روزی اسب پیرمردی فرار کرد،
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!😔
پیر مرد گفت : ازکجا معلوم؟!
فردا اسب پیر مرد با چند اسب وحشی برگشت.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!😍
پیرمرد گفت: از کجا معلوم؟!
پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!😔
پیرمرد گفت از کجا معلوم؟!
فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند : چقدر خوش شانسی!😍
پیرمرد گفت : از کجا معلوم؟!
زندگی پر از خوش شانسیها و بدشانسی های ظاهری است🌸
شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.👌
از کجا معلوم؟!
خداوند در آیه 216 سوره بقره:
وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
⚘️چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است.
و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است.
و خدا میداند، و شما نمیدانید.⚘️
#خوش_شانسی
#بد_شانسی
#تقدیر_امور
#قضا_و_قدر
#رضا
#تسلیم
@gahe_ashegi
#شنبه_های_نبوی
☘کسی که شهرت او رحمت للعالمین باشد...
یگانه آینهدارِ، خدا، روی زمین باشد...
☘چه توصیفی از این بهتر، پیمبر باشی و نامت:
رسول مهربانیها، نبی باشد، امین باشد...
#من_محمد_را_دوست_دارم
#نحنفداکیارسولالله
@gahe_ashegi
هدایت شده از گاه عاشقے
سلام دوستان عزیز
کلاسهای آموزش شنا از هفته ی آینده
روزهای فرد یعنی یکشنبه سه شنبه و پنجشنبه
ساعت هشت و نیم صبح شروع میشود
#هزینه گروهی ۷۵۰ که ۴۰۰ زمان ثبت نام و مابقی بعد از شش جلسه
#هزینه نیمه خصوصی یک میلیون نصف زمان ثبت نام و نصف شش جلسه بعد
#رده_سنی از شش سال به بالا میتونن ثبت نام کنن
#تعداد جلسات ده جلسه هست و هر فرد فقط دو جلسه اجازه ی غیبت موجه دارد
برای ماشین هم تعداد معلوم بشه براتون ماشین هماهنگ میکنم
هر ماشینی بگیرم بسته به تعداد هر قیمتی بگه اول براتون تخفیف میگیرم و بعد همون مقدار رو بین نفرات تقسیم میکنیم
خودم هم انشالله در استخر حضور دارم برای بچه های کوچک تر که میرن چهار متری مثل پارسال هواسم بهشون هست
همه تون هم میدونید که من این کار رو دلی برای هم محلی ها انجام میدم و از هیچ جایی برا منم نفعی نداره پس خواهشا شما هم هوستون به حرف ها باشه
هر چند خدا خودش هواسش به من هست
عشق من همیشه خدمت به هم محلی ها بوده
مورد آخر اینکه برای تفریحی هم براتون تخفیف گرفتم یکشنبه ها میتونید با هزینه ۵۰ ت همراه بچه های آموزشی بیایید و تفریحی استفاده کنید
گاه عاشقے
#قصه_خاطرات_آزادگی قسمت نود و سوم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست او
#قصه_خاطرات_آزادگی
قسمت نود و چهارم
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست
خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری
.... البته حق داشتند !! آنها را به زحمت انداخته بودم!! نگاهی به خودم کردم!! به قالب جسمی که در آن بودم!! هر چه چشم گرداندم از سلامت و طراوت جوانی در اعضای بدنم نشانی ندیدم !! سر تا پایم زخمی ، سوخته ، تاول زده ، خون آلود ، چرک ، کثیف و عفونی بود با رد کابلهایی که بر پوستم نشسته و بر آن نقش راه راه زده بود!! از جسم خودم عذرخواهی کردم و از خدایم خواستم که آن را و مرا از سختیهای پیش رو ایمن گرداند!! احساس کردم باید موعد نماز شده باشد ، ما در زندان الرشید بغداد بودیم ، پایتخت کشوری اسلامی!! که انتظار میرفت که حداقل در اوقات نماز صدای اذان شنیده شود!! اما نمیشد !! فاصله ام با در اصلی ساختمان کمتر از سه متر بود! خودم را به سمت در کشیدم و از روزنه ی کنار چهارچوب نگاهی به بیرون انداختم ، هوا از گرگ و میش غروب گذشته بود و رو به تاریکی میرفت! به محل قبلی خود خزیدم ، تَیَمُّم کردم ، رو به قبله نشستم و نماز خواندم ، نماز مغرب که تمام شد ، در حین اقامه ی نماز عشاء گریه ام گرفت!! گرچه گریه ام صدا و اشکی نداشت اما حالم را دگرگون کرد ، ناخودآگاه منقلب شدم و نگرانی از سرنوشت خودم و دیگر اسرا و شبها و روزهای سختی که در پیش داریم و وضعیت مجروحین و بیماران و اسرای نوجوان حاضر در جمع ، مرا از خود بیخود کرد سر بر دیوار گذاشتم و بیصدا بر مظلومیت خود و همراهانم گریستم!! میدانستم این گریه ی بی اختیار نمازم را باطل میکند اما کنترل خود را از دست داده بودم و تسلطی بر غلیان احساسات خود نداشتم!! همچنان میگریستم و تکرار میکردم : بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ..... حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعمَ المَولیٰ وَ نِعمَ النَصیٖر... بالاخره سر بر دیوار بخواب رفتم !! از خواب که بیدار شدم کمی آرام شده بودم!! دوباره تیمم کردم و نماز عشا را خواندم و در تعقیب آن فرازی از دعای افتتاح را زمرمه کردم : اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُوا إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنا ، وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَ قِلَّةَ عَدَدِنا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعِنَّا عَلىٰ ذٰلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ، وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ، وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَ سُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُناها، وَ عافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.....
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی_عج
سلام بر مهدی😍🤚
صبح که میشود
تو را نفس میکشم 💚
تا شرمنده شود دنیا
کز نفس تو زنده ام جانا
@gahe_ashegi