خاطره حاج مهدی سلحشور از شهید زنجانی
سید علی عزیز ما دنیائی از صفا و صمیمیت بود .عشق به شهادت در دریای زلال چشماش موج میزد. پارسال گفت حاج مهدی بریم یه سر خطوط بچه های حزب الله. میخوام ببینی چه عشقی به حضرت آقا دارند . با هم رفتیم بچه های حزب الله تا فهمیدن من بعضی از اوقات خدمت حضرت آقا مشرف میشم ، برگه ای رو آماده کردند و اسامی شونو توش نوشتند تا اون نامه ی حامل سلام رو ،خدمت ایشون تقدیم کنم.. راست میگفت عشقشون به آقا مثال زدنی یود هر کدوم اسمش رو مینوشت چشاش بارونی میشد و با یه حسرتی میگفت سلام خالصانه ی ما رو خدمت حضرت آقا ابلاغ کنید. و بگید تا جان در بدن داریم با جان و مال و فرزند و خانواده در رکابتون هستیم.خوش به سعادتش مزدش رو گرفت رزقنالله
مهدی سلحشور .
کوچه هایمان را به نامشان کردیم
که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم
از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم. خمیده راه رفتند تا امروز بتوانیم راست راست راه برویم💔🙂
«برای شادی روح شهدا صلوات»
#شهید_سید_علی_زنجانی
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆خواب روزه دار همیشه عبادت نیست ، گاهی خیانته
🌹مجاهد شهید مدافع حرم
حاج محمود شفیعی
✊ وعده امت همیشه در صحنه؛
راهپیمایی روز قدس
#شهدا
#حاج_محمود_شفیعی
🌹حاج محمود روی بیت المال حساس بود و زمانی که برای اردوی جهادی می رفت، سعی می کرد دو هفته قبلش شبانه روزی کار کند تا کار محوله اش در سپاه بر زمین نماند و فرمانده اش می گفت، همه کارهایش را انجام داده و اگر حتی دو هفته دیگر از زمان بازگشتش بگذرد، کارش بر زمین نمانده است.
🌷به نقل از همسر شهید مدافع حرم
شهیــــد حاج محمود شفیعــــــی🌷
💠 دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
▪️اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ، وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ، يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ.
▪️خدایا مرا در این ماه دلبسته اولیاءات، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان، ای نگهدارنده دل های پیامبران.
🇵🇸دوستان شهدایی🇮🇷
#شهدا #حاج_محمود_شفیعی 🌹حاج محمود روی بیت المال حساس بود و زمانی که برای اردوی جهادی می رفت، سعی م
در سوریه خیلی انسان شوخطبع و بانشاط و شادابی بود. وجودش حال و هوای خاصی به محیط بخشیده بود. سریع با اطرافیان ارتباط میگرفت. همه جذب محمود بودند. یک برخورد خیلی عاشقانهای با بچهها داشت. همه را به یک چشم میدید. اصلاً ندیدند که بین بچههای فاطمیون، سوری و یا ایرانیها فرق بگذارد.
شب شهادت امام حسن(ع) در حلب وصیتنامه نوشت و روز شهادت امام حسن عسگری(ع) (29 آذر 1394) در حلب و با اصابت تیر به پا و سر به شهادت نائل گردید. شب شهادت امام محمد باقر(ع) خبر شهادتش را به خانواده دادند و روز شهادت امام جواد(ع) وسایلش را برای خانواده آوردند.
پیکر مطهرش پس از دو سال در شهریور ۱۳۹۶ به وطن بازگشت. سر شهید جدا شده بود. لباسهایش هم در تنش بوده است.
پیکر مطهر شهید جهادگر مدافع حرم حاج محمود شفیعی در 17 شهریور 1396 پس از تشییع روی دستان مردم، در جوار امامزاده عقیل(ع) در اسلامشهر به خاک سپرده شد. وداع شدیداً سوزناک و اشکبارِ خانواده و دوستان جهادی و هیئتی و حضور بسیار گسترده جمعیت مشهود بود.
ارادت خاص به اهلبیت(ع) داشت و همیشه میگفت مجلس ختم من را در روز شهادت امام حسن عسکری(ع) بگیرید و تاکنون هر سال سالگرد شهادتش در همین مناسبت برگزار گردیده است.
مادر شهید محمود شفیعی خاطرنشان مینماید: محمود در خانواده ما تک بود و نمونه بود. همیشه میگفت مادر دعا کن من شهید شوم و راه حسینی را بروم. خدا را شکر میکنم که محمود با شهادتش ما را سرافراز کرد.
مادر شهید در موقعیت دیگری ابراز میدارد: به پسرم افتخار میکنم که سبب شد تا اگر لیاقت داشته باشم هدیهای به حضرت زینب(س) تقدیم کنم.
پدر شهید شفیعی میگوید: ما راضی به رضای خدا هستیم و وقتی گفتند محمود شهید شده ما گفتیم این امانتی بود که خدا به ما داد و در راه اسلام و اهل بیت(ع) رفته است. خدا را شکر میکنیم که در این راه تمام هستیاش را داد.
شهیدان زندهاند
یکی از دوستان شهید چنین تعریف مینماید:
«در عالم خواب دیدم حاج محمود با شهید عزتالله عسگری در گلزار شهدای امامزاده عقیل علیه السلام سر یکی از مزارها ایستاده بودند. شهید عزتالله عسگری نگاهی به من کرد و لبخندی زد و خطاب به حاجی گفت: محمود جان برویم. حاج محمود هم گفت: باشد.
شهید عزتالله دست راستش را دراز کرد و گفت: دستت را بده به من. حاج محمود دست چپش را گذاشت توی دست راست شهید عزتالله. دست همدیگر را گرفتند و یک قدم رفتند.
من باگریه گفتم: عزتالله! آقا عزت! حاج محمود ما را کجا میبری؟!
حاجی برگشت و گفت: بهنام! گفتم: جانم حاجی! گفت: ما زندهایم.
گفتم: میدونم حاج محمود شما زندهاید. دوباره گفت: بهنام! ما زندهایم.
گفتم: میدانم حاج محمود. میدانم شما زندهاید.
برای بار سوم گفت: بهنام جان! به خدا ما زندهایم و نزد خدا روزی میخوریم. بهنام! ما شاهد اعمال و رفتار شماییم.»
به نام خدای رحمان و خدای رحیم. خداوندا تو را به رحمانیت و رحیمیتت قسم که این بنده عاصی را بپذیر
درود و سلام بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان پاک و طاهرینش امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیه و حسن و حسین علیه السلام و مهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که ان شاء الله در رکابش باشیم.
سلام و درود به روح امام و شهدای پاک از صدر اسلام تا کنون و سلام بر رهبر عزیز و معظم و بر همه خدمتگذاران صدیق انقلاب و اسلام و خدمت خواهران و برادران دینی و ایمانی خود.
از این که نام من هم در لیست «الرحیل» آمد از همگان حلالیت می طلبم. پدر و مادر عزیزم، همسر گرانقدرم، فرزندانم فاطمه و زهرا، خواهر و برادرانم. همه اقوام و دوستانم، همسنگران بسیجی ام. همکاران و همسایگان.
امید است کوتاهی ها، بی مهری ها و کج سلیقگی های من را به لطف و بزرگواری خود حلال کنید. اندک نام و آبرویی داشتم که مدیون تک تک شما خواهران و برادران بزرگوار بوده و اگر لطف شما نبود همین ناچیز هم نبودم.
اما از باب یادآوری چند مطلب خدمتتان عارض می شوم.
مدافع حریم ولایت کسی است که مستمر با تلاش و کوشش مضاعف و با همدلی و همزبانی، با عزم ملی و مدیریت جهادی در پی آفریدن حماسه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد.
رهبر عزیزمان فرمودند که فرهنگ آن چیزی است که من حاضرم جانم را برایش بدهم. کار فرهنگی کاری است که تاثیر و تغییر در رفتار انسان ها بگذارد. لذا برترین چیز را آن دیدم که با نگرش عمیق در ابعاد مختلف سبک زندگی خود پالایشی گسترده انجام دهیم و در حد توان سعی در تغییر آن و نیل به سبک زندگی ائمه اطهار علیهم السلام داشته باشیم.
در همه عرصه ها اخلاق، اعتقادات، سبک زندگی روزمره، سیاست، فرهنگ، حجاب، علم اندوزی، اقتصادی، تفریح، ورزش، خوراک، پوشاک و …
خواهرانم دشمن از سیاهی چادر شما بیشتر می ترسد تا از سرخی خون من و برای حفظ حجاب شما خون های زیادی ریخته شده. همچنین حجاب و پوشش برادران که تهدید جدی دشمن بر آن است.
شهید عزادار نمی خواهد، شهید رهرو می خواهد و شما هم با قلم، قدم و زبان خود رهرو امام و رهبری باشید.
جوانان عزیز چشم شهدا و تبلور خونشان به حرکت و شعور شما دوخته شده و باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم. معیارها در تمامی گزینش ها و انتخاب ها اشاره و اراده ولایت است.
رهبر عزیزمان فرمودند عرصه پیشرفت، عرصه عظمت و عرصه هویت اسلامی و ایرانی عرصه ای است که در آن شجاعت لازم است؛ فداکاری لازم است؛ دانش لازم است؛ ایمان عمیق لازم است؛ خودتان را آماده کنید.
والسلام»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز صبح با اذان صداوسیما باطله ⛔️
این کلیپ را تا جایی که میتونید منتشر کنید چون خیلی هانمیدانند
شهید مدافع حرم آقا نوید صفری در تاریخ 16 تیر ماه سال 1365 دراستان تهران دیده به جهان گشود.
آقا نوید از نسل سوم از فرزندان حضرت روح الله (ره) بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب راهی سفر عشق سوریه شدند و به مقام شهادت نائل شدند.
آقا نوید متاهل و تازه داماد بودند و خطبه عقد شهید نوید صفری توسط رهبر معظم انقلاب (به صورت تلفنی) خوانده شد.
از صفات بارز اخلاقی شهید احترام بسیار زیاد به پدر و مادر ، مودب و با حیا ، بسیار دلسوز ، اهل فکر و صبور ، شوخ طبع، بسیار کار راه انداز و توانمند بودند.
شهید نوید صفری که برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بودند پس از پایان ماموریت به درخواست خود شهید و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شدند.
شهید نوید صفری طی نبرد با تروریست های داعش در شهر البوکمال زخمی و به اسارت تروریست ها در آمد.
طی مدتی خبری از وی نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریست های تکفیری در تاریخ 5 آذر ماه 1396 پیکر مطهر او شناسایی و مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان ، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده است.
خوش به حال اونی که..
از فرمان های خدا بدونِ
اطاعت نمیگذره....!🌱
دونه دونه اش رو با جون و دل
میخونه و میگه : آ خدا...
چشم، هرچی تو بگی ؛)♥️
+ اینه اوج نشون دادن غیرت
و محبت به خالق🤍✨
- جُز چَشم؛ نباید گفت!😎
#شهیدنویدصفری
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🦋👀🥀
•{📣✨📣✨📣}•
• سلام رفقا…😊
📌جھت پیشرفت ڪانال نیازمند بہ ادمین پست گذاری هستیم..!
اگر توان و حرفه ای در این زمینہ دارید به آیدے مدیر پیام بدید📣
چند شرط ریز هم داریم ڪہ بھتون اعلام میشه (جھادی ،منظم و کاربلد)👌👌👌
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
شهید نوید صفری علایق خاصی به شهید محمد حسن (رسول) خلیلی ، شهید سعید علیزاده و شهید علی خلیلی داشتند.
از علایق شهید می توان به هیئت و روضه های هفتگی ، زیارت شهداء ، کارهای فرهنگی ، سر زدن به خانواده شهداء و …. اشاره کرد.
شهید آقا نوید صفری بسیار اهل زیارت بودند و تا جایی که شرایط اجازه می داد به سفر مشهد ، کربلا ، قم و….. می رفتند و شرایط سفر اطرافیان و نیازمندان را برای رفتن به زیارت فراهم می کردند.
ماجرای عقد آسمانی شهید صفری به روایت همسر ایشان
همسر شهید نوید صفری در رابطه با خاطره جاری شدن صیغه محریمت آنان در جوار مزار مطهر شهدا و ساعت به یادماندنی قرائت خطبه عقدشان میگوید: سال گذشته یعنی سال 95، در سالروز میلاد پربرکت امام حسن عسکری(ع)، در جوار شهدا بود که خطبه محرمیتمان خوانده شد. حال و هوای بهشتی بهشت شهدا، حال و هوایمان را عوض کرده بود. هرچه بود آرامش بود و آرامش. باهم عهد بستیم همراه و کمک حال هم باشیم برای رسیدن به خدا و رضایت او ...این روز مصادف بود با سالروز تولد قمری شهید مدافع حرم، رسول خلیلی و ارادت هر دوی ما به این شهید بزرگوار، شیرینی این روز را برایمان دوچندان و به یادماندنیتر کرد. روز قبل از محرمیت آمده بود بهشت و شهدا را برای مراسم دعوت کرده بود. میگفت حتی شهدای شهرستانی را هم دعوت کردم. به قول خودش آن لحظات بین زمین و آسمان ترافیکی شده... الحمدلله که تو رسیدی و من شیرینی وصالت به پروردگار، به لطف خودش در جانم نشسته و دل مرا نیز به شادی و آرامشت، آرام کرده.
خطبه عقد این شهید به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است. همسر شهید با اشاره به آن روز خاطره انگیز میگوید: نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود.
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه شهدا پیوستی مرد آسمانیام.