جنگل نمی خواهد بمیرد.
طبیعیه و حتی شاید منطقی که بعد از اینهمه دردسر دیگه تسلیم بشن
اما به محض آزاد شدنشون
«گروه معترضین دلفین های مورکم»
رو تشکیل میدن ، بین توریست ها بروشور پخش میکنن و با کلی گردهمایی و مذاکره با شورای شهر، خواستار تغییراتی در قانون های حمایت از حیوانات میشن
جنگل نمی خواهد بمیرد.
این اتفاقا باعث میشه خرید بلیط تماشای راکی کمتر و کمتر بشه
در نهایت مقامات اون رو به یه تالاب منتقل و بعدش راکی رو در دریا رها می کنن
بازخورد ها درباره این حرکت خیلی خوب بوده
به طوری که پیتر هیوز از دانشگاه ساندرلند، به تمجید از این کار،
اونو نمونه ای از چگونگی تأثیرگذاری نگرش حامی حیوانات بر یک تغییر نگرش اساسی نسبت به دلفین ها در انگلستان میدونه
بعد از اون مردم توجیه میشن که این آدما هستن که برای دیدن حیوانات باید به حیات وحش برن نه اینکه خودخواهانه ، اونا رو پیش خودشون بیارن و اذیت بشن
جنگل نمی خواهد بمیرد.
این فقط یکی از اقدامات آقای بری هورمون بود ، کسی که ابتدا با ایشون خطابش میکردم همون نقش اصلی داست
این مرد زندگی خیلی پیچیده و تأثیرگذاری داره و برای حیوانات خیلی کارا انجام میده
ولی از اونجا که داستانش طولانیه و نمیخوام با رگباری از پیام ها مواجه بشید😂
فردا بقیش رو میذارم 🌿