اره مآهرخ جونم خونهی ما پر از مورچه هست ،مورچه هایی که به جای دونه های شکر دونه های وجودم رو میبرن و کم کم منو رو به کمرنگی وادار میکنن ،گاهی پرنگ هستم اما از این متنفرم چون با پرنگ شدنم مرکز توجه قرار میگرم اما خوب نیست و جز نگاه هایی پر از حس بد چیز دیگه ای نسیبم نمیشه چیزی که نمیفهمیم این هست که مورچه ها چرا تفکر نمیکنن، تکرار میکنن. تحلیل نمیکنن، نشخوار میکنن. اونها فقط میخوام که من کمرنگ نه نه میخوان که من تموم بشم اما نمیدونم با تموم شدنم چه اتفاقی میافته این چرخه تموم میشه یا گریبان گیر کسی دیگه ای میشه؟
" FOR YOU "
درختِ کریسمس من. این نامه ها قفل میمونه تا روز کریسمس و بعد من اون ها رو با شوق میخونم ، خوشحال میشم
فردا میتونم نامه هاتون رو بخونم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب سریال جدیدی که باید منتظر بشینم تا بیاد (اصلا هم بی حوصله نیستم.)