eitaa logo
فرصت زندگی
204 دنبال‌کننده
1هزار عکس
807 ویدیو
10 فایل
فرصتی برای غرق شدن در دنیایی متفاوت🌺 اینجا تجربیات، یافته‌ها و آنچه لازمه بدونین به اشتراک میذارم. فقط به خاطر تو که لایقش هستی نویسنده‌ی از نظرات و پیشنهادهای شما دوست عزیز استقبال می‌کنه. لینک نظرات: @zeinta_rah5960
مشاهده در ایتا
دانلود
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بــرای... 🔺برای8000نویسنده‌‌ی‌ ▪️برای‌572مدال‌بانوان‌در‌سال1400 🔺برای‌ایجاد143‌رشته‌ی‌ورزشی‌بانوان ▪️برای12000عضو‌هیئت‌علمی‌زن 🔺و... +ڪشور‌ درحال‌ پیشرفت ‌‌به‌ سمت‌ قدرت ‌همه‌جانبه‌ است، این‌را نمی‌خواهند ببینند❗️ 🔴به پویش مردمی بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی اغتشاشات ۱۴۰۱ 🔹برای پرچم کشورم. برای آرم مقدس پرچمم برای مردم هشیار وطنم برای وطنم دور از بدخواهان برای وطنم دور از طمع‌داران برای آزادگی من، ما، همه ایستاده‌ایم. بگذار از آن دور دست‌ها صدای پارس واگرد‌ها هم بیاید.
🌷 بانک عاطفی چیست⁉️ غیر از بانک‌های معمولی نوع دیگری بانک وجود دارد به نام " بانک عاطفی " که باید هر وقت که می‌توانیم و موجودی داریم در آن سپرده گذاری کنیم. یعنی هر زمان که انرژی و روحیه مثبت داریم به افرادی که با آنها در ارتباط هستيم محبت کنیم و توجه نشان دهیم. این از اصول مهمِ موفقیت در افرادی است که ارتباطات قوی دارند. همچنان که سپرده‌های مادی در بحران به کارمان می‌آید سپرده‌هاى عاطفی نيز نجات بخشمان خواهند بود. 〰️🌱،، ♥،، 🌱〰️ 🏠 @nasimemehr110 🌷
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: حسین اخم کرد: - خب؟ - بچه‌های سلاح‌شناسی می‌گن از یه قناصه دوربرد نیمه‌خودکار با کالیبر 7.62 شلیک شده... . چیزی در ذهن حسین جرقه زد و حرف امید را قطع کرد: - دراگانوف! امید سرش را تکان داد: - به احتمال زیاد آره. حسین یک بار دیگر زیر لب کلمه «دراگانوف» را زمزمه کرد. یادآوری این سلاح، حسین را به روزهای دفاع مقدس می‌برد. دراگانوف بخاطر شباهتش به کلاشینکف، سلاح خوش‌دست و سبکی بود؛ اما مخصوص تک‌تیراندازها. بُردش از سلاح‌های رایج تهاجمی بیشتر بود و برای وقت‌هایی که می‌خواستند بی‌سروصدا دشمن را زمینگیر کنند، حسابی به کار می‌آمد. وحید هم با وجود سن کمش، یکی تک‌تیراندازهای خوبِ گردانشان بود. از کودکی هم خوب نشانه می‌گرفت؛ مخصوصا در بازی هفت‌سنگ. حسین پوشه گزارش‌ها را از امید گرفت و از صندلی‌اش بلند شد. آرام سر شانه امید را فشرد: - آفرین، کارت خوب بود. با عباس و مرصاد و پیمان هماهنگ باش. اتفاقی افتاد خبرم کن. - چشم آقا. حسین پوشه‌ها را تورقی کرد، آن‌ها را روی میز گذاشت و از اتاق خارج شد. دستش را در جیبش فرو برد و خواست به سمت نمازخانه برود؛ اما منصرف شد. نگاه گذرایی به دوربین مداربسته جلوی در نمازخانه انداخت و راهش را به سمت سرویس‌های بهداشتی کج کرد. بدون این که خودش متوجه باشد، کلمه دراگانوف را زیر لب تکرار می‌کرد. وارد سرویس بهداشتی شد و در را بست. تنها جایی که حسین مطمئن بود دوربین ندارد، داخل سرویس بهداشتی بود. بقیه قسمت‌های تشکیلات کاملاً با دوربین‌های مداربسته پوشش داده‌ می‌شد و نقطه کور هم نداشت. حسین در سرویس بهداشتی ایستاد و دستی به صورتش کشید. از درستی کاری که انجام می‌داد مطمئن نبود؛ اما چاره هم نداشت. صدای هواکش بر اعصابش رژه می‌رفت. زیر لب گفت: - قناصه دوربرد نیمه‌خودکار با کالیبر 7.62... . دست در جیبش کرد و چیزی را از آن بیرون کشید. مشتش را باز کرد؛ در مشتش، یک مرمی فشنگ بود. مرمی را مقابل چشمانش گرفت و با دقت نگاه کرد. چند بار آن را چرخاند تا همه ابعاد و زوایایش را ببیند. مرمی را بیشتر به چشمانش نزدیک کرد. با انگشت، بدنه سربی مرمی را لمس کرد. بعد از سال‌ها نظامی‌گری، به راحتی می‌توانست کالیبر مرمی را بفهمد. نُه میلی‌متری بود و حسین شک نداشت این مرمی متعلق به یک سلاح کمری‌ست نه سلاح دوربرد. دوباره زمزمه کرد: - قناصه دوربرد نیمه‌خودکار با کالیبر 7.62... پوزخند زد. لب پایینش را جمع کرد و خیره به مرمی، چند لحظه فکر کرد. حدسش داشت به یقین تبدیل می‌شد و این برایش بی‌نهایت دردآور بود. از ته دل آه کشید و مرمی را داخل جیبش برگرداند. از جیب دیگرش، یک گوشی نوکیای ساده که با موبایل کاری و شخصی‌اش تفاوت داشت بیرون آورد و از جیب پیراهنش، یک سیمکارت. سیمکارت را داخل موبایل جا زد و شروع به گرفتن شماره کرد. بعد از چند ثانیه، فرد پشت خط پاسخ داد. حسین بی‌مقدمه گفت: سلام. اوضاع چطوره؟ - ... . - خیلی خب. از جایی که گفتم جُم نخور. اگه خبری شد روی گوشی شخصیم یه تک‌زنگ بزن. من با همین خط باهات در تماسم. رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: *** صدف تندتند پایش را بر زمین می‌کوبید و با انگشتانش بازی می‌کرد. ذهنش دائم می‌رفت به سمت روز قبل از آخرین تظاهراتش با شیدا. شیدا یک آهنگ جدید دانلود کرده بود و دائم پخشش می‌کرد. یک آهنگ با رنگ و بوی طنز از زبان یک زندانی سیاسی: - من اعتراف می‌کنم به صاف بودنِ زمین، به روز بودنِ شب و یسار بودن یمین... . از همان اول هم صدف از آهنگ خوشش نیامد؛ اما شیدا با آن قاه‌قاه می‌خندید و این بیتش را تکرار می‌کرد. صدف در دلش هزار بار به شیدا لعنت می‌فرستاد؛ خودش راحت شده بود و صدف را فرستاده بود در دهان گرگ. صدای باز شدن در، باعث شد صدف از جا بپرد و با ترس به در خیره شود. می‌ترسید بلایی سرش بیاورند که ناچار به همان چیزهایی که خواننده آن آهنگ می‌گفت اعتراف کند؛ اما با دیدن بشری دلش آرام شد. حداقل خیالش راحت بود که از جانب بشری آسیبی نمی‌بیند. بشری که چشمان گرد شده و ترسان صدف را دید، لبخند زد، صندلی پشت میز را عقب کشید و گفت: - چرا ترسیدی؟ صدف سعی کرد به خودش مسلط شود: - مـ...من؟ مـ...من نـ...نترسیدم! بشری نشست و لبخند زد: - دستات داره می‌لرزه، لبت رو هم خون انداختی انقدر که جویدیش! صدف تازه متوجه شد دارد آرام‌آرام پوست لبش را می‌جود. سریع دستش را بر لبش گذاشت و سر به زیر انداخت. بشری از پارچ آب روی میز، لیوان فلزی را پر کرد و به سمت صدف هل داد: - بخور، خنکت می‌کنه. باید با هم حرف بزنیم. صدف لیوان را برداشت و چند جرعه نوشید. چادر رنگی‌ای که بخاطر قوانین زندان سرش کرده بود، از روی سرش سُر خورد و افتاد روی شانه‌هایش. با عجله، سعی کرد چادر را جمع و جور کند و آن را روی سرش تنظیم کند. بشری به صندلی تکیه زد: - می‌دونستی چادر خیلی بهت میاد؟ صدف لبخند کمرنگی زد و نسبت به بشری احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری کرد. همین جمله کوتاه بشری، آرامش ریخت در جانش. بشری گفت: - یادته گفتم از همون روزی که با شیدا وارد ایران شدید، زیر چتر اطلاعاتی ما بودید؟ صدف سرش را تکان داد. بشری ادامه داد: - اون شبی که رفتید دانشگاه صنعتی رو یادته؟ صدف باز هم با سر تایید کرد. بشری گفت: - قرار بود اون شب بمیری! صدف ناباورانه به بشری نگاه کرد: - من؟ رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
مداحی آنلاین - نشسته ام بین عبور تو - محمدرضا بذری.mp3
4.99M
🔳 (ع) 🌴نشسته ام بین عبور تو 🌴عرض ارادتم حضور تو 🎤 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند 🥀 (ع)🥀 🥀 ♨️ @Maddahionlin 👈
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️غافلگیری پای درس استاد جوانی😉 📍برشی از کارگاه آموزشی در دانشگاه شهید بهشتی؛ با موضوع علوم شناختی و جنگ روایت‌ها 🎞سکانس‌های آلوده و سیگاری 🧠کانال علوم و جنگ شناختی Eitaa.com/joinchat/1410007159Ccd809476b7
آقا جان قلبت این روزها زیاد داغ‌دار می‌شود. زیاد قلبت فشرده می‌شود از بی‌فکری‌هایمان، کوتاهی‌هایمان، توطئه‌هایشان، دست درازی‌هایشان. در این روز که عزای پدر بزرگوارتان است، روزی که اماممان شدی، شرمنده‌ایم آقا جان که باز هم این ما امت ناشکر هستیم که اذیتت می‌کنیم.
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دلیل استفاده از زنان در تجمعات سیاسی و اعتراضات... توی برنامشون جمهوری اسلامی علیه زن هاست نه مردا!!! این یه اثر روانی داره ققنوس یعنی اول باید ایران رو به آتش بکشیم تا از توی خاکسترش یه انقلاب جدید بزنه بیرون❗️ 👤 استاد رائفی پور 🔴به پویش مردمی بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | بــرای ایران 🇮🇷 ... ▫️برای ۸٠٠٠ نویسنده‌‌ی‌زن ▪️برای ۵۷۲ مدال‌بانوان‌در‌سال ۱۴٠٠ ▫️برای‌ایجاد ۱۴۳ رشته‌ی‌ورزشی‌بانوان ▪️برای ۱۲٠٠٠ عضو‌هیئت‌علمی‌زن ▫️و... 💠 رهبر حکیم انقلاب : انگیزه‌ی دولتهای خارجی [برای ایجاد اغتشاش و ناامنی] این است که احساس میکنند کشور در حال پیشرفت به سمت قدرت همه‌جانبه است و این را نمیتوانند تحمّل کنند. ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ ♨️ شما رسانه باشید... 🔰 برگرفته از کتاب صعود_چهل_ساله
🔻درخشش تشکل حوزوی دانش بنیان در نمایشگاه بین‌المللی BEYOND 2022 یونان حجت الاسلام آدمن، مدیر تشکل حوزوی بین الملل بسوی بیداری در گفتکو با : ▫️بعد از حضور موفقیت آمیز ما در یونان، تماس های متعددی از مراکز مختلف داخلی و خارجی برای همکاری در راستای ترویج معارف اسلامی داشته ایم. حجت الاسلام دکتر حسن سلیمانی طادی مدیر اجرایی مؤسسه: 🔹مدل و و پلتفرم اختصاصی موسسه بسوی بیداری با عنوان بین المللی TAD LEARN به عنوان یک در نمایشگاه BEYOND2022 که یکی از بزرگترین نمایشگاههای معرفی های دانش بنیان در زمینه تکنولوژی های دیجیتال می‌باشد، پذیرفته شد. 🔸این نمایشگاه که هرساله برپا میگردد در سال جاری در کشور با حضور ۴۰۰ شرکت از سراسر جهان برگزار گردید و موسسه بسوی بیداری تنها شرکت‌کننده از ایران و حتی خاورمیانه می‌باشد. ➖این نمایشگاه‌ها به صورت b2b برگزار میگردد و مدیران شرکت‌ها و نهادهای خدماتی مختلف با یکدیگر آشنا میگردند که فواید بسیار زیادی برای جذب بازارهای جدید،نیاز سنجی و ارتقای محصولات،رایزنی و گفتگو برای همکاری های مشترک و جذب خواهد داشت. ▫️ فعالیت اصلی این موسسه بر ایجاد یک پلتفرم آموزشی چند زبانه مبتنی بر استفاده از برای آموزش مخاطبین اعم از جوانان،دانشجویان و خانواده ها بوده است. 🎙 شما هم صدای حوزه باشید! 💯 Voice of howzeh (VOH) ➡️ sedayehowzeh.ir