{هَرکسی اسلحِه خاصِ
خودَش را دارَد..!🌱}
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
{ تا زمانی که این بانگ الله اکبر هست
این مبارزه هم هست💛✌🏻🌱...
تا زمانی که ظلمی هست،این مبارزههم هست
شکلش فرق میکنه،اصلش که فرق نمیکنه }
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
°•امروزمھمترینفعّالیّتدانشآموز
ڪاردرسۍوڪارتحصیلۍاست؛
واقعاًعبادتاست🌿
خودتانرا،فکرتانرا،دانشتانرا،
قدرتعلمیتانرا #تقویت ڪنید.✌🏽
• آسدعلی
بایدقوۍشویم (: ✌🏽♥️
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
هدایت شده از نُــۅ+جـۅانِ ایـرانــے💖😍
سلام بچه ها 👋
فردا اولین پنجشنبه ماه ربیع الثانی هست ، و کلا پنجشنبه های اول ماه ، گرفتن روزه سفارش شده ...
شما هم اگه دوست داری
به همراه مابقی نوجوونای ایرانی در این برنامه شرکت کنی ، فقط کافیه آمادگی خودت رو اعلام کنی ✋
بیاد فرمانده عزیزمون
شهید حاج قاسم سلیمانی 😍
🌐 مهم ترین فایده روزه
برقراری تعادل روح و جسم مون هست
اینجا اعلام آمادگی کن ✋👇
🔷 @dadash_mojtaba
#ݐاٺۅقنۅجۏۅڹــاےایږانـے
#قراردستہجمعی
#نوجوانتمدنساز
🍃 @noojavan_irani 🍂
پروردگار امروز تو ! 🌙
همان پرودگاری است که یوسف را از ته چاه به تخت پادشاهی رساند! 👑
پس ناامیدی برای تو امکان پذیر نخواهد بود! 🙅🏻♀️🙅🏻♂️
پروردگارت تو را نیز میتوانید بی نیاز و غنی سازد ! 🙃
فقط یک یا عـــلــی لازم است ! ✌🏻
یا عـــلــی بگو حماسه ای به پا کن دوباره !!! ✌🏻👊🏻
#یاعـــلــی
#در_ناامیدی_بسی_امید_است !❤️🌙
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
..
.
آرامش تڪـہ اے از نگاـہ خالص خدا بـہ بندگانش است !✨🌙
آرامش را قلب هایے نصیب خود میڪنند ڪـہ خالص باشند و البتـہ مخلص! ✌🏻🙃
خالص بودن یعنے چه؟ 🧐
یعنے خلوص نیت در ڪارها، یعنے ڪار هایے را انجام بدهے ڪـہ از بسم اللـہ یش براے خدا باشد !😇🥰
#خالص_باش_تا_مخلص_شوے !😇🌙
#جوانان_ایرانے
✉️ڪانالے مخصوص دهـہ هفتادے تا دهـہ نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
❤️...رمان...❤️
#شکسته_هایم_بعد_تو 💔
#قسمت31
هنوز چایش به نیمه نرسیده بود که در اتاق باز شد و آیه مراجعش را
بدرقه کرد. زنی آشفته از اتاق خارج شد و ارمیا با دیدن آیه زینب را روی
صندلی کناریاش گذاشت و بلند شد. نگاهش به آیه دوخته شده بود که
صدای مضطربی نامش را صدا کرد:
_ارمیا!
چند نگاه متعجب به زن آشفته دوخته شد: ارمیا... آیه... رها!
آیه: شما این آقا رو میشناسید؟ نکنه...
ارمیا نگاه متعجبش را از زن آشفته گرفت و به آیه دوخت. کمی شیطنت
همراه نگاهش شد. بوی کمی حسادت میآمد و چقدر این بو برایش
خوشایند شده بود.
زن دوباره گفت:
_خودتی ارمیا؟!
ارمیا حواسش را دوباره به زن داد و با دقت بیشتری نگاهش کرد. به
محض اینکه شناخت، سرش پایین افتاد:
_آیه خانم کارتون تموم شده؟ اگه تموم شده بریم!
آیه: چند دقیقه کارم طول میکشه، باید گزارش این ملاقات رو بنویسم؛
خیلی وقته منتظرید؟
در همانحال که با ارمیا صحبت میکرد نگاهش به زن بود.
ارمیا: به قدر خودن نصف این چای!
آیه نگاهش را به استکان روی میز دوخت:
_پس تا تمومش کنی منم میام، میخوام با دکتر صدر هم صحبت کنم.
ارمیا سری تکان داد و از گوشهی چشم حرکت زن آشفته را به سمت خود
دید.
آیه هم دید و سکوت کرد. چیزی ته دل آیه ترسید که رنگش پرید و ارمیا
این رنگ پریدگی را خوب دید. به سمت آیه قدم برداشت:
_حالت خوبه؟ چرا رنگت پرید؟ رها خانم، یه آبقند براش میارید؟
رها سریع به آشپزخانه رفت. آیه لب زد:
_تو همونی؟
ارمیا مقابلش ایستاده بود:
_یعنی چی آیه؟
آیه: دختری که عاشقش بودی و رفتی خواستگاریش؟ اونی که یکسال
میاد پیش من و از عشقش به مردی که رفت میگه، همون عشق توئه؟
ارمیا ابرو در هم کشید:
_آیه! اینا چیه میگی؟
زن آشفته گفت:
_تو ازدواج کردی؟! با دکترِ من؟! تو منو تعقیب کردی و برای انتقام از من
با دکترم ازدواج کردی؟
ارمیا عصبانی به سمت زن برگشت:
_این قصهها چیه به هم میبافید خانم؟ چرا باید من شما رو تعقیب کنم؟
زن: چون عاشقم بودی!
ارمیا: حماقت جوانی بود که تموم شد، همون روز که از خونه بیرونم
کردید تموم شد... تموم! من بیشتر از سه ساله که با این خانم آشنا شدم
و خواستگارش بودم و الانم ایشون همسر منن.
آیه نگاهش به زن دوخته بود که لرزشش هر لحظه بیشتر میشد
❤️ادامه دارد ...
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️