eitaa logo
♡︎شهید محسن حججی♡︎
120 دنبال‌کننده
712 عکس
240 ویدیو
0 فایل
بِـسـم ربّ الشـُهـداء «آسمان فرصت پرواز بلنداست ولی، قصه این است چه اندازه کبوترباشی» • #ولادت:1370/4/21💓 #شهادت:1396/5/18💔 • #ڪپے‌باذڪر‌صلواتـــــــ📿 ✨اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّكَ اَلْفَرَج✨ • «زیر نظــر خانواده ی شهید♡» • مدیر کانال ☜ @Dbjdhmjcvk
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹💙🐬› • • • .. بیـراهه‌می‌روم! تـومراسربه‌راه‌کن..؛ دوریِ‌توست،عامل‌بیچارگیِ‌خلـق..!🕊 •
ڪلـٰام‌شہید:🌱 زیـارت‌عـاشورا‌،رابخـوانیـد؛ حتۍ‌شـدھ‌روزۍ‌یڪ‌بـار‌زیـرا بسیـار‌مہم‌اسٺ📖! ‹
🎙♥️ شب اعزا۾ زود رفت خوابید 😴. مے ترسید صبح خواب بماند .بہ مامانم سپردہ بود زنگ بزند☎️ ساعت ڪوڪ کرد⏰ ، بہ من ھم سفارش کرد کہ بیدارش کنم . طاقتم طاق شد زدم بہ سیم آخر !… ڪوڪ ساعت ڕا برداشتم 🔕 موبایلش را از تنظیم زنڰ خاڕج ڪرد۾، باترے تما۾ ساعت ھاے خانہ را در آوردم . مے خواستم جا بماند… حدود ساعت سہ خوابم برد😴 بہ این امید کہ از خواب بیدار شد۾ کار از کار گذشتہ باشد . موقع نماز صبح از خواب پرید ، نقشہ ھایم نقشہ بر آب شد . خوشحاݪ😃 بود و من ناراحت 😞 لباش هایش را اتو زدم و پوشید و رفتیم خانہ مامانم . مامانم ناراحت بود، پدرم توۍ خودش بود . همہ دمۼ بودیم ؛ ولے محسن بر عکس ھمہ ،ھمہ شادو شنگول بود☺️ توۍ این حاݪ شلم شوربای ماجوڪ مے گفت مے خواستم لہش کنم .🙎🏻‍♀️ زود ازش خداحافظے کردم و رفتم تو اتاقم🚶🏻‍♀️ من ماندم و عکس ھاے محسن …🥀 مثݪ افسردہ ھا گوشہ اۍ دراز کشید۾ فقط بہ عکسش کہ روؠ صفحہ گوشے ا۾ بود نگاہ مے کردم 📱 تا صفحہ خاموش میشد دوبارہ روشن مے کردم . روز ھاۍ سختے بود…💔 ࢪاوے ✍🏼 : ھمسࢪ شہید
‹👀🖤› • • پیش آقا امام زمان(عج)بودم.. آقا داشت کارامو.. گناهمو میدید و گریه میکرد.. گفتم:آقا گفتن:جان آقا...:) به من نگو آقا بگو بابا سرمو انداختم پایین و گفتم:) بابا شرمندم از گناه آقا گفتن: نبینم سرت پایین باشه ها..! عیب نداره بچه هرکاری کنه... پای باباش می نویسن💔 می فهمی یعنی چی؟
♻️دختر خانوما به این نکته توجه کنند♻️ پسرها بخاطر غیرتی که در وجودشون🎇 هست هرگز تن به ازدواج با دختری که🔥 عفتشو زیر پا گذاشته و باهاشون دوست شده نمیدن...🚫 انسان ذاتا دنبال بهترین هاست و یک پسر بین دختری که باهاش دوست شده🚫 و دختر با حیایی🦋 که هرگز تن به این رابطه ها نداده، گزینه دوم رو انتخاب خواهد کرد...👌 آدم چیزی که راحت بدست میاره رو نمیخواد(زیاد براش ارزش قائل نیست)
‹🌿🌸› • • شـاید مجــازے باشـه اما هر ڪلیڪش‌ تو پرونده‌ اعمالمون‌ ثبتـــــ میشــه !  هــر چــے نـوشتیـم، دیـدیــم، شنیدیـم...(: باید پاسخگو‌ باشیـم‌ رفیق !
🎞⃢🕰 چهار➃ عمل کوتاه اماپرارزش که پیامبرخدابه ❀حضرت فاطمه (س)❀ آموختندکه بهتر است قبل ازخوابیدن انجام شود☝️✨ ¹- یک ختم قرآن کریم =خواندن سه بار سوره توحید🕯 ²- شفیع قرار دادن تمام انبیا🖇♥️=اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم و صَلّ علی جَمیعِ الاّنبیاءِ وَالمُرسَلین ³- راضی کردن مومنین ومومنات =اَللهمَّ اَغفِرللمومِنینَ وَالمومِنآت🕊🎋 بجا آوردن یک حج عمره =یک تسبیحات اربعه شامل سبحان الله والحمدالله ولا اله الاالله والله اکبر🎍🌝
بسم رب الشهدا🍁🍂
سلام سهم صلوات امروز میفرستیم برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان و صلوات رو هدیه میکنیم به شهید محسن حججی عزیز 😇❤️
🌱♥️ ✨ متولد۲۱تیر۱۳۷۰ در نجف آباد اصفهان🍃 ‌شهاد:۱۳۹۶/۵/۱۸ در سوریه💔 ‌مزارشهید:گلزار‌شهدای‌نجف آباد او یکی از نیرو‌های مدافع حرم بود که در ۱۳۹۶/۰۵/۱۸در عملیات گذرگاه مرزی الولید در منطقه مرزی بین سوریه و عراق توسط نیرو‌های داعش به اسارت در آمد و پس از دو روز به دست آنان به شهادت رسید💔 در یازدهم آبان ۱۳۹۱ محسن حججی با زهرا عباسی عقد و در ۹ مرداد ۱۳۹۳ با وی به صورت رسمی ازدواج کرد🌸 محسن حججی در ۱۳۹۵/۰۱/۲۴صاحب فرزند پسر شد و نامش را علی گذاشت🖇 شهید حججی نخستین بار در سال ۱۳۹۴ و چندروز مانده به محرم به سوریه اعزام شد و در اربعین حسینی به ایران بازگشت... دومین اعزام او در۲۷تیر ماه ۱۳۹۴ بود🖐🏻 شهید محسن حججی در روز دوشنبه ۱۶مرداد ۱۳۹۶ به اسارت داعش در آمد💔 پس از دو روز اسارت در روز چهار شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶در منطقه تنف سوریه به دست جنایت کاران داعشی به شهادت رسیده و سر او از تنش جدا شد🥀 محسن جوانی مؤمن و مقید بود، به هیچ عنوان پدر و مادر خود را آزار نمی‌داد... همواره حرف و عملش یکی بود و هرگز در کارهایش ریا وجود نداشت و همه کارهای او قربت‌الله بود🕊 یکی از بهترین خصوصیات محسن هم این بود که هرگز دروغ نمی‌گفت💯 روی حجاب خیلی تأکید داشت، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر جایی در بین دوستان می‌دید که حجاب رعایت نمی‌شود و به صراحت اعلام می‌کرد که حجاب را رعایت کنید، در حالت کلی می‌توان گفت بسیار روی مسئله حجاب ‌حساس بود🖐🏻 یکی از مهم‌ترین صفات اخلاقی شهید، داشتن روحیه جهادی و انقلابی بود✨ یکی از ویژگی های بارز فکری و رفتاری در زندگی او ظلم ستیزی و استکبارست
بسم ﷲ الرحمن الرحیم❤️
سلام امروز ۱۰۰ میفرستیم برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان و ثواب این صلوات رو هدیه میکنیم به شهید[حمید عارف] 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پدر در یک سفر کربلا، از خداوند می خواهد که فرزندی به او عطا کند تا غلام اربابش باشد پس از گذشت یک سال در روز مولود کعبه خداوند پسري به او عطا کرد که نامش را  غلامِ حسين گذاشتند و پس از گذشت سالها سرانجام مولا غلام خویش را پذيرفت و در روز شهادت مولایمان علی(ع) به دیدار معبود شتافت. شهيد حميد ( غلامحسين ) عارف در یکم خرداد ماه  1336 مصادف با 13 رجب ، ميلاد حضرت علي ( ع ) در داراب دیده به جهان گشود . پس ازسپری دوران طفوليت  ، در هفت سالگي قدم به مدرسه گذاشت. و دوران تحصیلات را با موفقیت سپری کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و در سال 1355 در دانشسراي شيراز پذيرفته شد  .  با شروع انقلاب اسلامي به خيل امت حزب الله پيوست و  عليه رژيم ستم شاهي به مبارزه برخاست . با تمام شدن دانشسرا به زادگاهش بازگشت و با همکاری دوستانش هسته مقاومت را تشکيل داد.  پس از چندی شغل معلمی در روستاهای ( خسويه و ميانده ) را برگزید. پس از يکسال به تقاضای دوستانش به جهاد سازندگي رفت و مسئوليت اين نهاد را بر عهده گرفت. هنوز شش ماهي از خدمتش نگذشته بود که قدم به سپاه پاسداران گذاشت و به فرماندهي عمليات اين ارگان انقلابي منصوب شد . پس از گذر چند ماه از سوي شوراي شهر ( با حفظ سمت ) شهردار داراب شد .  با آغاز جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه اعزام شد.مدتی را در جبهه دوش به دوش رزمندگان جنگید و در یک عملیات زخمي شد و به داراب بازگشت . در زمان بهبودیش در سپاه خدمت خود را ادامه داد براي بار دوم در 17 شهريور ماه 60 به جبهه عزيمت کرد که اين بار نيز مجروح شد و پس از بهبودي به داراب بازگشت و چون وضع شهر را مناسب خدمت نديد به بوشهر رفت و فرماندهي عمليات سپاه آن خطه از ميهن اسلامي را به عهده گرفت . حميد در کنار واجبات به مستحبات هم عمل می کرد او فرمانده شايسته گردان و بسيار شجاع بود . فردی زاهد و به جرات مي توان گفت نماز شب را در جبهه ها مي خواند و قطع نمي شد.
‌ ‌-‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میگفت‌ازهَمہ‌ی‌خواهَرای‌عَزیزم‌ میخوام‌حِجاب‌خودشون‌روتَقویت ڪُنن‌کِه‌مباداتارمویی‌ازشُمانظرنامَحرمی روبہ‌خُودش‌جَلب‌ڪنه‌وهیچوَقت‌چادر روڪِنارنَزارید‌وهَمیشہ‌الگوی‌خودتون روحَضرت‌زهراقَراربدید‌وَهَمیشہ این‌بیت‌شِعرروبِہ‌یادبیـٰاریدڪِه حَضرت‌رُقیہ‌به‌پِدرش‌فَرمود؛ غُصہ‌چادرمَن‌رانَخورۍباباجان چادرَم‌سوختِہ‌اما‌بِہ‌سَرم‌هَست‌هَنوز!((:💔 ‌‹ › ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •─────•❁•─────•
شھیدحججـۍمی‌گفت: همہ‌می‌گويندخوشبحـٰال‌فلانۍشھیدشد امـٰاهیچڪس‌حوآسش‌نیسـت کہ‌فلانۍبرا؎شھیدشـدن شھیدبودن‌رـٰایـٰادگرفـت...シ!🖐🏻" ... ؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••
همسر شهید:چند وقت بود که علی راه میرفت 🚶‍♂️میخورد زمین. میخواستم ببرمش دکتر،شب خواب دیدم همسرم اومد به خوابم ؛گفت زهرا علی چیزیش نشده فقط چند وقته منو می بینه میخواد بغلم کند میخوره زمین 💔😔 •• •• ••
بچه بود •°{💚}°•سرمے کرد.همهگفتند: بچهاست نمے فهمد... بزرگترشد بازهم چادر•°{💚}°•بر سر داشت ... همهگفتند:مادرشمجبورش مے کند... ازدواجکرد باز هم چـادر •°{💚}°•برسرداشت... بازهمهمه گفتند: ازترس همسرش چـادر•°{💚}°•سر میکند ... همیشهدنبال دلیلے براے تخریبش بودند... ولے☝️هیچ گاه نفهمیدند : {عاشـ♥️ـقاستـ} عـاشــقحجاب حضرت مـ💚ــادر (سلامالله علیها) نفهمیدندتمام عمرش را وقف این عشــــــق کرد...✨ •‌‌‌‌‌
‹🖤🔗› شهیدابراهیم‌هادے‌میگفت؛جووناوقتی‌دستشون تودست‌امام‌حسین‹ع›باشہ‌مشکلاتشون‌حل‌میشہ:) داشتم‌فڪرمیکردم‌اگہ‌کسی‌نیست‌کہ‌دستمون بذاره‌تودست‌آقا،خودمون‌کہ‌می‌تونیـم:)🌚🌿