eitaa logo
گاه عاشقے
120 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
6 فایل
﷽ سلام خیلی خوش اومدید ✨🌱 @gahe_ashegi خوشحال میشم پیشنهاد ، انتقاد و نظراتتون رو با ما مطرح کنید . @takladani
مشاهده در ایتا
دانلود
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونستی حسینی باشی نور داری حسینی باش حسینی زندگی کن و حسینی فرهنگ و نهضت عاشورا را نگهداری کن در زمانه ای هستیم که نباید بزاریم اصول این نهضت از یاد برود و با بدعت ها آمیخته شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 سیدالشهدا(ع) ثبت ملی شد 🔹همزمان با نخستین روز محرم ۱۴۴۵، «روضه خانگی حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ثبت شد. قدر برنامه های خانگی را بدانیم☺️ انشالله از یکشنبه به مدت سه روز محفل زیارت عاشورا و روضه برقرارست ♦️👈ساعت ۱۰ صبح ادرس شهرری بقیش پی وی 🖤یاحسین @gahe_ashegi
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 اولین قدمی که میتوانیم برای امام زمان(عج) برداریم چیست؟ 📺.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🏴🏴 🔺️ ویژه دوست داران امام حسین ع که این روز ها ارادت شون رو عرضه میدارن زینب من مدافع حرم باش مراقب چادر دخترم باش نیفتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ نگویید خانم چادری، بلکه بگویید شهید زنده، مجاهد فی سبیل الله... 💥خانم ها همواره از لحظه خروج ازمنزل تا لحظه بازگشت بخاطر درحال ثواب بودند چند سالی است که بواسطه هجمه دشمن این ثواب ب تبدل شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
428.3K
خاطرات آزادگی قسمت صد و دهم
گاه عاشقے
#قصه_خاطرات_آزادگی قسمت صد و نهم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست
قسمت صد و دهم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری ....  او اضافه کرد : امشب هم برای فکر کردن فرصت هست اگر فرمانده ی دیگری بین شما هست فردا خودش را معرفی کند!! تا از امتیازات و خدمات مخصوص فرماندهان برخوردار شود!! من با صدایی گرفته و با بالا بردن دست خود سعی کردم توجه سرگرد را به خود جلب کنم ! اما خمیس زودتر متوجه من شد و پس از اشاره به سرگرد بسرعت به سمت من آمد!! او در حالی که به من نزدیک میشد با تعجب آمیخته با شوق فریاد میزد : هٰا إحْسِین إنْتَ هَمْ آمِر ؟!! إتریٖد إتعَر‌ِّف نَفسَک ؟! « (ها حسین تو هم فرمانده ای ؟!! میخواهی خودت را معرفی کنی ؟!!) گفتم نه! من فرمانده نیستم من از سرگرد درخواست دارم ؟! خمیس بشدت عصبانی شد و چنان ضربه کابلی به من زد که سر سیمهای گره خورده ی کابل به پشت کتفم نشست و زخم جدیدی بر زخمهایم افزود!! پس از آن چند ضربه ی پا به سمت سر و صورتم روانه کرد که با سپر کردن دستها اجازه ندادم به هدف بزند!! بالاخره سرگرد هم به طرف ما آمد و از خمیس خواست آرام شود و موضوع را توضیح دهد!! قبل از اینکه خمیس حرفی بزند من سرگرد را به نام خطاب کرده و به او گفتم : رائد صلاح ، شما میدانید که ما از عصر دیروز تا حالا که نزدیک غروب است فقط یک بار آب خورده ایم!! از صبح تا حالا هم زیر آفتاب گرم و روی زمین داغ نشسته ایم!!  الآن هم قرار است وارد ساختمان شویم و درهای ساختمان تا صبح فردا بسته شوند ، همراه با درها شیر آب را هم میبندید و ما باید تا فردا تشنه بمانیم!! حداقل بگوئید آب را نبندند و اجازه دهند سطلها و آفتابه ها هم داخل ساختمان باقی بمانند تا اسرا در طول شب امکان خوردن آب و استفاده از توالتها را داشته باشند!! و اضافه کردم که : اگر امشب تا صبح تشنه بمانیم دوباره مثل دو شب گذشته بعضی از اسرا شهید میشوند!! و از آمار اسرا کم میشود!! خمیس باز هم با شنیدن واژه شهید به هم ریخت و در حضور سرگرد با عصبانیت تمام مرا زیر ضربات کابل و لگد گرفت در حالی که مرتب تکرار میکرد شما شهید نمیشوید!! شما میمیرید و به جهنم میروید!! شما مجوس هستید!! سرگرد او را به آرامش دعوت کرد و بعد رو به من پرسید : انت عربستانی ؟!! گفتم نه من خوزستانی هستم و در اهواز زندگی میکنم عربی را از همسایه ها و دوستانم یاد گرفته ام ؟! گفت اگر دوستان تو عرب هستند پس چرا با ما که عرب هستیم میجنگید ؟! احتمال میدادم که پاسخ به این سئوال برایم پیامدهای سنگینی داشته باشد ولی به خدا توکل کردم و پاسخ دادم :.... ادامه دارد...