نظر یکی از شرکت کنندگان ...
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
🏴دنیا به عزای تو یتیمانه گریست
🏴هر مرد و زن و عاقل و دیوانه گریست
🏴من کودک معصوم یتیمی دیدم
🏴آنروز چه مظلوم و غریبانه گریست...
...🖤رحلت امام خمینی تسلیت باد...🖤
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
▪️اماما حرمت ایران تو بودی تمام روح این سامان تو بودی
◾️ز چشمم سیل اشک سرخ جاری است دلم سرشار از ابر بهاری است
◼️ای خمینیای مسیحای زمان ای تسلای دل و آرام جان
◼️یاد تو ما را چراغ روشن است عشق تو همواره در جان و تن است
◾️سالروز رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران
▪️حضرت امام خمینی (ره) تسلیت باد
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
هدایت شده از جمعیت انقلابی ایتا
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جمعیت_انقلابی_ایتا
🎥 #حتما_ببینید
⛔️لطفااینسهونیمدقیقهراازدستندهید!⛔️
⚠️دیدگاه دشمنان انقلاب از رهبر معظم انقلاب چیست؟!🤔
❓نظر امامخمینی(رضواناللهتعالیعلیه) درباره رهبر معظم انقلاب چه بود..؟!🤔
#چهاردهم_خرداد
#رحلت_امام_خمینی 🏴
#سالروز_انتخاب_رهبر ❤️
#پروفایل🍁
#پسرانه🏵
#مذهبی✨
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
#پروفایل🍁
#عاشقانه_دونفره💑
#مذهبی✨
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
#پروفایل🍁
#دخترانه🌈
#مذهبی✨
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
🌸جــــوانان ایرانـ🇮🇷ــے🌸
❤️...رمان...❤️ #از_روزی_که_رفتی #قسمت2 -سلام؛ با موتور اومدی تو جاده؟! -سلام؛ نمیدونستم هوا اینجوری
❤️...رمان...❤️
#از_روزی_که_رفتی
#قسمت3
صدای صحبتهای ارمیا و حاج علی محو و محوتر میشد و صدای مَردی در گوشش زنگ
میزد:
_وای آیه... انگار اینجا خود بهشته!
آیه با لبخند به مردش نگاه کرد و با شیطنت گفت:
_شما که تا دیروز میگفتی هر جا که من باشم برات بهشته، نظرت عوض
شد؟
-نه بانو؛ اینجا با حضور تو بهشته، نباشی بهشت خدا هم خود جهنمه!
آیه مستانه خندید به این اخم و جدیّت صدای مَردش...
صدای حاج علی او را از خاطرات به بیرون پرتاب کرد:
_آیه جان... بابا! بیا این آبجوش رو بخور گرمت کنه!
به لیوان میان دستان پدر نگاه کرد. لیوان را گرفت و بخارش را نفس
کشید؛ این عادت همیشگی او و مَردش بود، به یاد آورد...
مَردش استکان را از روی میز برداشت و بخارش را نفس کشید و گفت:
_لذت خوردن یه چایی خوب، به اینه که اول عطرشو نفس بکشی...
مخصوصاً وقتی چای زنجبیل باشه!
استکان را به بینیاش نزدیک کرد و نفس عمیقی کشید و با لذت
چشمانش را بست.
حاج علی لیوان چای را به سمت ارمیا گرفت: _بفرمایید، چای دارچینه،
بخور گرم شی!
لیوان را گرفت و تشکر کوتاهی کرد. نگاهی به اطراف انداخت. بارش برف
قطع شده بود؛ اما آنقدر شدید باریده بود که هنوز هم امکان حرکت
وجود نداشت؛ باید منتظر راهداری و امدادگران هلالاحمر بمانند. دستی
جلوی چشمش قرار گرفت، حاج علی بستهای بیسکوئیت را مقابلش
گرفته بود:
_بخور، بهتر از هیچیه! وقت نشد وسایل سفر رو حاضر کنم؛ برگشتمون
عجلهای شد. حال دخترمم خوب نیست، زنها بهتر این کارا رو بلدن!
ارمیا: این حرفا چیه حاج علی، من مهمون ناخوانده شدم!
حاج علی لبخندی زد و نگاهش مات جادهشد:
_انگار این راه حالاحالاها باز نمیشه. چند ساعت پیش بود که بهمون خبر
دادن دامادم شهید شده، سریع حرکت کردیم بریم ببینیم چی شده؛ هنوز
نمی دونیم چیشده؛ اصلا خبر شهادتش قطعی هست یا نه؟
❤️ادامه دارد ...
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️