💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
1️⃣ اهمیت حکمت مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2517
2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2561
3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2594
4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2616
5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2638
6️⃣ علوم و اقسام آن (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2677
7️⃣ علوم و اقسام آن (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2715
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
💢بخش 5️⃣
🌐 مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
8️⃣ فخر رازی
🔺 ابوالفضل محمدبن عمر مشهور به فخرالدین رازی، امام فخر، ابن الخطیب و امام المشکّکین (543_606ق) شارح و ناقد آثار و افکار ابن سیناست. او شرحی انتقادی بر الاشارات و التنبیهات و عیون الحکمة ابن سینا نوشته و کوشیده است کاستی های فلسفه ابن سینا را نشان دهد. اثر فلسفی و مهم دیگر او المباحث المشرقیة است که در آن تقریری انتقادی از حکمت مشاء به دست داده است.
9️⃣ابن رشد
🔺محمدبن احمدبن محمدبن احمدبن رشد (520_595ق) فیلسوف مشائی غرب عالم اسلام است. ابن رشد بیشتر شارح فلسفه ارسطوست تا اینکه فیلسوفی مستقل باشد. او در چهرۀ شارح فلسفه ارسطو شناخته می شود و به سبب وفاداری فراوان به ارسطو، درمقام نقد نوآوری های فارابی و ابن سینا در فلسفه برآمده است.
🔺مهم ترین آثار فلسفی او، شرحی بر متافیزیک ارسطوست. ابن رشد در نقد تهافت الفلاسفة غزالی، تهافت التهافت را نوشته، در آن کوشیده است به اشکال های غزالی پاسخ دهد. وجهۀ نظر او به گونه ای است که در مقام دفاع از فلسفه ارسطوئی بر می آید و اشکال های غزالی را بر تقریر فارابی و ابن سینا از فلسفه ارسطوئی کمابیش وارد می داند.
🔺ابن رشد در نقد هایش بر این دو فیلسوف، در واقع «بر شاخه نشسته و بُن می برد». ابن رشد در فلسفه مغرب زمین شارح بزرگ خوانده می شود و تأثیر او بر فلسفه بعد از او، به مغرب زمین محدود شده، در تاریخ فلسفه اسامیِ بعد از خود چندان اثر نگذاشته است.
🔟خواجه نصیرالدین طوسی
🔺محمدبن محمد بن الحسن خواجه نصیرالدین طوسی (597_672ق) فیلسوف، متکلم، ریاضیدان، منجم و سیاست مدار شیعی ، احیاگر فلسفه مشاء در قرن هفتم است.
🔺 در قرن های پنچم و ششم هجری فلسفه مشاء سینوی از چند جبهه نقد شده بود. غزالی در تهافت الفلاسفة، ابوالبرکات بغدادی در المعتبر، شهرستانی در مصارعة الفلاسفة، فخر رازی در شرحش بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا و نیز در المباحث المشرقیة، و سهروردی در حکمة الاشراق آرای ابن سینا را نقد و بررسی کرده بودند و بدین وسیله، فلسفه مشاء رو به کم فروغ شدن گذاشته بود. نقش خواجه در این شرایط ، احیای حکمت مشاء بود.
🔺 شاهکار اصلی خواجه، فلسفی کردن کلام است که در کتاب مهمش تجرید العقاید، تبلور یافته است. مهم ترین آثار فلسفی خواجه اساس الاقتباس (در منطق) و شرح الاشارات و التنبیهات (در منطق و فلسفه) است. او در کتاب اخلاق ناصری آرای خود را در باب حکمت عملی عرضه کرده است.
1️⃣1️⃣ غزالی
🔺زین الدین ابوحامد محمدبن محمد بن احمد طوسی غزالی (450_505ق) مخالف سرسخت فلسفه است . نباید او را فیلسوف مشائی برشمرد، ولی از آنجا که در مقام منتقد فلسفه مشاء، پیش از نگاشتن کتاب تهافت الفلاسفة در نقد فلسفه، مقاصد الفلاسفة را در معرفی آرای مشائیان نوشته است، ذکر نام او در اینجا خالی از فایده نیست.
📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 29_31
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #الهیات_کاربردی با رویکرد تمدنی
💠 #استاد_فلاح
1️⃣ معرفی بحث الهیات کاربردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2231
2️⃣ نگرش و نقش نگاه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2326
3️⃣ نگرش الهی و توحیدی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2387
4️⃣ آثار نگرش توحیدی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2438
5️⃣ آثار نگرش توحیدی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2479
6️⃣ آثار نگرش توحیدی (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2530
7️⃣ آثار نگرش توحیدی (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2597
8️⃣ آثار نگرش توحیدی (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2641
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #الهیات_کاربردی با رویکرد تمدنی
💠 #استاد_فلاح
☑️ یادداشت شماره 8️⃣
🌐 مقدمه 8️⃣
▫️آثار نگرش توحیدی
1️⃣ تأثیرات روحی ـ عاطفی روی شخص
🔺 استاد شهید مرتضی مطهری (ره) در کتاب انسان و ایمان از منظری روانشناختی و جامعهشناختی به بررسی آثار و فواید ایمان مذهبی پرداختهاند(مجموعه آثار شهيد مطهري ؛ ج2 ؛ ص43). بحث از آثار ایمان مذهبی تنها بحث از آثار یک حالت روحی نیست، آنچه در ایمان مذهبی مهم است محتوای معرفتیای است که ایمان به آن تعلق گرفته است. البته آن محتوا در قالب یک گره و پیوند و تعلق قلبی در جان آدمی حضور دارد و منشأ آثاری گشته است.
🔺 «براى اينكه بهتر با آثار نيك اين «سرمايه پرارزش زندگى» و اين «ملك معنوى»[ایمان مذهبی] آشنا بشويم، مستقلا اين بحث را طرح و عنوان مىنماييم.
... ايمان مذهبى آثار نيك فراوان دارد، چه از نظر توليد بهجت و انبساط، چه از نظر نيكو ساختن روابط اجتماعى، و چه از نظر كاهش و رفع ناراحتيهاى ضرورى كه لازمه ساختمان اين جهان است.»
🔺 بحث ایشان ذیل همین مبحث (تأثیرات روحی ـ عاطفی نگرش توحیدی) قرار میگیرد. به همین جهت نگاه سریعی به محور اول از آثاری که برشمردهاند میاندازیم :
🔺 محور اول این آثار ایجاد بهجت و انبساط در شخص مؤمن است. خود این محور را در چند شاخه تفصیل دادهاند :
1️⃣ خوشبینی
🔺 «ايمان مذهبى ازآنجهت كه تلقّى انسان را نسبت به جهان شكل خاص مىدهد، به اين نحو كه آفرينش را هدفدار و هدف را خير و تكامل و سعادت معرّفى مىكند، طبعا ديد انسان را نسبت به نظام كلّى هستى و قوانين حاكم بر آن خوشبينانه مىسازد.»
2️⃣ روشندلی
🔺 «انسان همينكه به حكم ايمان مذهبى جهان را به نور حقّ و حقيقت روشن ديد، همين روشنبينى، فضاى روح او را روشن مىكند و در حكم چراغى مىگردد كه در درونش روشن شده باشد.»
3️⃣ امیدواری به نتیجه
🔺 «در منطق فرد با ايمان، جهان نسبت به تلاش اين دو دسته(راستروان و کجروان) بىطرف و بىتفاوت نيست، ... بلكه دستگاه آفرينش حامى مردمى است كه در راه حقّ و حقيقت و درستى و عدالت و خيرخواهى تلاش مىكنند.»
4️⃣ آرامش خاطر
«ايمان مذهبى به حكم اينكه به انسان ... نسبت به جهان ... اعتماد و اطمينان مىبخشد، دلهره و نگرانى نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زايل مىسازد و به جاى آن به او آرامش خاطر مىدهد.»
🔹ذیل سرفصل سوم (کاهش ناراحتیها) نیز میفرمایند :
🔺 «ايمان مذهبى در انسان نيروى مقاومت مىآفريند و تلخيها را شيرين مىگرداند.
انسان با ايمان مىداند هر چيزى در جهان حساب معيّنى دارد و اگر عكسالعملش در برابر تلخيها به نحو مطلوب باشد، فرضا خود اين غير قابل جبران باشد، به نحوى ديگر از طرف خداوند متعال جبران مىشود.»
🔹این شناختها در زندگی انسانی بسیار حیاتی است، به ویژه آن گاه که با نگرشهای پررنگ توحیدی غنیسازی میشود و جهانی به غایت ژرف و متوحّد و پراز اعجابهای فطری پیش چشم انسان میگذارد.
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ معرفی فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2526
2️⃣ دسته بندی مباحث فلسفۀ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2572
3️⃣ معیار بداهت تصوری در باب مفاهیم بدیهی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2600
4️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2622
5️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2644
6️⃣ معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2735
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #فلسفهی_فلسفهی_اسلامی
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 5️⃣
🌐معیار بداهت مفاهیم از دیدگاه فیلسوفان مسلمان
🔘 دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
🔺محقق طوسی در اساس الاقتباس معیاری ترکیبی برای بداهت مطرح کرده است: بدیهی آن است که یا صریحاً از حس ( ظاهر و باطن ) به دست آید یا صریحاً از عقل. بنابراین دیدگاه او آمیزه ای ازدیدگاه مشائیان و شیخ اشراق است.
🔘 تفاوت بدیهی عقلی محض و بدیهی حسی
🔺 وی تفاوت این دو، یعنی بدیهی عقلی محض و بدیهی محسوس را در کلی بودن یکی و جزئی بودن دیگری نمی داند.
🔘مشکلی که خواجه با آن روبه رو است
🔺مفاهیمی مانند سفیدی و گرسنگی، که از راه حس ظاهر یا باطن به دست می آیند، از سویی برای کلی شدن نیازمند طی کردن فرایندی هستند که به فرایند اکتساب نظری شبیه است و از سوی دیگر خواجه می خواهد آنها را بدیهی قلمداد کند.
🔺محقق طوسی می داند که برای تحصیل مفاهیم کلیِ سفیدی یا گرسنگی ، می باید مفاهیم جزئی آنها را به طور مکرر از راه حس یافت و روندی شبیه استقرا را پیمود تا مفاهیم کلی آنها کسب شود. طبیعی است که در این فرایند نوعی اکتسابِ شبیه استقرا باید انجام شود.
🔘پاسخ خواجه
🔺پاسخ خواجه این است که پس از آنکه مفهوم کلی سفیدی یا گرسنگی در عقل تقرر یافت، عقل می یابد که تصوری روشن از آن نزد خود دارد و برای تصور آن، محتاج تصور دیگری نیست.
🔺وضوح مفهوم کلی، در وضوح مفهوم در مرحلۀ حسی ریشه دارد. عقل پیش از پیمودن فرایند اکتساب این مفهوم کلی، پس از آنکه روندی اکتسابی شبیه استقرا را از سرگذرانده و این صورت کلی در عقل استقرار یافته است، هنگامی که به این صورت کلی می نگرد، آن را نیازمند صورت و تصوری دیگر نمی بیند؛ زیرا این مفاهیم از راه حس با پیمودن مراحل کلی شدن، برای عقل آشکار گشته اند. این همان سببی است که باعث می شود این دسته از مفاهیم بدیهی را مفاهیم محسوس به حس ظاهر یا حس باطن بنامیم، گرچه این مفاهیمِ بدیهی، مفاهیمی کلی اند.
🔘پاسخ استاد یزدان پناه به پاسخ خواجه
🔺به اعتقاد ما، حتی مفاهیم فلسفی مانند وجود، وجوب و امکان نیز با شهود عقلی درک می شوند، و مشهود عقلی نیز به محسوسات و مشاهدات مُلحَق است. از این رو تفاوتی میان بدیهی عقلی محض و محسوسات باقی نمی ماند.
🔺وی مقام اجمال و مقام تفصیل را در هم آمیخته است. مشکل این است که در مقام اجمال مفاهیم کلی محسوس، مانند سفیدی و گرسنگی، نزد عقل به شکل بدیهی درک شده اند؛ اما در مقام تفصیل، تصور این مفاهیم نزد عقل نیازمند تصورات دیگر است. ازاین رو این تصورات، کسبی و نظری اند، نه بدیهی.
📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفهی فلسفهی اسلامی ص 32_37
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
💢بخش 3️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2536
💢بخش 4️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2576
💢بخش 5️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2625
💢بخش 6️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2647
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 6️⃣1️⃣
🌐 علی وجهٍ کلی (4)
❇️ جزئی بما هو کلی
🔺 مسئله دیگر در بحث توضیح علی وجه کلی ادبیاتی است به نام جزئی بما هو جزئی و جزئی بما هو کلی. جزئی بما هو جزئی یعنی شخص از آن جهت که شخص است. ولی در جزئی بما هو کلی درست است که داریم به شخص نگاه می کنیم ولی به لحاظ کلی مد نظرمان است، مثلا زید را بما هو انسان مد نظر داریم.
🔺قضیه شخصیه که می گوییم برهان در آن جاری نمی شود همین جزئی بما هو جزئی است.
🔺این همانی است که در بحث های آقایان تعبیر می کنند علم بالعرض بالجزئی پیدا می کنیم.
🔺مثلا در مورد این درخت خاص وجود او اصیل است یا ماهیت او؟ می گوییم وجود او. می گویند مگر شما نگفتید در فلسفه از جزئی بحث نمی کنیم،؟ می گوییم این جا دیگر جزئی بما هو کلی مد نظر است نه بما هو جزئی. در واقع آن قاعده کلی که آنجا به دست آمد در مورد این جزئی پیاده اش کردیم.
❇️برهان در جزئی نیست، منظور نتیجه است نه مقدمات
🔺اینکه می گوییم کلی آیا فقط مقدمات باید کلی باشند یا نتیجه هم باید کلی باشد؟
🔺آنچه که می گویند لا برهان علی الجزئی عمدتا به نتیجه و مطلوب نظر دارند. اینجا که علامه می گوید لا یجری البرهان فی الجزئی بما هو متغیر زائل لا یجری یعنی با برهان نمی توانیم جزئی بما هو متغیر و زائل را ثابت کنیم.
🔺الان اصلا صحبت مقدمه نیست. صحبت نتیجه است که اگر شما راه برهان را طی کنید هیچ گاه نمی تواند به جزئی بما هو جزئی (شخصی) برسد.
🔺چون محل نزاع روشن نیست وقتی می گوییم لا یجری البرهان فی الجرئی می گویند الان ما بالحس یک مقدمه در برهان قرار دادیم، در حالی که محل نزاع این بحث مقدمه نیست بلکه نتیجه است.
🔺مقدمه می تواند جزئی باشد شخصی باشد و یقینی هم باشد الان که می گویند مقدمه فعلا اجازه بدهید بدون هیچ قید بگویم بعدا می گویم چه قید هایی باید به آن بخورد.
البته این زمانی است که مقدمه بالحس (ظاهر یا باطن) یافته شده باشد؛ ولی اگر مقدمه توسط عقل یافته شده باشد عقل ذات می یابد لذا اگر یافت نباید بگوییم جزئی بما هو جزئی این دیگر از جزئی بما هو جزئی در می آید، و به جزئی بما هو ذات و جزئی بما هو کلی می رسد. حتی وهم که همان عقل ساقط است هم ذات می بیند ولی ذات جزئی؛ به عبارتی معنا می بیند به خلاف حس که صورت می بیند و تا صحبت معنی شد می شود ذات.
🔺حالا اگر با مبنای شهود عقلی برویم، در همه شهودات حسی عقل می آید و شهود می کند لذا جزئی بما هو جزئی نمی بیند بلکه جزئی بما هو کلی می بیند.
🔺شهود عارفان نیز از همین سنخ شهود است لذا نباید گفت که شخصی است! شهود از سنخ معانی است نه صور. لذا شهودهای معنوی و کشف های معنوی که دارند جزئی نیست. اصلا با خدا هم ارتباط بر قرار می کند واحد بالشخص است اما شخصی بما هو معنی؛ وقتی گفتید بما هو معنی یعنی بما هو ذات. شهود صوری را الان جزو کار قرار ندام، محل بحث شهود صوری جدا است شهود معنوی الان محل بحث ما است.
🔺در شهود عقلی ذات یافت می شود. ولو می گوییم رفتیم در این شخص درخت، درخت را گرفتم یا در این شخص انسان، انسان را گرفتیم؛ ولی در این شخص هم بالاخره ذات هست، تا ذات را یافتی از سنخ معنا است و حالت معقول پیدا می کند و معقول هم کلی است. به تعبیر دیگر این جزئی را بما هو کلی یافتیم نه بما هو جزئی.
📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
1️⃣ معرفی محتوای کتاب
https://eitaa.com/fvtt_ir/2466
2️⃣ معنای لغوی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2492
3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2541
4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2582
5️⃣ عرفان عملی و نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2603
6️⃣ عرفان عملی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2628
7️⃣ عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2655
8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2688
9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2704
🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین
https://eitaa.com/fvtt_ir/2718
1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر
https://eitaa.com/fvtt_ir/2755
2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2813
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
💢بخش 7️⃣
🌐 عرفان نظری
🔺پس از آنکه سالک منازل عرفانی را پشت سر گذارده، در ساحت قدس قدم میگذارد و به مقام فنا و بالاتر از آن، بقای پس از فنا میرسد، مشاهدات و مکاشفاتی به او روی میآورد و در پی آن، معرفتی از سر شهود و حضور، نسبت به حقایق نظام هستی پیدا میکند که این معرفتهای برآمده از شهود، بنیاد و حقیقت عرفان نظری میباشند.
🔺بنابراین، عرفان نظری، علمی حصولی است که از حقایقِ دریافت شده بهوسیلۀ شهود حکایت میکند.
🔺به بیان دیگر، همچنانکه عارفان تجارب خویش را در پیمودن منازل سلوک به رشتۀ تحریر درآورده، علم عرفان عملی را پدید آوردند، با تحریر معارف برآمده از شهودِ حقایق، برای قافلۀ بشری ارمغانی بس گرانقدر عرضه داشتند که علم عرفان نظری نام دارد.
📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 51_52
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #تاریخ_فلسفهی_اسلامی
1️⃣ دانش تاریخ فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2499
2️⃣ سنتهای فلسفی پیش از اسلام / فلسفه هندی پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2556
3️⃣ ویژگیهای فلسفۀ هندی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2585
4️⃣ آشنایی مسلمانان با فلسفۀ هندی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2631
5️⃣ فلسفه در چین پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2664
6️⃣ عدم تأثیر فلسفۀ چینی در شکل گیری فلسفۀ اسلامی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2697
7️⃣ فلسفه در سنت ایرانی پیش از اسلام
https://eitaa.com/fvtt_ir/2707
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #تاریخ_فلسفهی_اسلامی
💢بخش 5️⃣
🌐 فلسفه در چین پیش از اسلام
🔘 دوره های اصلی فلسفۀ چینی
🔺 تاریخ تفکر در چین سابقه ای دیرینه دارد؛ اما آغاز دوران فلسفه های منظم و مدون چین را قرن ششم پیش از میلاد می دانند. بیش از 25 قرن از حیات فلسفی چین می گذرد و این مدت را به چهار دوره تقسیم می کنند:
1)دورۀ باستان، از قرن ششم تا 221 پیش از میلاد؛ 2)دورۀ میانه، از 221 پیش از میلاد تا 960 میلادی؛ 3)دورۀ جدید، از 960 تا 1900 میلادی که دوران سیطرۀ بلامنازع مکتب نو کنفوسیوسی بود؛ 3)دورۀ معاصر، از 1912 به بعد که مکتب نو کنفوسیوسی در چالش با فلسفۀ غربی رو به زوال نهاد و به ویژه در اواسط قرن بیستم با ظهور مارکسیسم ناتوان شد.
1️⃣دورۀ باستان
🔺 در این دوره صد مکتب که شامل کشاورزان، سیاسیان، سران نظامی و دیگر متفکران مستقل می شد، با یکدیگر رقابت می کردند و وجه اشتراک و دغدغۀ اصلی آنان انسان بود
🔘مکتب کنفوسیوسی
🔺 کنفوسیوس انسان برتر را انسان آرمانی در برابر اشراف زاده معرفی کرد و آن را به انسانی خردمند، خیرخواه و شجاع که محرک او به جای سود و منفعت، راستی و عدالت است و « راه» (دائو) را می آموزد و به انسانها عشق می ورزد، تعریف کرد.
🔺کنفوسیوس و پیروان او در پی جامعه ای بودن که به خوبی سامان یافته باشد و مردان با فضیلت آن را اداره کنند، اما اختلاف دربارۀ نیک سرشتی و بد سرشتی فرد انسان در بین پیروان کنفوسیوس موجب پیشنهاد دو راه مختلف برای دستیابی، به این هدف شد.
🔺آنکه به نیک سرشتی انسان باور داشت پیشنهاد می کرد اگر حاکم، اندیشه های صرفاً انسانی خود را در ادارۀ حکومت به کار اندازد، آن هدف تأمین می شود و معتقد به بدسرشتی انسان می گفت چون انسانها سرشتی بد دارند لازم است حاکم با اِعمال قوانین و اجرای برنامه های هدایتگرانه، مردم و جامعه را به سامان کند.
🔘مکتب دائویی
🔺مکتب کنفوسیوس، دائو یا راه را نظامی از حقایق اخلاقی و تبلور « آسمان» می دانست؛ اما مکتب دائویی آن را عبارت از خود طبیعت می شمرد. لائوزه (متولد قرن ششم پیش از میلاد) که بنیان گذار این مکتب است، «راه» را با «آسمان» یکی گرفت و گفت « راه» ازلی، خود انگیخته، بی نام و توصیف ناپذیر است؛ هم سرآغاز همۀ اشیاء است و هم اشیاء مسیر خود را در آن می پیمایند.
🔺با اینکه مکتب دائو متعالی تر از مکتب کنفوسیوس است، دغدغۀ اصلی آن مانند کنفوسیوس، انسان است.
🔘مکتب مووی
🔺مکتب مووی که مو زه ( 468_376ق.م) آن را بنیان نهاد، اعتراض و واکنشی بود بر ضد بسیاری از تعلیمات و آموزه های مکتب کنفوسیوس. مهم ترین اختلاف آن دو به نظریۀ محبت عام مووی و نظریۀ محبت ذومراتب کنفوسیوسی باز می گردد. در مکتب کنفوسیوس سفارش شده بود که فرد در عین لزوم محبت به همۀ افراد، باید محبت ویژه ای به والدین خود نشان دهد تا از این رهگذار روابط خانوادگی باقی بماند؛ اما مو زه تأکید می کرد که مردم باید والدین دیگران را مانند والدین خود دوست بدارند و نباید بین آنان فرق نهاد.
🔘منطقیها
🔺دغدغۀ اصلی این مکتب بحث از عناوین و واقعیات است و از این رو تنها مکتبی بود که از مسائل متافیزیکی مانند وجود، نسبیت، فضا، زمان، کیفیت، فعلیت و علل بحث می کرد.
🔘مکتب یین _ یانگ
🔺دیدگاه اصلی مکتب یین _ یانگ، قول به دو قوۀ کیهانی است: یکی «یین» که منفی، منفعل و ضعیف است و دیگری «یانگ» که مثبت، فاعل، قوی و یکپارچه است و همه چیز از تأثیر متقابل این دو پدیدآید. نظریۀ «یین و یانگ» پیوسته و قرین با نظریۀ « پنج عنصر» فلز، چوب، آب ، آتش و زمین است.
🔺این مکتب بیش از هر مکتب دیگری آموزه های اخلاقی و اجتماعی چینی را بر شالوده ای جهان شناختی استوار کرد و بر جنبه های مختلف حیات و فرهنگ چینی تأثیر گذاشت.
🔘مکتب قانون گرایی
🔺 مکتب قانون گرایی دیدگاههای فلسفی قابل اعتنایی ندارد. هدف اصلی این مکتب تمرکز قدرت در حاکم بود. این مکتب پذیرفت که سرشت انسان شر است و ارزشهای اخلاقی در برابر منافع عینی اعتباری ندارد. پیروان این مکتب بر شمول همگانی قانون تأکید ورزیدند و از این رو، نادانسته به برابری همه انسانها تن دادند.
📚 منبع: کتاب درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی جمعی از نویسندگان : زیر نظر دکتر محمد فنایی اشکوری جلد 1 ص 97_102
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2508
2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2553
3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2591
4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2635
5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2667
6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2694
7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2710
8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود
https://eitaa.com/fvtt_ir/2728
9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2761
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 5️⃣
2️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی
🔺شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی در سال 549ق، در سهرورد زنجان چشم بر جهان گشود. وی تحصیلات آغازین خود را نزد مجدالدین جیلی گذراند و سپس تحصیلات تکمیلی خود را در اصفهان نزد ظهیرالدین فارسی به پایان برد. پیش از بیست سالگی، دورۀ تحصیل او به پایان رسید و پس از این زمان، وی حکیمی مشایی بود که به گفته خود به شدت از مبانی حکمت مشاییان دفاع کرد.
🔺 پس از این دوره، به سبب پیش زمینه های ذاتی اش، به سیر و سلوک روی آورد و به ریاضت ها و مجاهدت های دشوارِ دور از تصور پرداخت و به تدریج، با دست دادن برخی مکاشفه ها و مشاهده های روحانی، به بطلان یا نقص بسیاری از مبانی و مباحث حکمت مشایی معتقد شد.
🔺 هرچند از این زمان می گذرد، حجم تجربه های عارفانه او افزایش می یابد تا آنجا که استعداد لازم برای دریافت انبوهی از معارف شهودی متراکم را در یک کشف معنوی به دست می آورد. این همان لحظه ای است که خود به عنوان «روزی عجیب» از آن یاد می کند که دمندۀ قدسی، همۀ آن معارف مندمج را به یکباره بر وی القا می کند؛ هرچند تقریر و تحریر آنها به سبب وجود موانع بسیار که لازمۀ سفرهای سلوکی او بوده است، چندین ماه به طول می انجامد.
سهروردی در نهایت، مکتب اشراقی و حکمت نوری خود را در 39 سالگی در مهم ترین کتابش « حکمة الشراق » عرضه کرد.
🔺 مهم ترین شاخصه حیات علمی سهروردی همراهی خردورزی و سلوک و شهود است.
🔺 سهروردی بیشتر عمر خود را در سفرها می گذراند و یکی از اهداف مهم او در این سفرها یافتن مشارک مطّلع بود. می خواست بداند آیا کس دیگری نیز مکاشفاتی مانند او داشته است. وی در سال 579ق، بنا به نقل ابن ابی اصیبعه، به سوی حلب، سفر کرد. حاکم حلب در آن زمان ظاهرالدین ،پسر صلاح الدین ایوبی بود.
🔺به تدریج سهروردی با طرح دیدگاه های حکمی و فلسفی جدید خود _ که بر سطحی نگران گران می آمد _ و به دلیل فائق آمدن او بر آنان در بحث ها و مناظره ها و شاید هم به دلیل مذهبش، مورد بغض و کینه این علما قرار گرفت و شکایت او را نزد مَلِک ظاهرالدین برد؛ اما وی به دلیل عنایت ویژه اش به شیخ اشراق به شکایت آنان وقعی ننهاد. از همین رو، آن علما به گمان خویش، از بیم آنکه شیخ اشراق موجب گمراهی ظاهرالدین شود، نامه ای بر ضد او به صلاح الدین، پدر ظاهرالدین می نویسند و او نیز حکم قتل شیخ را صادر می کند و سهروردی در دیار غربت و پس از نزدیک به یک دهه سکونت در حلب، در همان جا به قتل می رسد و به «شیخ مقتول» شهره شد.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 11_15
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔰 ثبتنام دوره عمومی فلسفه و عرفان اسلامی
🔷️ با توکل بر خداوند متعال و توسل بر اهل بیت معصومین علیهمالسلام، همزمان با عید الله الاکبر ، عید سعید غدیر، ثبتنام دوره عمومی فلسفه و عرفان اسلامی آغاز شد.
🔶️ این دوره به صورت مجازی و به مدت سه ساله، توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات برگزار میگردد.
⏱ زمان ثبت نام: تا ۳۱ مرداد ۱۳۹۹
🏷 برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام در دوره به سامانه نفحات مراجعه نمایید؛
http://samaneh.nafahat-eri.ir
💢 مؤسسه نفحات @nafahat_eri
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🔰 ثبتنام دوره فشرده حکمت اسلامی
🔷️ با توکل بر خداوند متعال و توسل بر اهل بیت معصومین علیهمالسلام، همزمان با عید الله الاکبر ، عید سعید غدیر، ثبتنام دوره فشرده حکمت اسلامی آغاز شد.
🔶️ این دوره به صورت مجازی و به مدت یک ساله، توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات برگزار میگردد.
⏱ زمان ثبت نام: تا ۳۱ مرداد ۱۳۹۹
🏷 برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام در دوره به سامانه نفحات مراجعه نمایید؛
http://samaneh.nafahat-eri.ir
💢 مؤسسه نفحات @nafahat_eri
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
1️⃣ اهمیت حکمت مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2517
2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2561
3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2594
4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2616
5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2638
6️⃣ علوم و اقسام آن (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2677
7️⃣ علوم و اقسام آن (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2715
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
💢بخش 6️⃣
🌐 علوم و اقسام آن
🔘 اهمیت تقسیم علوم
🔺منظور فیلسوفان از فلسفه یا حکمت مجموع علوم عقلی است. آنها برای معرفی فلسفه به این معنا دست به تقسیم آن زده، به تعریف هر یک از اقسام و معرفی موضوع و فروعات و مسائل آنها پرداخته اند.
🔺برای تقسیم بندی علوم اغراضی گوناگون را می توان در نظر گرفت. اما احتمالاً آسان شدن آموزش و آموختن را می توان یکی از مهم ترین آنها دانست.
🔘 تقسیم بندی ارسطوئی
🔺تقسیم بندی ارسطوئی، با آنکه منسوب به ارسطوست، همان تقسیم بندی ارسطو نیست و با آن تفاوت هایی دارد.
🔺ارسطو حکمت را به سه قسم«نظری، عملی، تولیدی» تقسیم و حکمت نظری را به سه قسم: طبیعی، ریاضی و الهی تقسیم کرده ، ولی حکمت عملی را به اقسامی تقسیم نکرده است. گرچه او اخلاق ، سیاست و تدبیر منزل را تحت عنوان حکمت عملی گنجانده است، اما آنها را از اقسام آن نشمرده است، بلکه آن را همان سیاست معرفی کرده، علومی مانند اخلاق ، تدبیر منزل، و علم لشکرکشی را در خدمت آن ( یعنی در خدمت سیاست) دانسته است. او تقسیمی برای حکمت تولیدی نیز بیان نکرده، آن را همان شعر معرفی کرده است.
🔺 این تقسیم بندی عیناً در آثار فیلسوفان مسلمان مشاهده نمی شود، بلکه با اصلاحاتی که شامل افزایش و کاهش است، مشاهده می گردد. آنها فلسفه را به جای سه قسم، به دو قسم نظری و عملی، و فلسفه نظری ر ابه همان سه قسم طبیعی، ریاضی و الهی تقسیم کردند که در آثار ارسطو نیز آمده بود. اما فلسفه عملی را به سه قسم اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی در آثار فیلسوفان پیش از ابن سینا مانند کندی و فارابی دیده نمی شود. در آثار فیلسوفان پیش از اسلام نیز به این تقسیم بندی تصریح نشده است.
🔺از این رو ، می توان احتمال داد نخستین بار ابن سینا بود که به این طبقه بندی علوم تصریح کرده. طبقه بندی یاد شده در آثار گوناگون ابن سینا یکسان نیامده است، ولی روح آن در آثار متفاوت او یکی است و فیلسوفان بعدی، حتی اشراقیان و صدراییان نیز در آثار خود آن را آورده اند.
🔘تقسیم بندی فارابی
🔺فارابی در احصاء العلوم ، بدون آنکه درصدد تقسیم بندی و طبقه بندی علوم برآید، به شمارش علوم و معرفی اجمالی آنها می پردازد. می توان گفت او صرفاً به شمارش و احصای دانش ها نپرداخته، بلکه خواسته است آنها را به نوعی طبقه بندی کند.
🔺فارابی هشت علم را در پنج فصل معرفی کرده است: 1)زبان (شامل لغت و قوانین الفاظ«صرف و نحو»)؛ 2)منطق (شامل مقولات، عبارت، قیاس، برهان، جدل، سفسطه، خطابه و شعر)؛ 3)ریاضیات یا تعالیم(شامل علم عدد، علم هندسه، علم مناظر، علم نجوم، علم اثقال و علم حیل)؛ 4) طبیعی( شامل سماع طبیعی، سماء و عالم، کون و فساد، آثار علوی، معادن، نبات، حیوان و نفس)؛ 5)علم الهی یا مابعدالطبیعه (شامل بحث درباره موجود بما هو موجود، فحص از مبادی براهین در علوم نظری، فحص از موجودات غیرمادی) ؛ 6)علم مدنی (شامل اخلاق و سیاست)؛ 7) علم فقه؛ 8) علم کلام.
🔺نکته قابل توجهی که در اینجا دیده می شود و در آثار دیگر فارابی نیز وجود دارد، آن است که او اخلاق و سیاست را از اجزای علم مدنی برشمرده.
📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 33_39
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac