eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
967 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💢فرق عارف وصوفی 🔺صوفيه و عرفا، و تصوف و عرفان كه كثيراً ما زبانزد ماست، بسا فرق بين موارد استعمال آن ها رعايت نمى‏شود، با اينكه تفاوت هست؛ 🔸چون عرفان به علمى گفته مى‏شود كه به مراتب احديت و واحديت و تجليات به گونه‏اى كه ذوق عرفانى مقتضى آن است، پرداخته و از اينكه عالم و نظام سلسله موجودات، جمال جميل مطلق و ذات بارى است بحث مى‏نمايد و هر كسى كه اين علم را بداند به او عارف گويند. 🔹كسى كه اين علم را عملى نموده، و آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، به او صوفى گويند. 🔸مانند علم اخلاق، و اخلاق عملى كه ممكن است كسى علم اخلاق را كاملًا بداند و مفاسد و مصالح اخلاقى را تشريح نمايد، ولى خودش تمام اخلاق فاسده را دارا باشد به خلاف كسى كه اخلاق علمى را در خود عملى كرده باشد. 🔹لذا اهل اين فن به محيى الدين عربى محقق گويند و محقق گفتن آن ها به او، مثل محقق گفتن ما به صاحب شرايع نيست كه معنايش اين باشد كه مطالب علمى فقهى‏ را تحقيق نموده است. 🔸بلكه مراد آن ها از اطلاق محقق بر محيى الدين، اين است كه او شرايط خلوات و تجليات و آن رشته سخنانى را كه دارند از مقام عقلانى به مرتبه قلب تنزل داده و در نفس خود به حقيقت رسانده است. 📚تقريرات فلسفه ج‏2 / 157 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💢فرق عارف و حکیم 🔺فرق ديگر عرفان با علم كه در سياق وجه فرق بين حكيم و عارف گفته شده اين است كه: 🔸حكيم آن كسى است كه: ➖مفاهيم كليه را بداند ➖و با براهين، وجود صرف را اثبات كند ➖و براى او مفاهيم علم، قدرت، اراده، كرم، قِدَم، جمال و جلال را اثبات كند. 🔹و ليكن عارف آن كسى است كه: ➖كليات را نبيند، بلكه به مشاهده حضوريه، شخصيات را مشاهده كند؛ ➖آنچه را حكيم با پاى چوبين خود اثبات كرده كه مفاهيم را برهانى نموده، و آنچه كليات به حمل شايع صناعى بر آن انطباق پيدا مى‏كند، عارف آن را به مشاهده حضوريه مى‏يابد؛ 🔸گرچه عارف اين مفاهيم و برهان و صورت استدلال را نداند و ليكن نتيجه خارجى آن را مى‏بيند، بر خلاف حكيم كه از مفاهيم و صورت استدلال، صورت نتيجه را گرفته و از مفهوم، مفهوم اخذ مى‏نمايد و به همان كليات مفاهيم پيچيده اكتفا مى‏كند. 📚تقريرات فلسفه ج‏3 / 117 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔺درس اخلاق 🔸استاد: حجت الاسلام و المسلمین رخشاد (مدظله) 🕓یکشنبه 17 آذرماه؛ همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء 📍مکان: مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه 7️⃣ 🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین ❇️نسبت فلسفه اسلامی با دین و عرفان چیست؟ ❓ابتدا باید پرسید عقلِ دوره اسلامی چیست و چگونه شکل گرفته است. 🔺به باور من فلسفه اسلامی در عین حال که کار فلسفی کرده است، درباره دو امر در سنت اسلامی، نوعی برداشت مثبت داشته و گشودگی نشان داده است: ➖فلسفه اسلامی در درجه اول نسبت به شریعت گشودگی نشان داد ➖و در درجه دوم نسبت به عرفان. ❇️گشودگی نسبت به عرفان ✅ابن سینا، در نمط نهم و دهم اشارات می گوید: 🔸عرفا حقیقت را شهود می کنند، نه از راه کسب و عقل، بلکه مستقیم به واقع می رسند. فیلسوفی که دغدغه رسیدن به واقع دارد، به محض اینکه چنین حرفی می زند، یعنی راه بدیل را پذیرفته است. 🔹ابن سینا سپس نمونه هایی را در سنت اسلامی ذکر می کند و می پذیرد؛ البته اصطلاح هایی مثل عابد، عارف و زاهد را که به کار می گیرد، بیشتر در فرهنگ اسلامی شکل گرفته اند، نه اینکه ابن سینا شکل داده باشد. 🔸وی در نمط دهم، اخبار غیب و شهود عرفا را تثبیت کرده است؛ همان گونه که درباره وحی چنین کاری کرده است. ✅در آثار سهروردی این امر را جدی تر می یابیم. 🔸او با تحلیل می گوید شهود قلبی قوی تر است؛ از این رو می توان آن را در فلسفه به کار گرفت. 🔹اگرچه سهرودی چنین مطلبی را بیان کرد، در محتوا نتوانست چندان خود را به عارفان نزدیک کند؛ زیرا محتوایی که پیش از سهروردی در عرفان نظری شکل گرفت، به عنوان حکمت صوفیانه و عرفان اسلامی، بسیار اندک و پراکنده بود و انسجام لازم را ندشت؛ ✅ولی ملاصدرا، هم این روش را تثبیت می کند و هم خود از آن بهره می گیرد. 🔸او نه تنها صاحب این مکاشفه ها است و خودش را در محتوا به عرفان نزدیک می کند، بلکه می گوید بیشتر مباحث کتاب اسفار برای حل ادعای عارفان است. 🔹عرفان نظری با محی الدین جهش بی نظیری پیدا می کند و بسیار نیرومند می شود و همین برای ملاصدرا منبع تفکر می شود؛ البته او بر روی آن کار فلسفی انجام می دهد. 👈پس دین و عرفان، منبع اندیشه در فلسفه اسلامی اند؛ 🔸یعنی فلسفه هم در فهم مدعا، هم در رسیدن به آن، هم در ترسیم آینده و طرحی که دارد و هم به عنوان واقعی که باید به آن نگاه کند، از آن ایده می گیرد؛ از این رو در سنت اسلامی به برکت شهود و شریعت و کار فلسفیِ ناظر به این دو، کم کم فلسفه اسلامی شکل گرفت و بر منبع تفکر، عقلِ دوره اسلامی افزوده شد. 👈ما ادعایمان این است که منطق، منطق عام است؛ اما در عین اینکه منطق عام داریم، ➖منطق مشایی داریم با اصول خاص خودش، ➖منطق اشراقی داریم با اصول مخصوص به خودش ➖و حتی می‌توانیم مدعی شویم منطق صدرایی داریم با اصول و ضوابط ویژه. 🔸ملاصدرا درباره شهود می گوید: ➖«فیلسوف وقتی به حقیقت می نگرد، از هوای غبارآلود می نگرد؛ ولی عارف از نزدیک می نگرد»؛ یعنی در عرفان درجه مطابقت با واقع بیشتر است. ➖وی سپس می گوید: ➖«یافت حقایق از طریق فلسفه به آثار و لوازم است؛ ولی از راه عرفان و شهود به صریحِ واقع می توان رسید». ➖این نوع برداشت از کارهای عارفان نشان می دهد که او عارفان را یک گام جلوتر می بیند؛ سپس خود او هم اهل شهود می شود. 🔹در سنت اسلامی هم سهروردی و هم ملاصدرا را داریم که اهل شهودند. ⚠️فلسفه راه مستقل خود را دارد؛ از این رو گاهی به عرفان نزدیک می شود و گاهی فاصله می گیرد و دوباره تلاش می کند تا خود را نزدیک کند و اگر تعارض جدی شد و نتوانست تحلیل عقلیِ موافق ارائه دهد، آن را تأویل می کند. _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه 8️⃣ 🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین ❇️برای اسلامی شدن فلسفه چه باید کرد؟ 1️⃣باید پیش از هر چیز، متون شریعت را به صورت استقلالی بفهمیم تا به فلسفه اخص برسیم؛ 2️⃣دوم اینکه مدعاهای فیلسوفان هم ادامه بیابد؛ 3️⃣سوم اینکه این دو مورد بررسی شوند و با هم تطبیق شوند تا به اسلامی تر شدن فلسفه ما کمک کنند. 🔺از قضا فیلسوفان مسلمان بعضی از راه ها را طی کرده اند. ✅ملاصدرا در فهمِ متون دینی به عنوان یک عالم دینی کار کرده است؛ از این رو فلسفه اش او را به تفسیر و تفسیرش او را به فلسفه کشانده است. 🔸یکی از کارهای بسیار خوبی که ملاصدرا کرده، این است که فهم منضبطی از متون دینی ارائه کرده است. این فهم منضبط مسئله ای بود که عالمان در کل دوره اسلامی برای حل آن می اندیشیدند و ملاصدرا در مفاتیح الغیب و دیگر آثارش این کار را کرد. ✅پس از او، فیض کاشانی در عین الیقین به این کار پرداخته است. فیض کسی بود که با آیات و روایات ارتباط مستقیم داشت، در عین حال، در سنت صدرایی می زیست. ✅این حرکت تا علامه طباطبایی ادامه یافت. تفسیر المیزان در عین حال که می خواهد فهم منضبطی از دین ارائه کند، وامدار عرفان و فلسفه است؛ البته نه اینکه عرفان و فلسفه را تحمیل کرده باشد؛ ✔️از این رو سنت صدرایی به جاهایی دست یافته که بزرگانی مانند علامه طباطبایی را به فرهنگ اسلامی تقدیم کرده است. ❇️فیلسوف مسلمان وقتی مراحلی را طی کرد و به جایی رسید که شریعت را حق محض یافت، آن شریعت، منبعِ تفکر او می شود. ◾️فیلسوف مسلمان علی رغم اینکه باید از راه عقلی مسیرش را طی کند، ◻️از آنجایی که همیشه این گونه نیست که راه عقلی درست باشد، 🔳در نتیجه به تعارض با شریعت نیز کشیده می شود. 🔶موارد زیادی داریم که فیلسوفان ما به تعارض کشیده شده اند و خود آنان یا آیندگان آن را چاره کرده اند. 👈این راهی است که معمولاً فلسفه طی می کند. 🔹فیلسوف کار خودش را می کند؛ در تعارض ➖گاهی فیلسوف از ادعای خودش دست بر می دارد ➖و گاهی هم آن را توجیه می کند و موارد تعارض را با هم جمع می کند. ➖گاهی نیز فیلسوف بعدی می یابد که این مسئله با متون شریعت نمی سازد؛ از این رو از آن دست برمی دارد. ⁉️وقتی فیلسوف مسلمان دچار تعارض می شود، باید برای آن فکری کند. ⚠️مگر آنکه حجت عقلی چنان برای او قوی باشد و مقدماتش آن قدر واضح باشد که هیچ خدشه ای بر آن وارد نشود. در این موارد فیلسوف مسلمان می گوید معنای متن دینی، حتی به گواه متون دینی، دیگر این نیست؛ ✔️البته آنان به لحاظ تاریخی در بیشتر مواردی که به تعارض رسیده اند، به تدریج از نظر فلسفی شان فاصله گرفته اند؛ نه به این معنا که گفته دین را بپذیرند، بلکه به این معنا که باز هم تلاش فیلسوفانه می کنند و می گویند به طبع مقدمات غلطی وجود داشته است. ❗️اگر کسی بگوید عقل مستند است و فیلسوف چگونه در تعارض، حرف دین را می پذیرد، ✔️در جواب باید گفت به این دلیل که عقل برای خود راهی را باز می کند و اگر آن راه را قوی دید، بر آن پافشاری می کند. 🔶من معتقدم فیلسوفان اسلامی ما، به ویژه سه فیلسوفی که به عنوان شاخص سه مکتب در نظر می گیریم، تلاششان این است در عین اینکه کار عقلانی مستقل می کنند، خود را با متن دینی ارتباط دهند. 🔹به لحاظ سیر تارخی، معمولاً چنین است که فیلسوفی، نظری را گفته است و فیلسوف بعدی کاستی های او را به لحاظ شریعت اصلاح کرده است. همچنان که امروزه نیز احساس می شود برخی از آرای ملاصدرا با شریعت نمی سازد و باز این تلاش ها ادامه دارد؛ ولی اگر انصاف را رعایت کنیم باید بگوییم مطابقت حکمت متعالیه با شریعت نسبت به گذشتگان، بسیار بیشتر است. _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲 #تبیین_راه #استاد_فلاح ▫️ #مقوله_رهبری 🎧 #صوت #گزیده —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔰 🔺بلندای حوزه پیش از قیام امام خمینی (ره) ➖مرجعیت دینی ➖پاسخ به سؤالات مربوط به احکام دین ➖دریافت وجوهات ➖رسیدگی به برخی فقرا و دسته ای خدمات اجتماعی ➖تبلیغ دینی ➖و... 🔺بلندای حوزه پس از قیام امام خمینی (ره) ➖رهبری دینی ➖تشخیص سمت و سوهای واجب اجتماعی ➖هدایت جامعه به سوی آن مقاصد(ایجاد قبلۀ اجتماعی) ➖درگیری با موانع پی در پی مسیر ➖و... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 بیانات اخلاقی، استاد فلاح شیروانی —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9