📚مطلب فلسفی چهارم
📚عوامل مخالفت با فلسفه در جهان اسلام
👈1) یکی از عواملی که سبب شده، با فلسفه مخالفت کنند، انگیزهای است که خلفای جور از آوردن فلسفه داشتند. آنها فلسفه را به جامعه اسلامی آوردند، نه به قصد خیر، بلکه برای این که مکتبی را افتتاح کنند و افراد طالب علم و کسانی را که اهل تفکر و تأمل بودند، دور خود جمع کنند و مکتبی در مقابل اهل بیت تاسیس کنند. اما آن دسته از کسانی که با این دلیل به مخالفت با فلسفه برخاسته اند، به این نکته توجه نمیکنند که اولاً ما باید با زبانی با دشمنان صحبت کنیم که بین ما و آنها مشترک باشد. نمیتوانیم با لسان آیات و روایات با کسانی که در مکتب اهل بیت شک دارند و یا حقانیت آن را منکرند، احتجاج کنیم، پس حداقل برای مقابله با این افراد باید به زبان فلسفه آشنا شویم. ثانیاً آن فلسفه وارداتی تحولات اساسی به خود دیده و محسنات بسیاری پیدا کرده که در فرصتی مناسب ارایه خواهم داد
👈2) عامل دیگر، توهم مخالفت بعضی از آرای فلسفی با آیات و روایات است، مثل شبهه ناسازگاری استحاله اعاده معدوم با معاد. در حالی که استحاله اعاده معدوم هیچ ربطی به معاد ندارد، نه معاد جسمانی و نه روحانی. فلاسفه ما به معاد جسمانی معتقدند، به معاد روحانی هم معتقدند و تخالفی هم بین استحاله اعاده معدوم و اعتقاد به معاد نمیبینند.
👈3) علت دیگر این است که در فلسفه آرائی وجود دارند که با آیات و روایات مخالف اند، همان گونه که جناب آخوند ملاصدرا در مشاعر میفرماید: روایات ما درمورد این که روح بر بدن تقدم دارد، در حد تواتر است، اینها از یک سو، حرف روایات را میبینند، از سوی دیگر، حرف فیلسوف را که میگوید: روح قبل از بدن وجود نداشته و نمیتواند وجود داشته باشد. یا در مورد مسأله أزلیت عالم، یعنی این که وقتی خدای متعال از ازل بوده است به دلیل استحاله انفکاک معلول از علت پس عالم هم بوده است؛ ولی روایات تصریح بر حدوث زمانی دارند. اما با تأمل در آموزههای حکمت متعالیه به وضوح روشن میشود که فلسفه متعالیه نه تنها حدوث زمانی، معاد جسمانی و... را رد نمیکند، بلکه این امور را با عقل اثبات میکند.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب کلامی چهارم
📚معرفی کتاب شرح المقاصد
دومین کتاب کلامی اهل سنت که بنده توصیه میکنم درصورت داشتن وسع مالی تهیه شود کتاب شرح المقاصد است
👈کتاب المقاصد و شرح آن توسط سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانی(م 792 ه.ق) نگاشته شده است. تفتازانی از شاگردان ایجی(صاحب کتاب المواقف) و قطب الدین رازی(م 766 ه.ق) است. او از فقها و متکلمین به نام اشاعره است. تفتازانی در علم کلام دو کتاب معروف دارد که هردو کتاب امروزه به شدت مورد توجه اهل علم قرار گرفته و جزء کتب درسی میباشند. این دو کتاب عبارتند از: شرح المقاصد و شرح العقائد النسفیه.
کتاب شرح المقاصد در پنج جلد و مشتمل بر شش مقصد تألیف گشته است که در ادامه به ساختار مطالب کتاب اشاره میکنیم:
- مقصد اول: این مقصد درباره مبادی علم کلام بوده و مشتمل بر سه فصل است:
فصل اول: مقدمات علم کلام.
فصل دوم: مباحث مربوط به علم.
فصل سوم: نظر.
- مقصد دوم: این مقصد درباره امور عامه بوده و مشتمل بر 3 فصل است:
فصل اول: وجود و عدم.
فصل دوم: ماهیت.
فصل سوم: لواحق وجود و ماهیت.
- مقصد سوم: این مقصد درباره اعراض بوده و مشتمل بر 5 فصل است.
فصل اول: مباحث کلی درباره اعراض.
فصل دوم: مباحثی درباره کمّ.
فصل سوم: مباحثی درباره کیف.
فصل چهارم: مباحث مربوط به أین، حرکت و اقسام آن و سکون.
فصل پنجم: بررسی مابقی اعراض نسبی.
- مقصد چهارم: این مقصد درباره جواهر بوده و از یک مقدمه و 2 مقاله تشکیل میشود.
مقدمه: جوهر و اقسام آن.
مقاله اول: بررسی مسائل پیرامون جسم.
مقاله دوم: بررسی مباحث مرتبط با جواهر مجرد.
- مقصد پنجم: این مقصد درباره الهیات بالمعنی الاخص بوده و مشتمل بر 7 فصل است.
فصل اول: اثبات ذات، تخالف ممکنات با ذات واجب، ازلی و ابدی بودن واجب.
فصل دوم: صفات سلبی حضرت حق.
فصل سوم: صفات ثبوتی واجب تعالی.
فصل چهارم: رؤیت خداوند متعال و علم به حقیقت حضرت حق.
فصل پنجم: افعال خداوند متعال.
فصل ششم: هدایت، ضلالت، لطف، أجل، رزق و عِوض.
فصل هفتم: اسم و تعریف آن، توقیفی بودن اسماء الله، بررسی مدلول اسماء.
- مقصد ششم: این مقصد درباره سمعیات بوده و مشتمل بر 4 فصل است.
فصل اول: نبوت، تعریف نبی و رسول، معجزه، نیاز به نبی و شریعت، ملائکه، ولی و...
فصل دوم: معاد و احوالات آن.
فصل سوم: اسماء و احکام آن.
فصل چهارم: امامت.
📚 همانطور که میبینید عمده مباحث این کتاب همانند شرح المواقف و تجریدالاعتقاد و... امورات عامه است
گویا برای تمام متکلمین نیز ثابت شده است که بدون بحث از احکام کلی وجود نمیشود به طور دقیق وارد الهیات شد.
پس دوستان فلسفه را دقیق و کامل بخوانید حتی کسانی که رشته تخصصی کلام یا تفسیر یا ... را دنبال میکنند
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب فلسفی پنجم
📚 ادامه دلایل مخالفت با فلسفه
👈۴) علت دیگر روایت سفینۀ البحار در ماده " صوف " میباشد: عن الإمام الحسن العسکری انه قال لأبیهاشم الجعفری: «يَا أَبَا هَاشِمٍ! سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى النَّاسِ وُجُوهُهُمْ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ مُظْلِمَةٌ مُتَكَدِّرَةٌ...عُلَمَاؤُهُمْ شِرَارُ خَلْقِ اللهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لِأَنَّهُمْ يَمِيلُونَ إِلَى الْفَلْسَفَةِ وَ التَّصَوُّفِ».
جواب این است که اولاً این روایت در منابع روایی اصیل موجود نمیباشد. ثانیاً به عنوان جواب نقضی میتوان گفت که در مذمت فقها هم روایت داریم: «عن ابی جعفر فی قوله الله عزوجل الشُعَراءُ یتَّبِعُهُم الغاوُونَ ، هل رَأيتَ شاعرا يَتَّبِعُهُ أحَدٌ ؟! إنّما هُم قَومٌ تَفَقَّهُوا لِغَيرِ الدِّينِ فَضَلُّوا و أضَلُّوا » ، روایت دیگر: «قال رسول الله: سَيأتي على اُمَّتِي زَمانٌ لا يَبقى مِن القرآنِ إلاّ رَسمُهُ ،و لا مِنَ الإسلامِ إلاّ اسمُهُ، بعد میفرماید: فُقَهاءُ ذلكَ الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تحتَ ظِلِّ السماءِ» فلسفه نیز همینطور است و فلسفهای مذموم است که اهل آن به قرآن و سنت بی اعتنا باشند، اشخاصی مثل ملاصدرا، فیض کاشانی و شیخ محمدحسین اصفهانی و... فلسفه را در استخدام دین گرفته اند، به عنوان مثال صدرا در جلد هشتم اسفار میگوید: تبّاً لفلسفةتکون قوانینها غیر مطابقة للکتاب و السنة. ثالثاً با توجه به مطالب ذکر شده در چیستی فلسفه اسلامی، فلسفهای که احیاناً مذموم شمرده شده است با این فلسفهای که در دست ماست تفاوتهای زیادی دارد و فلسفه رایج در زمان ما به معنای واقعی کلمه، مدافع گزارههای اساسی دین مثل مبدأ، معاد، عدل و... است؛ به نظر میرسد این چنین نزاعی با فلسفه شبیه برخورد برخی از اخباریها با اصولیهاست، چرا که اخباریها در ردّ اصولیها متمسک به روایتهای زیادی میشدند که در آنها اجتهاد به شدت مورد ذم واقع شده و حتی معصومین در این روایات آن را جایز ندانسته اند؛ در حالیکه اصولیها در جواب میگویند: آن اجتهاد مذموم همان اجتهاد به رأی بود که زمان معصومین از سوی برخی بدان عمل میشد، ولی اجتهاد جایز که همان استخراج احکام از متون اصیل دینی است، مطابق با شریعت بوده و هیچ روایتی ناظر به ذم اجتهاد کنونی نیست.
👈5) جناب استاد مصباح در یکی از میزگردهای فلسفی به طور خلاصه عوامل مخالفت با فلسفه را اینگونه بیان داشتند: الف) افکار فلسفی درست تبیین نشده اند و طبیعی است که وقتی علمی اصطلاحات پیچیدهِ دور از ذهن و دور از فهم متعارف دارد، درک درست مضمون آن و مراد کلام و مراد گوینده اش آسان نباشد. ب) برخورد سطحی و ساده با اینگونه مطالب از سوی برخی اندیشمندان مسلمان و این که دنبال این نمیرفتند که مقصود اصلی گویندگان را درک کنند و اینکه نمیروند از اهل فن تفسیر اصلی و صحیح مطالب را بشنوند. ج) برخی از ناقلین و مترجمین وقتی با مطلب غلطی روبرو میشدند بخاطر تعصبات و گرایشات خاص خود مطلب غلط را نقل میکردند و میگفتند که فلسفه است، یعنی گرچه در قرآن و حدیث نیست، ولی حرف صحیح و فیلسوفانه است و این کلام آنها منجر به بدبینی نسبت به فلسفه میشد، در حالیکه کلام آنها اساساً فلسفی نبود.
نکته: در پایان متذکر میشویم که فلسفه به طور خلاصه یعنی تلاش برای هستیشناسی و حل مسائل مربوط به حقائق موجودات از راه برهان و استدلال عقلی؛ و حقیقتاً وقتی رجوع به آیات و روایات میکنیم، میبینیم برخی از گزارههای دینی به نوعی فلسفه بوده و هستی شناسی میکنند و حتی برخی همچون استاد خرّمیان با نگارش مجموعه سه جلدی قواعد عقلی در قلمرو روایات این همزبانی فلسفه و شریعت را به اثبات رسانده اند. بنابراین مخالفت با فلسفه جایی ندارد و نباید مخالفت با یک گزاره خاص فلسفی را مخالفت با اصل فلسفه قلمداد کرد.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚 مطلب کلامی پنجم
📚معرفی کتاب شرح العقائد النسفیه
ابوحفص عمر بن محمد بن احمد بن اسماعیل سمرقندی نسفی(م 537 ه.ق) ملقب به نجم الدین نسفی از بزرگترین علما و متکلمین فرقه کلامی ماتریدیه به حساب میآید. از جمله مهم ترین آثار وی کتاب العقائد است که در عین اختصار و شیوایی نسبت به برخی کتب دیگر از اتقان و قوت علمی خوبی برخوردار است. بر این کتاب حواشی و شروح زیادی نوشته شده است.
اما مهم ترین شرح این کتاب از سوی تفتازانی به رشته تحریر درآمده است و امروزه کتاب العقائد با شرح تفتازانی در حوزههای علمیه اهل تسنن تدریس شده و مورد توجه علمای ایشان است. این کتاب به ترتیب شامل مباحث ذیل است:
بیان حقائق اشیاء، علم و اقسام آن، راههای دستیابی به علم، شناخت عقلی و قلبی، محدث بودن عالم و آنچه در آن است، راههای اثبات وجود خداوند متعال، برهان نظم، برهان حدوث، صفات خداوند، توحید ذاتی، سرمدی بودن حضرت حق، حیات و قدرت خداوند متعال، علم الهی، سمیع و بصیر بودن خداوند متعال، مشیت و اراده خداوند متعال، خداوند متعال مرکب نیست، جوهر و عرض نیست، خداوند متعال مکان ندارد، خداوند متعال وحدت حقیقی دارد نه عددی، صفات فعلی و زیادت آن بر ذات، کلام خداوند متعال، قرآن کلام الهی، رؤیت خداوند متعال، جبر و اختیار، ضلالت و هدایت، قبر و قیامت، ضرورت معاد، آثار اعتقاد به معاد، برزخ، قیامت، نیاز بشر به پیامبر، بعثت انبیا از نظر قرآن کریم، خصوصیات انبیا، راههای شناخت پیامبران راستین، نبوت خاصه، قرآن معجزه همیشگی، خاتمیت پیامبر اسلام، امامت.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب فلسفی ششم
📚ابطال سفسطه و اثبات واقعیت ورای خود
👈سوال: به کسانی که منکر مطلق واقعیت و هستی هستند چه جوابی می توان داد؟
👈پاسخ ها:
بیان اول: الف) ما به وجدان مییابیم که از امور ماوراء خود متأثر میشویم(برگرفته از علم حضوری).
ب) امر معدوم در ما تأثیر ندارد و مؤثر فقط امری وجودی میباشد.
نتیجه: امور ماوراء ما که بالوجدان در ما تأثیر میگذارند، اموری وجودی و عینی بوده و واقعیت دارند.
بیان دوم: خاصۀ علم کشف از ماورای خود است، پس وقتی علمی نزد ما حاصل میشود، میتوان نتیجه گرفت که ورای علم ما، واقعیتی است که علم کاشف از آن است.
بیان سوم: همین که سوفسطائیان به سخن درآمده و شروع به تفهیم و تفهم نمودند، معلومات زیادی را بدون توجه تصدیق کرده اند(متکلم هست، مخاطب هست، کلام هست، دلالت هست، اراده هست و بالأخره تأثیر هست، علیت و معلولیت مطلق هست) که هر یک از آنها در الزام ایشان و روشن کردن حق کافی است.
بیان چهارم: ارتباط ما با خارج به نحو حضوری است و ما در ادراکات حسی، با واقع معلوم ارتباط داریم و ملاک علم حضوری هم ارتباط داشتن با واقع معلوم بوده و این که در علم حضوری ما با مفهوم واقع کاری نداریم و در ادراکات حسی، خود معلوم به چنگ نفس میآید، دلیل این مطلب هم تأمل در قاعدۀ «النفس فی وحدتها کل القوی» میباشد، به این بیان که نفس حتی در اندامهای حسی (مثلا سر انگشت) حاضر است و وقتی که نفس در مرحلۀ محسوسات حاضر میشود، هویت ادراکی نفس هم حاضر میشود، بنابراین خود واقعِ معلوم را درک میکند و از طرفی همانطور که میدانیم محسوسات با واقعیت خود در حواس موجودند، پس خود واقع معلوم با حقیقت مدرِک در ارتباط است. به طور خلاصه مدعای قائلین به بیان چهارم آن است که با ادراک حسی، نفس خود در قوا و حتی در بدن حاضر شده و بی واسطه اشیا را ادراک میکند. این ادراک حضوری واقعیتها، اثبات کننده واقعیت است.
#فلسفه
#کلام
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب کلامی ششم
📚معرفی کتاب تجرید الاعتقاد
👈سوال: اگر بخواهیم کتاب تجرید الاعتقاد رو در حد استادی کار کنیم چه کتابهایی رو باید مطالعه کنیم؟
👈پاسخ:
تجریدالاعتقاد یا تجریدالکلام نوشته ابوجعفر محمد بن محمد طوسی(م 672ه.ق) معروف به خواجه نصیرالدین طوسی است. خواجه در این کتاب با رویکردی فلسفی و به صورت نسبتاً مختصر به بررسی و استحکام اعتقادات شیعه و پایههای آن پرداخته است.
در طول تاریخ کمتر کتابی را سراغ داریم که بهاندازه کتاب تجریدالاعتقاد به آن اقبال شده و شروح و حواشی بر آن نوشته شود.
نکته جالب آن که این کتاب مورد توجه جدی علمای اهل تسنن بوده و آنها نیز بر این کتاب شرح و حاشیه نوشتهاند.
اولین شرح کتاب تجریدالاعتقاد از سوی شاگرد فاضلش یعنی حسن بن یوسف بن مطهر(م 726 ه.ف) معروف به علامه حلّی نوشته شد. علامه حلّی با نوشتن این شرح که نامش را کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد گذاشت، علاوه بر آن که ابهامات کتاب را برطرف کرد، سبب شد تا این کتاب شایستگیهای متن درسی را پیدا کند. برخی از علما و محققین بر کتاب کشف المراد شرح و حاشیه نوشتهاند و تا به امروز این کتاب در حوزههای علمیه شیعه و برخی از دانشگاهها تدریس میشود. پس در قدم اول باید کشف المراد رو بخونیم.
دومین شرحی که مورد اقبال اهل فن قرار گرفته و مطالعه آن ضروری به نظر میرسد، شرح تسدیدالقواعد نوشته شمس الدین اصفهانی(م 749ه.ق) است. این کتاب که در دو جلد چاپ شده با عنوان شرح قدیم معروف است.
سومین کتاب شرح تجرید ملّا علی بن محمد قوشچی (م 879 ه.ق) است که به شرح جدید شهرت پیدا کرده است. بر این شرح و همین طور شرح قدیم به نوبه خود حاشیههای متعددی نوشته شده است.
چهارمین کتاب ملّا عبدالرزاق بن علی بن حسین فیاض لاهیجی(م 1072 ه.ق) شاگرد و داماد ملاصدرا است. ایشان نام کتاب را شوارق الالهام فی شرح تجریدالکلام نهاده است. این شرح تا بحث کلام الهی از سلسله مباحث فصل دوم مقصد ثالث کتاب تجریدالاعتقاد نگاشته شده و ناقص است.
💡به اعتقاد بنده، این شرح متقنترین و بهترین شرح تجریدالاعتقاد است.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب فلسفی هفتم
📚موضوع علوم
👈سوال: آیا هر علمی نیازمند موضوع واحد است؟
👈پاسخ:
به نظر میرسد در بحث لزوم یا عدم لزوم موضوع واحد داشتن هر علمی باید میان علوم حقیقی و اعتباری فرق گذاشت؛ چرا که در علوم اعتباری، مسائل به اعتبار معتبِر و به اهدافی که آن معتبِر دارد، در کنار هم جمع میشوند، اما در علوم حقیقی و برهانی ما علاوه بر آن که نیاز داریم بین محمول و موضوع هر مسألهای رابطۀ ضروری، دائمی، کلی و ذاتی برقرار باشد، نیاز داریم که بین مسائل مختلف هم پیوند و انسجام تحقق داشته باشد و این پیوند محمولات جز با طرح موضوع واحد حاصل نمیشود؛ محمولات علم حقیقی از عوارض ذاتی یک موضوع واحد بوده و انسجام از وحدت موضوع مسائل، حاصل میشود. پس میتوان گفت: در علوم حقیقی و برهانی تمایز علوم به واسطه موضوعات است و این شکل از تمایز یک نوع تمایز حقیقی محسوب میشود و در علوم اعتباری مثل تاریخ، جغرافیا و... تمایز به واسطه اهداف و اغراض صاحبان علم بوده و در نتیجه تمایزشان اعتباری میباشد.
☀️💡تعریف موضوع علم: " موضوع کلّ علم، ما یبحثُ فیه عن عوارضه الذاتیة " موضوع هر علم، چیزی است که در آن علم، از عوارض ذاتی آن بحث میشود.
موضوع علم، کل یا کلیترین مفهومی است که قابل صدق بر موضوعات مسائل علم است و محمولات آن مسائل نیز از عوارض ذاتیه آن هستند.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب کلامی هفتم
📚معرفی کتاب الالهیات علی هدی الکتاب و السنۀ و العقل
👈سوال: چه کتاب کلامی رو برای تسلط به مباحث کلامی در اولویت اول قرار بدهیم؟
👈پاسخ:
بنده کتاب الهیات تقریر مباحث کلامی استاد آیت الله جعفر سبحانی حفظه الله که به قلم حسن محمد مکّی عامری در چهار جلد نگاشته شده است رو سفارش میکنم (این کتاب باید مطالعه و مباحثه دقیق شود)
این کتاب در حوزه علمیه قم به عنوان متن درسی انتخاب شده بود اما به علت قلم توصیفی و تشریحی آن، تصمیم گرفته شد که استاد علی ربّانی گلپایگانی این کتاب را تلخیص کرده و اصلاحاتی در آن صورت دهد. پس از تلخیص و اصلاحات نام کتاب محاضرات فی الالهیات گذاشته شد و از زمان تلخیص کتاب تا به امروز، کتاب محاضرات فی الالهیات به طور رسمی در حوزههای علمیه و همینطور در برخی از دانشگاهها تدریس میشود.
💡این کتاب محاضرات قوت لازم رو نداشته و بسیاری از مطالب مفید اعم از آیات و روایات و تحلیل های فلسفی رو حذف کرده.
لذا باید خود کتاب الهیات خوانده بشه
کتاب الهیات به سبب استفاده وسیع از آیات، احادیث، آراء متکلمان و فلاسفه و همینطور تمرکز بر مسائل و شبهات جدید و نظم چیدمانی مطالب از آثار بسیار مهم و مفید کلامی به شمار میرود.
این کتاب مشتمل بر ده فصل است.
- فصل اول: مقدمات و مبانی.
- فصل دوم: راههای اثبات و شناخت خداوند متعال.
- فصل سوم: اسماء و صفات خداوند متعال.
- فصل چهارم: این فصل درباره قضا و قدر است.
- فصل پنجم: این فصل به بررسی بداء میپردازد.
- فصل ششم: این فصل درباره عدل الهی و افعال عباد است. در این فصل به بررسی جبر و اختیار پرداخته شده است.
- فصل هفتم: این فصل درباره نبوت عامه است.
- فصل هشتم: این فصل درباره نبوت خاصه است.
- فصل نهم: در این فصل از امامت و خلافت بحث میشود.
- فصل دهم: این فصل درباره معاد است.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب فلسفی هشتم
📚موضوع علم فلسفه
👈سوال: از کجا میگویید موضوع علم فلسفه وجود بما هو وجود است؟
👈 پاسخ ها:
بیان اول(ورود پسینی و از راه احکام و مسائل)
مقدمه اول: محمولات و مسائل علم فلسفه عام و کلی هستند و قاعدتاً حمل بر وجود و موجودِ بدون هیچ قیدی میشوند.
مقدمه دوم: اگر محمول و مسائلی بر موضوعی حمل شود، آن موضوع، موضوع علم است.
نتیجه: موجود بما هو موجود موضوع علم فلسفه است، بدون این که هیچ قیدی بپذیرد.
بیان دوم(از راه بداهت تصوری و تصدیقی وجود و علم سابق بودن فلسفه)
مقدمه اول: فلسفه علم سابق و أعلی است و نیازمند به هیچ علم سابقی در اثبات موضوع نمیباشد.
مقدمه دوم: وجود بداهت تصوری و تصدیقی دارد و بدیهی اوّلی میباشد، بنابر این نیاز به معلوم تصوری پیشین یا تصدیق پیشین ندارد.
نتیجه: موضوع علم فلسفه موجود بما هو موجود است.(واقعیت بما هی واقعیت)
💡 منظور از قید «بما هو موجودٌ» آن است که در فلسفه ازحقایق وجودی از همان حیث وجودی و حیث تحقق داشتن بحث میشود. به عنوان مثال در علم فیزیک از یک امر موجود بحث میکنیم، ولی موجود از آن جهت که دارای حرکت است، محل بحث فیزیکدان قرار میگیرد و یا در علم شیمی موجود را از حیث ترکیبات شیمیایی مورد بحث قرار میدهیم.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب کلامی هشتم
📚تفاوت فلسفه و کلام
👈 سوال: تفاوت فلسفه و کلام در چیست؟
👈پاسخ ها:
1. تفاوت در موضوع. موضوع فلسفه، موجود بما هو موجود است موضوع علم کلام را نمیتوان موجود بما هو موجود دانست؛ چرا که اولاً در کلام از امور جزئی بحث میشود و بحث از امور جزئی با موجود بما هو موجود که بحثی کلی است نمیسازد. ثانیاً اگر موضوع کلام را موجود بما هو موجود هم بدانیم باید قید «علی سبیل قانون الاسلام» را در آن شرط بکنیم، زیرا که کلام بودن کلام به تطابق با کتاب و سنت است و نمیتواند ذره ای از آن تخطی کند.
2. تفاوت در هدف و غایت: متکلم مهم ترین هدف و رسالت خود را دفاع از اسلام و اعتقادات دینی میداند و از این رو هدفش اولاً و بالذات اقناع، ارشاد و پاسداری از عقاید دینی است و ثانیاً و بالتبع در این مسیر هستی شناسی هم میکند. ولی هدف و رسالت اصلی فیلسوف هستی شناسی است، اگرچه در این میان بسیاری از معتقدات دینی را هم اثبات کرده و حقیقت را بر همگان عیان میکند.
3. تفاوت در روش: یکی از تفاوتهای مهم کلام اسلامی و فلسفه اسلامی در آن است که متکلم در راه دفاع از آموزههای دینی، خود را منحصر در روش استدلال عقلی و قیاس نمیبیند و از روش جدلی، خطابه، تمثیل و استقراء ناقص استفاده میکند و همین طور بسیار مشاهده میکنیم که از کتاب و سنت(نقل) و همینطور از دادههای علوم تجربی استفاده میکند. ولی فیلسوف همواره در سیر علمی خود و در مقام استدلال فقط از برهان عقلی و قیاس استفاده میکند و از لحاظ ماده هم فقط از یقینیات استفاده میکند و مشهورات، مسلمات، مظنونات، مقبولات و... را کنار میگذارد و تمسک کردن فیلسوف به قرآن و سنت، فقط برای تأیید برهان یا کشف مسأله جدید است.
4. تفاوت در بخشی از مسائل: برخی از مسائل علم کلام مختص به کلام بوده و به هیچ وجه در فلسفه از آنها بحث نمیشود. مانند مباحث فرعی نبوت و امامت ، جزئیات معاد و... .
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب فلسفی نهم
📚موضوع فلسفه ۲
👈سوال: موضوع فلسفه وجود است یا موجود
👈پاسخ:
دقیقتر آن است که بگوییم موضوع فلسفه موجود است نه وجود، زیرا موجود بما هو موجود به معنای واقعیت است و واقعیت، اعم از وجود و ماهیت میباشد. بنابراین انتخاب واژه موجود این مزیت را دارد که با قول کسانی که قائل به اصالت ماهیت هستند، هم سازگار است و پیش از آن که اصالت وجود، اثبات شود، مناسبتر این است که موضوع فلسفه چیزی قرار داده شود که با هر دو قول بسازد. موضوع فلسفه در مشارب مختلف، تعیّن و قالبهای مختلف میتواند داشته باشد به عنوان مثال موضوع فلسفه بعد از اصالت وجود و قائل شدن به تشکیک، حقیقت وجود مشکّک میشود و بعد از اصالت وجود و قائل شدن به تباین، حقائق متباین موضوع میشوند و همینطور اگر در فلسفه، کسی قائل به وحدت شخصی غیر سریانی شود، موضوع فلسفه واجب تعالی میشود.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
📚مطلب کلامی نهم
📚تفاوت متکلم و فیلسوف در تعهد به کتاب و سنت
👈سوال: آیا می شود گفت که تفاوت کلام و فلسفه در اهمیت دادن یا ندادن به شریعت است؟
👈پاسخ:
برخی در مقام بیان تفاوتهای فلسفه اسلامی و کلام اسلامی، بیان میکنند که فیلسوف خود را آزاد از هر نوع قید و تقیّد میبیند و هرآنچه که عقلش حکم میکند میپذیرد ولی متکلم این گونه نیست و از همان ابتدا تسلیم قرآن و سنت است.
اگر مراد از این تفاوت آن است که فیلسوف نسبت به کتاب و سنت بی تفاوت بوده و فقط حول برهان و استدلال میچرخد، کلام باطلی است، چرا که فیلسوف متفلسف به فلسفه اسلامی معتقد است فلسفه اولاً در تصحیح مسائل فلسفی و زدودن خطاهای پیشین، ثانیاً در ابداع استدلالهای جدید و ثالثاً در زمینه سازی مسائل جدید و رابعاً در جهت دهی و اهتمام به مسائل مدیون کتاب و سنت است.
از طرفی نقل قطعی نقش موثر دیگری را ایفا میکند و آن اینکه اگر گزاره ای عقلی در تعارض با گزاره قطعی نقلی باشد، جانب گزاره قطعی نقلی گرفته و در صدد رفع اشکالات استدلالهای خود میگردیم.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.