شروع بارگزاری نکات فلسفه اسلامی
مطلب اول فلسفی
ضرورت فراگیری فلسفه و حکمت (فوائد فلسفه)
📚سوال: چرا باید فلسفه بخوانم؟
📚جواب ها:
👈 بحث از اشیای موجود و تمییز یقینی آنها از اشیای غیر موجود با علم فلسفه به دست میآید.
👈 سبب ضرورت خواندن علم فلسفه، پاسخ یقینی و عقلانی به پرسشهائی است که انسان درباره " هستی و وجود " دارد؛ مانند آن که: آیا شیئی وجود دارد یا خیر؟ آیا آن شیء واحد است یا کثیر؟ در فرض کثرت، آیا برخی از موجودات با موجودات دیگر ارتباط علّی دارند یا نه؟و...
👈اهمیت و ضرورت خواندن علم فلسفه، معرفت به خداوند، صفات و افعال او و نیز معرفت به نفس و معاد است.
👈اجابت به سفارشات دین در اندیشه و تعقل.
👈تفسیر دقیقتر متون دینی.
👈 اثبات مبادی تصدیقیه علوم دیگر مثل بطلان دور و تسلسل.
👈 اثبات موضوعات علوم دیگر.
👈ارضای حس حقیقت جویی انسان هدف فلسفه است.
👈 برای بهره وری و استفاده صحیح از اشیا، چارهای جز شناخت جهان وجود نداریم، چرا که انسان موجودی جدای از جهان آفرینش نیست و آدمی در ارتباطی که با اشیاء جهان دارد این حقیقت را درمییابد که همۀ اشیاء نسبت به او یکسان سودمند و یا زیانبار نیستند؛ و از طرفی هم، بود و نبود تمامی حقائق، بدیهی و اولی نمیباشند، لذا نیازمند فلسفه هستیم، تا بتواند جهان آفرینش را شناسایی نموده و هستی و نیستی اشیاء را با آن بسنجد.
👈پاسخ گوئی به شبهات و منفعل نبودن در مقابل استدلالهای به ظاهر فلسفی و عقلی. حقیقتا یکی از اساسی ترین فوائد فلسفه در زمان ما همین مورد است؛ ما در جامعهای زندگی میکنیم که اعتقاداتمان هر روز مورد هجمه شبهات عقلی و مغالطهای قرار میگیرد که علوم موجود قادر به پاسخ گویی نیستند؛ این مواجهه با شبهات و مصون ماندن از آنها میطلبد تا به طور کامل به ابزار فلسفه مجهز شویم.
👈 ایجاد عقلانیت و تقویت جنبه تعقلی انسان (مقابله با زود باوری و همینطور روحیۀ جحد و انکار)
👈 تأمین کننده شالودۀ اساسی نظام فکری، علمی و نظام سیاسی امروز. فلسفه اسلامی اگر درست و کامل تبیین شود و از طریق صحیح خود به جوامع عرضه شود، حقیقتاً میتواند تحول اساسی در نظام تربیتی و عملی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایجاد کند. اجمالا ایجاد تحول بدین صورت است که غالب نظامهای تربیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی رایج در جوامع بر اساس مبانی ای بنا نهاده شده است که فلسفه اسلامی با بنیه استدلالی خود میتواند بطلان این امور را اثبات کرده و منشأ تحولات بزرگ شود. به عنوان مثال مبانی نظامهای باطل از این قرار است: پلورالیسم (کثرت گرایی)،ایده آلیسم (ذهن گرایی)، اومانیسم (انسان محوری)، سکولاریسم (محدودیت حوزه دین) ، دئیزم (دین عقلی در مقابل دین وحیانی)، ماتریالیسم(اصالت ماده)، پراگماتیسم(اصالت عمل) و....
👈مقابله با فلسفه غرب: در بدبینانهترین حالت، فلسفه چاقویی برّنده است و این چاقوی برنده در دست جوامع مختلف قرار گرفته و ما جهت مقابله شایسته با دشمنی برخی افراد، باید این چاقو را داشته باشیم .
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
مطلب اول کلامی
وجه تسمیه های گفته شده برای نامگذاری علم کلام
📚سوال: چرا به علم کلام این نام گذاشته شده است؟
📚جواب ها:
👈چون این علم موجب قدرت یافتن بر کلام و صحبت کردن در اثبات عقائد شرعی شده و میتوان به وسیله آن خصم و طرف مقابل را قانع کرد به آن علم کلام گفته شده است.
👈از آنجا که این علم با مباحثه و دَوَران کلام بین دو طرف شکل میگیرد و بر خلاف سایر علوم با صرف تأمل و مطالعه کتب محقق نمیشود، به آن علم کلام گفته شده است.
👈چون در این علم نیاز بیشتری به کلام و صحبت کردن با مخالفان هستیم به آن علم کلام میگویند.
👈 چون ادله ی مطرح شده در این علم، غالباً با کتاب و سنت تائید میشود و از این رو تاثیر زیادی به نسبت به علوم دیگر در قلبهای مردم دارد و از آنجا که کلام از کَلم به معنای جرح(که تأثیرش تا مدتها بر بدن انسان میماند) است این تناسب بین این علم و واژه کلام برقرار شده است و این علم، به کلام نامگزاری شده است.
👈 از آنجا که یکی از اصلی ترین و جنجالی ترین بحث این علم، همان حدوث و قدم کلام الهی بود، این نامگزاری اتفاق افتاده است.
👈 از آنجا که، عادت رایج متکلمان در گذشته این بود که عناوین ابواب مختلف کتب کلامی را با جمله الکلام فی .....، آغار میکردند، این علم به این نام، نامگزاری شده است.
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.
مطلب دوم فلسفی
چیستی فلسفه اسلامی(۱)
📚سوال:
امروزه عدهای بر آنند که اسلامی نامیدن فلسفه اسلامی، خود متناقض و پارادوکس است؛ چراکه از یک سو اسلام به معنای سرسپردگی و تعبد است و از سوی دیگر فلسفه یعنی آزادی در اندیشه و پایبندی به برهان و استدلال، پس این دو باهم نمیسازند.
📚جواب ها:
👈1) انتساب فلسفه مزبور به اسلام (به دلایلی مانند مسلمان بودن فیلسوفان آن، رشد آن در دامن فرهنگ اسلامی، رشد آن در سرزمینهای اسلامی و... ): با توجه به یای نسبت در ترکیب فلسفهی اسلامی، منظور از فلسفه اسلامی، فلسفهای است که به نحوی با اسلام نسبت داشته باشد. چنان که وقتی گفته میشود "علی ایرانی است" منظور این است که وطن علی ایران است و پدر و مادرش در ایران زندگی میکنند، یا این که خود علی در ایران به دنیا آمده است، اما لازم نیست پدر و مادرش همواره در ایران زندگی کرده باشند و خودش هم متولد ایران و ساکن ایران باشد، در اصطلاح فلسفه اسلامی نیز به گونهای بین فلسفه و اسلام باید نسبت باشد، تا این اصطلاح قابل استعمال شود، از آن جا که در نسبت دادن دو چیز کمترین مناسبت کافی است، همین که فیلسوفان این فلسفه مسلمان باشند یا جامعه و فرهنگی که این فلسفه در دامان آن رشد کرده است، اسلامی باشد، برای اسلامی نامیدن آن کافی است. آن چه امروزه به نام فلسفه اسلامی در اختیار ما است، محصول کوششهای فکری و عقلی فیلسوفان مسلمان است و در جامعه اسلامی و از میان فرهنگ اسلامی سر برآورده و از این رو اسلامی خواندن آن جایز و درست است.
2) مطلوب بودن فلسفه مزبور از نظر اسلام(اعم از وجوب یا استحباب): فرض بر این است که از مضامین آیات و روایات میتوان استنباط کرد که فلسفه و خرد گرائی، مطلوب شارع است و چون تعقل در اسلام مستحب یا واجب است، میتوان از اسلامی بودن آن دم زد. چرا که اگر اثبات شود در اسلام خرد ورزی مطلوب است، خواه ناخواه محصول آن نیز مطلوب اسلام خواهد بود (البته آن دسته از دستاوردهای خرد ورزی مطلوب اند که با رعایت شرائط لازم خرد ورزی به دست آمده باشند)، وگرنه مطلوب بودن اصل خرد ورزی لغو میشود.
أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ الله مِنْ شَيْءٍ
👈3) هماهنگی معارف آن با معارف اسلام: منظور از هماهنگی فلسفه و اسلام این است که گزارهها و آموزههای فلسفه در مجموع با گزارهها و آموزههای اسلام نه تنها متناقض یا متضاد نیست، بلکه در مجموع همسو و مؤید یک دیگرند.
پاسخ ها ادامه دارد....
#کلام
#فلسفه
#منطق
#معرفتشناسی
#عرفاننظری
https://eitaa.com/forghanma
.