💠 علم به حق متعال
❁ اگر حکم برای هر موطنی از مواطن باشد، خواهی دانست که آنگاه که حق را دیدی درواقع او را ندیدهای.
❁ پس این را بهعنوان حکم مواطن و مراتب بدان تا حق متعال برای تو همواره مجهول بماند؛ پس در نفست علمی به او حاصل نمیشود مگر در یکی از مراتب.
❁ اما اینکه واقعاً به او آگاهی یابی از محالات است زیرا تو همواره در موطن و مرتبهای هستی که بر تو حکم میکند که حق متعال را جز در همان مرتبه نخواهی یافت.
❁ و آنگاه که در مرتبه و موطنی دیگر قرار گرفتی میتوانی آنچه را که در موطن قبل به تو دادهشده ترک کنی.
❁ پس قاعدتاً در هر مرتبه و موطنی متناسب با همان مرتبه حکمی بر حق متعال میکنی که جدا از حکم تو در مرتبهای دیگر است و اینجاست که درمییابی که حق را از آن جهت که او خود را درک میکند نمیشناسی
❁ و این همان نهایت علم ماست به حق متعال. پس هر علمی که در مرتبه و موطنی داریم در مرتبهای دیگر منتفی میشود.
👤 محیالدین بن عربی
📚 کتاب المعرفة، مساله ۱۷
💠 کانال فتوحات عرفانی
@fotuhat
💠 انسان ممکن است از متن ترسها توهمات و آشفتگیهای درون خویش خدایی را متصور شود؛ ولی چنین خدایی غیر از آن یگانه بی نشان است که برون از هرگونه وهم و اندیشه است. ذهنی که اسیر تعصب و پیش داوری است نمیتواند در کیفیت شناخت «حقیقت» باشد. ذهنی که دانستگی را وسیلهٔ رهایی از دانستگی قرار میدهد هرگز از حیلهٔ دانستههای خود رها نخواهد شد هرگز از محدودهٔ آن دانستهها فراتر نخواهد رفت. ذهنی که اسیر دانستگی است و دانستگی را به عنوان ابزار آزادی به کار میگیرد به آزادی دست نخواهد یافت.
💠 کانال فتوحات عرفانی:
@fotuhat
💠 عشق؛ حالتی است که جان انسان بدون حجاب با حقیقت عالیهی عالم معنا مرتبط شود و تحت انوار معنوی آن حقیقت شدیّت وجود پیدا کند، و مسلّم این حالت وقتی در میان است که انسان تمام وجودش توجه به حقیقت باشد و نه فکر در مورد حقیقت. «فکر» نظر به مفهوم حقیقت است و البته مفهوم حقیقت غیر از خودِ حقیقت است، همانطور که مفهومِ رطوبت غیر از خودِ رطوبت و آب است.
💠 کانال فتوحات عرفانی:
@fotuhat
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
خدا میداند که صاحبان مقامات معنوی در اوقات خلوت و مناجات چه حالی دارند و 👈🏻خاموشی فکر👉🏻، چگونه آنها را در اثر مشاهدۀ انوار الهی میسوزاند؛ ولو در مدت کوتاه!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١١
💠 کانال فتوحات عرفانی:
@fotuhat
💠 ترک اراده و قطع طمع (۱)
❁ سالک راه خدا در ابتدای سلوک خود با پای محبت گام برمیدارد، ولی پس از آنکه منازلی را سیر نمود و کمالی فی الجمله حاصل کرد، متوجّه خواهد شد که محبّت امری است مغایر با محبوب و لهذا سعی میکند که محبّت را که تا به حال وسیلهٔ سلوک و نردبان ترقی او بوده، رها کند، آن وسیله را تا اینجا مؤثر میداند و از اینجا به بعد مضرّ و مانع راه تشخیص میدهد.
❁ بنابراین از اینجا سالک فقط و فقط محبوب را در نظر داشته و او را عبادت میکند، به عنوان محبوبیت و بس. ولی چون قدمی فراتر میگذارد و منازلی را سیر میکند، درمییابد که این قسم عبادت نیز خالی از شائبه شرک نیست، زیرا در این عبادت خود را عاشق و محبّ و خدا را معشوق و محبوب دانسته است و خودیت با حبّ به محبوب مغایرت دارد، لهذا از اینجا سعی میکند که حبّ و عشق محبوب را فراموش کند تا به کلّی از تغایر و کثرت گذشته قدم خود را در عالم وحدت بنهد و در این موقع نیت از سالک منتفی میگردد، زیرا دیگر شخصیت و خودیتی در میان نیست تا نیت از او صادر شود. تا قبل از این مرحله سالک طالب شهود و مکاشفه بود، ولی در این مقام به کلّی تمام آن اغراض را به خاک نسیان میسپارد، چون دیگر اراده و نیتی نیست تا مراد و منویی را در نظر بگیرد.
❁ در این حال چشم و دل سالک از دیدن و ندیدن و رسیدن و نرسیدن و دانستن و ندانستن و ردّ و قبول پوشیده خواهد شد. از حافظ شیرازی است:
با خراباتنشینان ز کرامات ملاف
هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد
💠 @fotuhat
💠 ترک اراده و قطع طمع (۲)
❁ از بایزید بسطامی نقل است که گفت روز اول دنیا را ترک کردم و روز دوم عقبی را ترک کردم و روز سوم از ماسوی الله گذشتم و روز چهارم پرسیدند: ماترید؟(چه میخواهی؟) گفتم: أرید أن لا أرید (میخواهم که نخواهم).
❁ و مراد از قطع طمع در نزد سالکین عبارت از این مرحله است که بسیار عظیم و کریوهای مشکل است و عبور از آن صعب و دشوار و به این آسانیها دست ندهد، چه سالک پس از تأمل و دقّت فراوان باز مییابد که در تمام مراحل سیر در این مرحله خالی از قصد و نیت نبوده است، بلکه غایت و مقصودی را در سویدای دل خود منظور داشته است، اگرچه آن غایت عبور از مراحل ضعف و نقص و وصول به کمال و کمالات باشد و اگر سالک با وسیله و آلت تجرید ذهن و خاطر بکوشد و بارها به خود فشار آورد تا بخواهد از این عقبه عبور کند و خود را از این معانی و مقصودها عاری و مجرد کند، هیچ نتیجهای عاید او نخواهد شد، چه نفس این تجرید مستلزم عدم تجرید است، به علت آنکه لابدّ این تجرید را سالک به داعیه غایتی به جا میآورد و خود این داعیه و نظر به غایت، نشانه و علامت عدم تجرید است.
💠 @fotuhat
💠 ترک اراده و قطع طمع (۳)
❁ روزى با استاد خود مرحوم آقاى حاج میرزا على آقاى قاضى ـ رضوان اللَه علیه ـ این راز را در میان نهادم و استفسار و التماس چارهاى نمودم، فرمود:
❁ «به وسیله اتّخاذ طریقه احراق مىتوان این مسئله را حلّ نموده و این معضله را گشود. و آن بدینطریق است که باید سالک به حقیقت ادراک کند که خداوند متعال وجود او را وجودى طمّاع قرار داده است و هر چه بخواهد قطع طمع کند چون سرشت او با طمع است لذا مُنتجِ نتیجهاى نخواهد شد و قطع طمع از او ناچار مستلزم طمع دیگرى است و به داعیۀ طمعى بالاتر و عالىتر از آن مرحلۀ دانى قطع طمع نموده است. بنابراین چون عاجز شد از قطع طمع و خود را زبون یافت طبعاً امر خود را به خدا سپرده و از نیّت قطع طمع دست برمىدارد. این عجز و بیچارگى ریشۀ طمع را از نهاد او سوزانیده و او را پاک و پاکیزه مىگرداند».
❁ البتّه باید دانست که ادراک این معنى نظرى نیست و با نظر هم نتیجه نمىدهد بلکه ادراک واقعى آن احتیاج به ذوق و پیدایش حال دارد. اگر کسى یک مرتبه این معنى را ذوقاً ادراک کند خواهد فهمید که ادراک تمام لذّات دنیا و ما فیها برابرى با این حقیقت نمىکند. و علّت اینکه این طریقه را اِحراق نامند براى آنست که یکباره خرمن هستیها و نیّتها و غصّهها و مشکلات را مىسوزاند و از ریشه و بن قطع مىکند و اثرى از آن در وجود سالک باقى نمىگذارد.
(رساله لب اللباب، ص۱۲۲)
💠 @fotuhat
انا لله و انا الیه راجعون
⚫️ روح پر فتوح علامه حسن زاده به ملکوت اعلی پیوست...
@fotuhat
💠 فکر و عشق
فکر (ذهن) با کیفیت عاطفی و احساساتی نهفته در آن، عشق نیست. #فکر به طور حتم مانع تجلی #عشق است. فکر ریشه در حافظه دارد، مبتنی بر خاطره است؛ و عشق چیزی غیر از خاطره است. وقتی شما به شخصی فکر میکنید که "عاشق" او هستید، آن فکر عشق نیست. شما ممکن است عادات، رفتار و خصوصیات روانی یک دوست را بیاد آورید، به خاطرات خوش یا ناخوشی که در رابطه با او داشتهاید بیندیشید، ولی تصاویری که ذهن ترسیم میکند عشق نیست. ماهیت فکر، جدایی و تفرق است. احساس زمان و فاصله، احساس جدا بودن و اندوه ناشی از آن حاصل یک فعل و انفعال فکری است. تنها زمانی عشق می تواند باشد که هرگونه حرکت و فعل و انفعال فکری متوقف گردد.
@fotuhat
آیت الله قاضی.png
3.49M
🔺 تصویر با کیفیت بالا (ادیت شده) از آیت الحق و العرفان علامه سید علی قاضی رضوان الله علیه در سن ۸۰ سالگی
🗓 انتشار به مناسبت ششم ربیع الاول؛ سالروز رحلت ایشان...
📿 اگر میتوانید ۴۰ سوره حمد به ایشان هدیه کنید...
@fotuhat
💠...خداوند آنها را جز بر این اساس تکلیف ننموده که میدانسته ایشان قدرت درونی بر ایجاد افعال متعلق تکلیفشان را دارند. پس توحید شان خالص نبود. حال آن که باید میدانستند که خدای متعال از آن جهت ایشان را مکلف نموده که ایشان ادعای نسبت افعال به خودشان را دارند تا آن که درنهایت (با فهم عجزشان از این افعال) صرفاً آنها را به خداوند متعال نسبت دهند نه به خودشان، همانطور که اهل شهود چنین میکنند.
@fotuhat
👤 ابن عربی
📚 کتاب المعرفة، مساله ۲۰