eitaa logo
گاه عاشقے
122 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
6 فایل
﷽ سلام خیلی خوش اومدید ✨🌱 @gahe_ashegi خوشحال میشم پیشنهاد ، انتقاد و نظراتتون رو با ما مطرح کنید . @takladani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️معجزه ها همیشه دور نیستن❤️ یه وقتهایی اینقدر بهمون نزدیکن که متوجهشون نمیشیم !!! مثل سلامتی داشتن خانواده خوب وخیلی چیزایی که برامون معمولی شدن اما خیلی با ارزش هستند روزهای قدیم یادشون بخیر ... @gahe_ashegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢کاری که انجام می دهید ،حتی نایستید که کسی بگوید خسته نباشید!! از همان در پشتی بیرون بروید.چون اگر تشکر کنند،تو دیگر اجرت را گرفته ای و چیزی برای آن دنیایت باقی نمی ماند . . . به نیت سـالـروز شـهـادت دانشمند شـهـیـد حـسـن طهرانی مـقـدم و ای ختم میکنیم. : ۲۱ آبان ۱۳۹۰❣ @gahe_ashegi
429.6K
خاطرات آزادگی قسمت صد و سی وسوم
گاه عاشقے
#قصه_خاطرات_آزادگی بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آ
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری قسمت یکصدوسی‌‌و سوم .... با مشاهده‌ی لکه‌ی کوچکِ خونی خشک شده‌ بر روی زیرپوش او در سمت راستِ قفسه‌ی سینه‌ و سوراخ ریز زیرپوش در آن نقطه ، زیرپوش را بالا زده و نگاهی به آن بخش از پیکر شهید کردم ، آه از نهادم برآمد! گویا ترکشی ریز به اندازه‌ی یک دانه عدس ، نردبان عروج این شهید شده بود !! چقدر مظلومانه و غریبانه!! احتمالأ در اثر خونریزی داخلیِ چند روزه و عدم رسیدگی و درمان شهید شده بود ، این شهید شانزدهمین عزیزی بود که در زندان الرشید بغداد جمع ما را به درد فراق مبتلا میکرد! کمی جابجا شده و بالای سر شهید ، پشت به دیوار نشسته و به آن تکیه دادم ، آیاتی چند از کلام الله مجید و سپس زیارت عاشورا را خوانده و ثواب آن را به روح مطهر شهید تقدیم کردم ، سپس از خدای منان برایش علو درجات و برای خانواده‌‌اش که معلوم نبود از سرنوشت پاره‌ی تنشان باخبر باشند! صبر ، اجر ، سلامتی ، آرامش و حسن عاقبت مسئلت کردم ، بعد از آن ضمن وداع با شهید از او خواستم که مرا نزد خدا شفاعت کرده و شهادت مرا از خدا بخواهد به این امید که شاید آن رنج مستمر پایان یابد . گرچه دل کندن از آن شهید سخت بود اما احتمال می‌دادم که به صبح نزدیک شده‌ باشیم ، لازم دیدم وقت و سپیده‌ را پایش کنم. به همان حالت نشسته بر زمین خزیده و خود را به پشت در رساندم ، از روزنه‌ی در که حالا دیگر با آن مأنوس شده بودم نگاهی به بیرون انداختم ، هنوز اطمینان یافتن از طلوع فجر ممکن نبود! پس رو به قبله نشسته تیمم کردم و بعد از چند شب بالاخره در آن شب نمازهای شفع و وتر را بجا آوردم و برای ذوی‌الحقوق خود دعا کردم ، دلم خیلی برای خانواده ، دوستان و همرزمانم تنگ شده بود ، بیشتر دوستان محلی من ، پیرمردانی بودند که در ایام حضور در محل آنها را در اوقات نماز و خصوصأ قبل از نماز صبح در مسجد ملاقات میکردم و نیز کودکان و نوجوانانی که در کلاسهای آموزش قرآن و احکام شرکت میکردند. سوار بر افکار خود به مسجد محل رفته و دیداری با آنها تازه کردم ، در حال خوش و بش و احوالپرسی با آنان بودم که ناگهان بخود آمده و متوجه شدم خواب بر من غالب شده بود! هراسان به سمت در رفتم و دوباره نگاهی به بیرون انداختم دقایقی از طلوع فجر صادق گذشته و هوا گرگ و میش بود ! همانجا رو به قبله نشسته ، تجدید تیمم کرده و نماز صبح را بجا آوردم. سپس به تعقیبات نماز مشغول شدم ، هنوز چند دقیقه‌ای نگذشته بود که همچون صبح دیروز دوباره سر و صدا و هیاهوی عراقیها همراه با صدای بوق چند ماشین در محوطه پیچید ! .... ادامه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من قدمی ‌رنجه‌کن،‌ای‌ دوست ‌به ‌مهمانی ‌من 🔹عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد،ازدست‌ِ مسلمانی‌ من اللهم عجل لولیک الفرج صبحتون معطر به عطر صلوات بر مهدی صاحب زمان (عج)@gahe_ashegi 🌿🌹🌿💖🌿
◖💚🕊◗ یـاحسن‌توشـاهی‌ومنـم‌کرم یاحسن‌فـدای‌توپدرومـادرم.. ‹ 💚⇢ › ‹ 🕊⇢ @gahe_ashegi
چهرھ‌ خورشید امروز :)))💛 @gahe_ashegi