۱٧۴ @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰راه مواجهه با غرب از نگاه سید جمال الدین اسد آبادی.... ✍استاد متفکر 💢سید جمال الدین اسدآبادی در مجله «عروة الوثقی» داستان مسجد مهمان كش را آورد و چه زیبا آورده است و چه داستان زیبایی است! 💠میگوید مثلی است كه در مثنوی آمده که؛ در یكی از شهرها مسجدی بود كه به «مسجد مهمان كُش» معروف شده بود. می دانید قدیمها مهمانخانه و مانند آن نبوده و اگر كسی وارد محلی می شد و دوست و آشنایی نمی داشت مسجد را مسكن می گزید. 💠مسجدی بود كه معروف شده بود كه هر كس می آید اینجا شب می خوابد، صبح كه می روند، جنازه اش را بیرون می آورند و كسی هم نمی دانست علت قضیه چیست. 🍃یک حکایت گوش کن ای نیک‌پی مسجدی بُد بر کنار شهر ری هیچ کس در وی نخفتی شب ز بیم که نه فرزندش شدی آن شب یتیم 👤 یك آدم غریبی آمد، رفت در آن مسجد بخوابد، مردم گفتند آنجا نرو، این مسجد نمی دانیم چگونه است كه هر كس می آید شب در اینجا می خوابد صبح جنازه اش را بیرون می آورند، زنده نمی ماند. 🍃قوم گفتندش که هین اینجا مَخُسپ تا نکوبد جانستانت همچو کسپ 👈گفت: من دیگر از زندگی بیزارم و از مرگ هم نمی ترسم، من می روم. هر كار كردند گوش نكرد؛ آدم شجاع و دلیری بود؛ و رفت در آنجا خوابید. 🍃گفت او؛ ای ناصحان؛ من بی ندم از جهان زندگی سیر آمدم مرگ شیرین گشت و نقلم زین سرا چون قفس هشتن پریدن مرغ را 🌘 آن نیمه های شب كه شد صداهای هولناكی از اطراف این مسجد بلند شد: آی تو كی هستی كه آمده ای اینجا؟ الان خفه ات می كنیم، الان ریز ریزت می كنیم؛ یك صداهای مهیبی در آن تاریكی كه زهره شیر می تركید. تا این صداها را شنید، این هم از جا بلند شد و گفت: تو كی هستی؟ صدایش را بلندتر كرد: هر كه هستی بیا جلو، من از مرگ نمی ترسم، من دیگر از این زندگی بیزارم، بیا هر كاری می خواهی بكنی بكن. شروع كرد فریادِ بلندتر كشیدن. 🍃گفت با خود هین ملرزان دل، کزین مُرد جانِ بددلانِ بی‌یقین وقت آن آمد که حیدر وار من ملک گیرم یا بپردازم بدن 💠 یك مقدار كه جلو رفت و فریاد كشید صدای مهیبی از داخل مسجد بلند شد، ناگهان دیوارها فرو ریخت و طلسم هایی كه در آنجا بود شكست و گنجهایی كه در آنجا مدفون بود پیش پای آن آدم فرو ریخت. فردا صبح از آنجا با یك سلسله گنجها بیرون آمد. 💢سید جمال بعد از بیان این داستان مثنوی؛ می گوید غربِ امروز؛ آن مسجد مهمان كش است. آدمهای ضعیف كه به اینجا بیایند خود را می بازند و میمیرند. باید فریاد كشید و این طلسم دروغین را شكست، كه خودش همین كار را كرد و مصداق آن آدم دلیر بود. در آن زمانی كه مبارزه با انگلستان در دِماغ احدی نمی توانست خطور كند فریاد مبارزه با سیاست استعماری انگلستان را بلند كرد و برای اولین بار این حالت خودباختگی را از مردم گرفت و روی خودِ اسلامی مردم تكیه كرد. 💠 برای تمام ملتهای اسلامی یك منش، یك هویت و یك «من» قائل بود، یك «من» تحقیر شده، یك «من» مستَذَلّ، یك من پامال شده، یك منی كه شرافت و كرامت خودش را فراموش كرده، تاریخ خودش را فراموش كرده. این «من» و «خود» ش را باید به یاد او آورد. این بود كه به تاریخ صدر اسلام، به گذشته اسلام، به تمدن اسلامی در گذشته، به فرهنگ اسلامی در گذشته تكیه می كرد، «خود» این ملت را به یادش می آورد، به این ملت روحیه می داد. 📚 آینده انقلاب اسلامی(ص ۱۵٣) 📚مثنوی دفتر سوم (بخش ۱٨٩) @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
🔰دو نوع تفکّر و دو نوع انتظار.. ✍ استاد متفکر 🔸 اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‌شود و آن اصل «حرمت یأس از روح‌الله» است. مردم مؤمنِ به عنایات الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمی‌دهند و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهوده‌گرایی نمی‌گردند. چیزی که هست این انتظار فرج و این «عدم یأس از روح اللّه» در مورد یک عنایت عمومی و بشری است؛ نه شخصی یا گروهی و به علاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است. 🔸امّا از ضربات جبران ناپذیری که در طول تاریخ بر اسلام وارد شده، تحریف برخی از ارزش‌ها مثل ولایت، محبت، زهد و... است که متأسفانه انتظار فرج هم از این دَست بُرد در امان نبوده و با تحریف و تفسیر نادرستِ آن به بی‌تفاوتی و پرهیز از هرگونه اقدام اصلاحی و تعطیل امر به معروف و نهی از منکر و حتی دامن زدن به فساد برای تسریع و تعجیل ظهور حضرت، از آن ضربه‌های جبران ناپذیری بوده که بر اسلام وارد شده است. 🔸 انتظار فرج و آرزو و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری که سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرک‌بخش است؛ به ‌گونه‌ای که می‌تواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده می‌شود. ‌و انتظاری که گناه است، ویرانگر است، اسارت بخش است، فلج‌کننده است و نوعی «اباحی گری» محسوب می گردد.‌ این دو نوع انتظار فرج، معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم مهدی موعود علیه‌السلام است و این دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابات تاریخی ناشی می‌شود. 📚 قیام و انقلاب امام مهدی (ع) ص ۱۴ و ۱۵ @ashrazaminezhoor
@Maddahionlinمداحی آنلاین - بلند بالا سر - استاد عالی.mp3
زمان: حجم: 1.03M
🏴 ♨️بلند بالا سر 👌 بسیار شنیدنی 🎤 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
✳ چرا حسین(ع) بر دل‌ها حکومت می‌کند؟ 🔻 علیه السلام كه امروز بر دل شما حكومت می‌كند، جهتش اين است كه رنگ زمان به خود نگرفت. نگفت اگر حكومت كند رنگ پيغمبر، اگر حكومت كند رنگ معاويه، اگر حكومت كند رنگ او را بايد بگيريم و چون زمانه اين‌جور شده است، بايد رنگ زمانه را بگيريم! وقتی که به او گفت: یا ! من یک جمله‌ی خیرخواهانه‌ای برای تو دارم، فرمود: بگو. گفت: من مصلحت تو را در این می‌بینم که با یزید بیعت کنی. حضرت نفرمود که این مصلحت و منفعت من نیست، فرمود: در آن موقع چه خواهد شد؟ آن‌وقت باید فاتحه‌ی اسلام را یک‌جا خواند! 👤 📚 📖 ص ۴۶ @ashrazaminezhoor ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
💠 بچه حزب اللهی ، بچه انقلابی ، حواست هست ❓❓❓ 👈 حواست هست از چه انسان دغل باز و مکاری داری دفاع می کنی و حرفهایش را پست می کنی و برای این و آن می فرستی ❓❓ 🌀 او مثل همفکرانش ، را مصداق واقعی می داند !!!! ❇️ او را ساخته و پرداخته می داند ❗️❗️❗️ دقیقا همان حرفی که ها می زنند و برای شیعه هیچ اصالت تاریخی و دینی ای قائل نیستند 🌀 حرف دشمن در الغای شکست دین داری مردم را دارد تکرار میکند! ❌❌ برادر من ، خواهر من ، شمایی که دم از رهبری می زنی و خود را مدافع او می دانی ، چه شده که از نصایح دلسوزانه رهبری برای قوی شدن با آثار ، ، و... رسیدی به این فرد بی ریشه و بی دین که حتی اسلام را هم قبول ندارد ⁉️⁉️ حواست هست ❓ کجایی ❓ عمرت را داری پای حرفهای چه کسی تلف می کنی ❓ 💠 آقای در کتاب کم از و پیشرفتهایش گفت ❓ 🔰 در کتاب کم از خدمات به گفت ❓ 💠 چه بلایی سر خودت آوردی که به جای این عزیزان ، روی به چنین آدم وقیحی آوردی که این چنین به اسلام توهین می کند و شبیه به اسلام ستیزان، اسلام واقعی را همان می داند ❓❓❓ @follw_the_sun ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
✳️ دو عنصر انتظار ✍ در انتظار ظهور، دو عنصر وجود دارد: یکی «امید»، دیگری «آرزو». اما امید به معنی این است که روحتان در برابر تهاجم سپاه باطل شکست نخورد، پیروزی‌های ظاهری آنان را به چیزی نشمرید، آن‌ها را امری موقت بشمارید، تسلیم آن‌ها نشوید، زیرا یأس تسلیم می‌آورد. اما آرزو به معنی این است که ظهور در عین جنبه‌های خارق العاده‏ای که دارد، کار خود را انفرادی انجام نمی‌دهد، با کمک یک عده یاران انجام می‌دهد: یاران شایسته و همفکر. لازمهٔ آرزو «آمادگی» است. پس به یک اعتبار، دو عنصر انتظار یکی امید و دیگر آمادگی است. انتظار «وظیفه» است اما وظیفه، انتظار نیست! یعنی ما موظفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفهٔ ما صرفاً این نیست که منتظر باشیم. انتظار مثبت همان است که توأم با آمادگی است. 👤 📚 از کتاب | ج ‏۹ ص ۳۹۴ @follw_the_sun ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─