فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم 💐
خوشا صبحی کہ خیرَش را تو باشی
ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی
خوشا روزی کہ تا وقٺِ غروبش
دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@gahe_ashegi
بنویسید حسن و بخوانید كرم
بنویسید بقیع و بخوانید حرم
بنویسید ضریح و بخوانید نشد
بنویسید رواق و بخوانید چه شد
بنویسید غریب و بخوانید حسن
بنویسید غلام و بخوانید كه من...
#دوشنبه_های_امام_حسنی🌸🍃
#یا_کریم_ابن_الکریم💚
@gahe_ashegi
🌸بین الطلوعین ساعتی از ساعات بهشت است، آن را از دست ندهید.
🌷امیر مؤمنان على(ع): «هر کس هرکدام از سورههاى توحید و قدر و آیة الکرسى را یازده بار پیش از طلوع آفتاب بخواند، از خسارتهاى مالى محفوظ میماند».
شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 622
🌷امام باقر(ع): «هر کس سوره "قدر" را پس از طلوع فجر هفت بار بخواند، هفتاد صف از فرشتگان بر او درود میفرستند و هفتاد مرتبه براى او طلب رحمت میکنند».
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 83، ص 161
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چهارقل تـقدیم
🌸بہ همتون که گـل هستید
🌸ان شـاءالله خـودتـون
🌸و خانوادتون در پنـاه قرآن باشید
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷هر صبح خدا، یک غزل
🌸از دفتر عشق است
🌷سر سبز ترین مثنوی از
🌸منظر عشق است
🌷هر صبح سلامی به
🌸گل روی تو زیبا
🌷چون یاد گل روی تو،
🌸یاد آور عشق است
🌷صبحتون به خیر
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدر دان همه ی اطرافیانت باش تا دیر نشده
@gahe_ashegi
گاه عاشقے
قسمت ۱۲۹ دردهای جسمی و روحی ، فراق یاران شهید ، بیخبری از وطن ، همرزمان و وضعیت جبههها ، دوری از
#قصه_خاطرات_آزادگی
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست
خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری
قسمت یکصدو سی
پس از زمرمهی این شعر و در حالی که به موعد نماز مغرب رسیده بودیم چشم از در برداشتم ، خود را بر زمین کشیده و در مکان قبلی رو به قبله نشستم ، تیممی کردم و نمازهای مغرب و عشا را بجا آوردم در حالی که بین دو نماز دعای سلامتی و بعد از نماز عشاء دعای فرج امام زمان را خواندم.
هوای داخل ساختمان ، بدبو ، دمکرده و سنگین بود ، تشنگی بر من غالب شده و دهانم کاملأ خشک و تلخ بود ! خشکی درد زخمهای لبها و لثههایم را تشدید میکرد!
از آنجا که در هر بار باز شدن درب ساختمان اسرایی که نزدیک در بودند زودتر در معرض برخورد عراقیها قرار میگرفتند!! کسی در فاصلهی نزدیک به من و در دسترس نبود که به زبان یا اشاره از او درخواست آب و کمک کنم !!...
..... منصرف شده و بزحمت به موازات دیوار دراز کشیدم در حالی که پاهایم به طرف در و سرم به سمت داخل ساختمان بود ، فکر سه شهید رها شده در فضای باز محوطه و دغدغهی سالم ماندن پیکر مطهر آنان تا صبح فردا و حفظ حرمتشان رهایم نمیکرد !! سعی کردم بخوابم اما تشنگی ، درد و مشغولیتهای ذهنی خواب از چشمانم ربوده بود ، به وضوح متوجه بودم که آب بدنم خیلی کم شده است ، چشمانم حالت چسبندگی پیدا کرده و کم سو شده بود ، دهانم کاملأ خشک ، تلخ و زخم شده بود و زخمهای بدنم ترشحی نداشت ، از هیاهوی اسرای داخل ساختمان خبری نبود ، فقط نالههای گنگ و نامفهومی بگوش میرسید گویا بیشتر آنان خوابیده بودند ، احساس میکردم اگر خود را به آب نرسانم از تشنگی تلف خواهم شد! قصد کردم خودم را به محل توالتها برسانم ، میدانستم که آب لولهها را بستهاند اما احتمال میدادم در محل توالتها به مقداری از آبهای ذخیره شده دسترسی پیدا کنم ، اول باید پوشش خود را درست میکردم! با وجود درد کمر و کتف به پشت برگشته و به روی کمر دراز کشیدم در همان حال به زحمت محل گرهی کش لباسم را پیدا کردم و با سختی بیشتر و با نگرانی از احتمال بریدن ، آن را کمی کشیده و با گره زدن آن را تنگتر کردم ، سپس به آرامی نشستم! باز هم به این امید که فریادرسی پیدا شود چند دقیقه صبر کردم ، وقتی از دیگران ناامید شدم با توکل به خدا ، دستانم را به دیوار تکیه کرده و بپا خاستم ، ابتدا سرم گیج و چشمانم سیاهی رفت! اما کمی که صبر کردم بر خود مسلط شدم قدم به قدم و در زمانی که حدود نیم ساعت طول کشید پاهایم را بر زمین و دستانم را به دیوار کشیدم تا بالاخره به در توالتها رسیدم ، دربی آهنی که به داخل راهرو و بیرون از مجموعهی توالتها باز میشد کنار در چیزی ندیدم! از سطلها و آفتابه های ذخیرهی آب خبری نبود ، داخل مجموعه هم آنقدر کثیف و مشمئز کننده بود که با توجه به وضعیت جسمی و محدودیت حرکتی احتمال میدادم اگر برای جستجوی آب وارد شوم سُر خورده و به میان فاضلابهای بالا زده از سنگ توالتها بیفتم ، از جستجوی آب پشیمان شده و قصد برگشت کردم ، دستم را که به در تکیه دادم احساس کردم چیزی باید پشت در باشد با احتیاط چرخیده و نگاهی به پشت در انداختم آفتابهای دیده و امیدوار شدم ، با وجود عدم تعادل بسختی خم شده و آفتابه را برداشتم وزن آن نشان میداد که تا نیمه پر باشد! ...
ادامه دارد ...
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صد آفریییییییبیببیین به این جوان ها
گل کاشتی🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شیر مادر نان پدر حلالت 💪🌹👏
واقعا کار رسانه ای جالبی است
گاهی یک خلاقیت این جوان ها
بیش از ۱۰. تا سخنرانی
تأثیر گزار است .
@gahe_ashegi
👏👏👏👏👏👏
🌺🌺مزاج بلغم
طریقه تبدیل بلغم به دم؛
1.پیاده روی و ورزش
2.ماساژ
3.بادکش
4.تعریق
5.حمام
@gahe_ashegi