#ویدیو_کلیپ #حس_خوب هفته ای پر از زیبایی و امید پیش روتون باشه انشالله

‍ ‍🍃🌷شروع صبحتون با شکوه و معطر به ذکر شریف🌷🍃 🍃🌷صلوات بر حضرت محمد ( ص ) و خاندان مطهرش🌷🍃 🍃🌼الّلهُمَّ 🍃🌼صلّ 🍃🌼علْی 🍃🌼محَمَّد 🍃🌼وآلَ 🍃🌼محَمَّدٍ 🍃🌼وعَجِّل 🍃🌼فرَجَهُم

تجمع عظیم مردم ایران در حمایت از مردم مظلوم غزه شنبه ۲۷ آبان از ساعت ۱۵ تهران - میدان انقلاب‌ اسلامی #حریفت_منم

نور: این چه نوریست که روشن‌تر از او نوری نیست چشم بد دل شده کور و دلِ بد چشم بسوخت نام: فاطمه محو تماشا و علی گرمِ طرب تا پیمبر برسد نام گذارد زینب پیشا پیش میلاد حضرت زینب (س) بر تمام شیعیان مبارک باد @gahe_ashegi

💗واژہ “پرستار” يعنے: 💗پ: پيمان بستن براے ایثار 💗ر: رفتن بہ سوے خدمت خلق 💗س: سخت ڪوش 💗ت: تڪميل ڪنندہ ڪار طبيبان 💗ا: الگوے او، زينب ڪبرے(س) 💗ر: راضے از رحمت خدا 💗پرستاران زحمتڪش   پیشاپیش روزتـون مبـارڪ🎉🎊💐 @gahe_ashegi

خاطرات آزادگی قسمت صد و سی و ششم

#قصه_خاطرات_آزادگی بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری قسمت یکصد و سی‌‌ و ششم .... مترجمین به سرعت ولی با اکراه و با چاشنی خشونت بقیه‌ی مجروحین را به بیرون منتقل کرده و جلوی ساختمان در صفوف منظم نشاندند ، ابتدا خمیس و صباح مجروحین را شمارش کرده و سپس دو پزشک نظامی در حالی که از پزشکی فقط یک روپوش سفیدِ پوشیده شده بر لباسهای نظامی خاکی رنگ و یک گوشی پزشکی داشتند بدون هیچگونه معاینه‌ی فیزیکی و بررسی دقیق به روال روز گذشته ۲۴ نفر از مجروحین را مشخص کرده و با کمک مترجمین آنها را جهت اعزام از بقیه جدا کردند، سپس اسامی مجروحین اعزامی را به کمک صباح‌ در لیستی ثبت کرده و آن را به خمیس دادند ، خمیس هم پس از کنترل لیست به مترجمین دستور داد که مجروحین مشخص شده را در دو گروه دوازده نفره به آمبولانسها منتقل کرده و بقیه را در کنار دیوار بنشانند ، این کار انجام شد و با این حساب عراقیها دومین گروه بیست و چهار نفره از مجروحین را با ادعای انتقال به بیمارستان از جمع ما جدا کرده و به مقصدی نامعلوم بردند ، در حالی که من و چند مجروح باقی مانده با حسرت محروم ماندن از خدمات درمانی احتمالی ، با نگاههایمان آمبولانسها را بدرقه میکردیم!! به محض خروج آمبولانسها و بستن درب اصلی ، یکی از سربازان عراقی به دستور خمیس برای باز کردن شیر آب ساختمان به سمت چاله‌ای که شیر فلکه در آن بود رفت اما قبل از رسیدن به چاله به دلیل نامعلومی سکندری خورده و بشدت به زمین افتاد! خمیس بلافاصله همچون پلنگ زخم خورده خود را بالای سر او رساند! و بجای کمک به سرباز ، در حالی که فحشهای رکیکی نثارش می‌کرد آن بیچاره را زیر ضربات کابل و لگد گرفت!! بعد هم بالای چاله ایستاده و بدون اینکه خود کاری بکند سرباز دیگری را فرا خوانده و به او دستور داد که شیر آب را باز کند! پس از باز شدن جریان آب ، خمیس برای برگشت به سمت ساختمان پایش را بر کمر سربازی که هنوز هم بر زمین افتاده بود گذاشته و از روی او عبور کرد! او پس از رسیدن به درگاه ساختمان از مترجمین خواست به داخل ساختمان رفته و به اسرا بگویند که بیست دقیقه برای نوشیدن آب و قضای حاجت فرصت دارند و پس از آن باید جهت گرفتن آمار در صفوف منظم جلوی ساختمان بنشینند. بیست دقیقه‌ی بعد صفوف تشکیل شده و به سبک روزهای گذشته اسرا با ضربات کابل خمیس و صباح شمارش شده و آمار آنها ثبت شد ، آفتاب کم‌کم بالا آمده و شراره های گرم خود را بر سر اسرا می‌ریخت ، ما اما هنوز در سایه‌ی دیوار بوده و از تابش مستقیم پرتوهای آفتاب در امان بودیم ، اسرا که از صبحِ روز گذشته فقط یک وعده غذانما خورده و همگی ضعف داشتند در انتظار توزیع غذا بودند ،.... ادامه دارد ....

ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است #فریاد_عروسکها #غزه #القدس

جانم زینب (س) زینب حضرت ارباب بدنیا آمد... میلاد اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار تبریک و تهنیت باد 💐 @gahe_ashegi