eitaa logo
🇮🇷فرصت زندگی
195 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
177 فایل
💌 زندگی زیباست … هر روزت را در لحظه حال زندگی کن به خاطر کسی که هستی سپاسگزار باش و از پروردگارت قدردانی کن دیروزت را فراموش کن نگران فردایت نباش چون؛ خدا با توست..
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷برای آنچه اعتقاد دارید، ایستادگی کنید؛ حتی اگر بهایش تنها ایستادن باشد. 🌴حاج احمد متوسلیان ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💦 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
🌴از من بگذر (از خاطرات شهید همت) 🌷مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمان‌ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می‌گردم. رفتم نشستم برای ابراهیم(شهید همت) نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش. ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد، گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می‌خواستیم از جاده‌ای رد شویم که مین‌گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می‌دانی چی می‌شد ژیلا؟ خندیدم. باخنده گفت: تو نمی‌گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده‌ای؟ بگذر از من! ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💦 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
🌹امام خامنه‌ای : انگیزہ های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهــدا.. نگذارید یاد شهـدا فراموش شود 🕊 ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ڪی بود میگفت دختر نمیتونه شهید بشہ💔؟؟؟ 🍃⃟♥️← 🍃⃟♥️← ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
وصیت تاثیر گذار 👌 خوبه که یکم به خودمون بیایم ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
photo_۲۰۲۲-۱۲-۲۵_۱۱-۵۲-۴۸.jpg
حجم: 14.6K
[ Photo ] ♦️شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت♦️ ●¹شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد : ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗 چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروه‌هایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم . تا ابد مدیون شهداء هستیم...♥️ 🥀 ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
خنـده هاے دلنشین شهدا نشان ازآرامــش دل دارد وقتےدلت با"خـــدا"باشد لبانت همیشه مےخنـــدد اگر باخدا نباشےهرچقدر هم شادی کنے، آخرش دلت غمگین است صبحتون شهدایی🌷🌷🌷 ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
🌟 امروز تولد یک رفیقه .. رفیقی که حتی تا ۴۰ روز پیشم نمیدونستم که کی تولدشه.. تا اینکه اول اسمش یک کلمه اضافه شد .. ! شهید محسن رضایی ؛ رفتنت برایمان چه تلخ و چه شیرین شده است. محسن تو خودت را فدای مردمت کردی تا راحت امروز جشن ۴۴ سالگی ایرانی را که تو امنیت آن را فراهم میکردی بگیریم. تولدت مبارک رفیق ؛ ۱۴۰۱/۱۱/۲۲ 🌷 🌹 🌱 ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
ازعکاسےپرسیدند ؛ بدترین‌لحظہ‌عکس‌گرفتنٺ‌کِۍبود؟ گفت:«خواستم‌ازکودکےعکس‌بگیرم؛ فڪرکردکہ‌دوربین‌اسلحہ‌منہ‌ ! ودستانش‌رابالابرد-! واقعااگرمدافعان‌حرم‌نبودن،چہ‌میشد-!؟ شایدجاے این‌کودڪ‌ . . من‌و‌شما هرروز تن‌وجان‌مان ازصداےخمپارھ‌هاےشهرمےلرزید +مگه‌نه¿! •🧡 ⁩⁩⃟ ‌ ❄️فـــرصـــ🦋ــــتـــ زنـــ💎ـدگــے 💠🔹💠 💙|• @forsate_zendegi•|🖇
چه اتفاقی افتاده است؟ ! چیزی نیست !!! فقط جنگ بود... فقط هوا سرد بود... فقط ماندند ... فقط برای کشورشان... فقط یخ زدند... فقط شرمنده ایم...! ⁩⁩ 🌷فـــرصـــ🎀ــــتـــ زنـــ🌸ـدگــے 🔮💞 💖|• @forsate_zendegi•|🖇
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌| سلام بر آنها ڪه لبخندشان امیدی است‌ بر تن خسته‌ایی :) 💔 🌿 🌷فـــرصـــ🎀ــــتـــ زنـــ🌸ـدگــے 🔮💞 💖|• @forsate_zendegi•|🖇
🔴 💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌ام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم. همین قدر که می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه». شهید 🌷فـــرصـــ🎀ــــتـــ زنـــ🌸ـدگــے 🔮💞 💖|• @forsate_zendegi•|🖇