جانِ من و همۀ شهیدان ارزش فداشدن در راه ملت را دارد.
🥀#سرداردلها🥀
#مکتب_حاج_قاسم
سفر پاییز هم کم کم به اتمام میرسد! برای آمدنت برگ ها را دانه دانه شمردم …
خدانگهدار پاییز دلتنگی… و حالا نوبت دانه دانه ی باران ها و برف هاست؟!
#آخرین_صبح_پاییزیتون_بخیر🍁
#شهید_محسن_حججی
شب یلدای ساده جبهه با حضور حاج قاسم🍉
🏷 برشی از کتاب عزیز زیبای من
[میخواست همهٔ خانواده را یکجا ببیند. وقتی دورهمی داشتند؛ اگر یکی از بچهها نمیتوانست بیاید، تاریخش را عوض میکردند تا همه باشند.
حاجی هربار که کل خانواده را کنار هم میدید، کلی انرژی میگرفت؛ مخصوصا نوهها را.
خیلی به خانواده وابسته بود. عادت داشت خودش در را به رویشان باز کند. دوست داشت به بهترین شکل ممکن از بچهها و نوههایش پذیرایی کند.]
🥀#سردار_دلها🥀
#مکتب_حاج_قاسم
جـــᰔــآنم گرفت ،
حَســـــرت ديــــ✤ـدٰار دیگرشْ...!
بٰا مـــٰــا هر آنچه یـــ𑁍ٰــار نڪرد،
اِنتـــــظٰار ڪَرد....💔!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ✨
#امام_زمان ﷻ
#شهید_محسن_حججی
دیدی وقتی بزرگ میشی
به خیلی از کارای بچگیت
میگی مسخره بازی ؟
و حرص میخوری که چرا
همچین کاری کردی ؛
دقیقا ًهفت ثانیه بعد ِ
مرگهم همینه . .
لحظاتی که همهی خاطرات ِ
زندگیت میاد جلو چشمت
اگه راهو غلط رفته باشی
واست سنگینه و شرمندهی
اعمالت میشی ؛
مراقبت کن از همین حالا
تا شرمساری ِاون سمت
فشار و عذاب بهت نده .
#تلنگرانه
عبدالکریم پرهیزگار» نهمین شهید شهرستان «جهرم» و اولین شهید مدافع حرم بخش «خفر» متولد ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ بود که از سال ۱۳۷۷ به عضویت بسیج درآمد و دو دوره سه ساله نیز به عنوان فرمانده پایگاه مقاومت ولی عصر (عج) در روستای کراده به خدمترسانی مشغول شد.
وی در سال ۱۳۸۴ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در تیپ نیروی مخصوص المهدی (عج) جهرم مشغول به خدمت شد و پس از چند سال با انتقال به تیپ مهندسی الهادی (ع) شهرستان «کوار» به عضویت گردان تخریب این یگان درآمد.
شهید پرهیزگار در حین خدمت مقدس پاسداری، چندین مرحله با اعزام به شرق کشور و شهرستان سراوان برای مقابله با اشرار شرق کشور حضور فعال داشت. او سه مرتبه نیز به سوریه اعزام شد و در نهایت ۲۰ آذر ۱۳۹۶ در سوریه به آرزوی دیرینه خود رسید. از این شهید دو فرزند پسر به نامهای «امیرعلی» و «محمدکریم» به یادگار مانده است.
♡︎شهید محسن حججی♡︎
عبدالکریم پرهیزگار» نهمین شهید شهرستان «جهرم» و اولین شهید مدافع حرم بخش «خفر» متولد ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ ب
پدر شهید پرهیزگار گفت: همرزمان فرزندم در مراسم اربعین او نقل میکردند، «اگر به لطف خداوند شهید پرهیزگار مقاومت و جانفشانی نمیکرد، جاده بوکمال به دست داعش میافتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز به تصرف آنها درمیآمد و خدا میداند برای بازپسگیری شهر چقدر باید خسارت میدادیم و شهید تقدیم میکردیم».
مادر عبدالکریم نقل میکند «زمانیکه عبدالکریم کودکی یک ساله بود، من را از خطر جدی نجات داد. آن روز او در گهواره بود و من مشغول انجام کارهای منزل بودم. وقتی به سمت آشپزخانه حرکت کردم، فرزندم با جیغ ناگهانی، من را متوجه خود کرد. به طرف او رفتم که ناگهان صدای مهیبی از آشپزخانه برخاست. صدای ترکیدن زودپز بود. عبدالکریم با گریه خود سبب شد من از این اتفاق در امان بمانم.»
من نیز از همان کودکی به تربیت بچهها توجه داشتم. مثلا اگر به زمین میخوردند، هیچگاه آنها را بلند نمیکردم تا خودشان بایستند و در آینده نیز خودشان راه حل مشکلاتشان را بیابند.