#فیلم_نوشت
دوست گرمابه و گلستانی دارم که بیشتر مواقع پیشنهادهای فیلمیاش عالی است. آخرین پیشنهادش، به حدودا نیمساعت قبل برمیگردد؛ مدیر مدرسه.
اگر پانزده دقیقه فرصت دارید، این فیلم کوتاه را در اینجا ببینید.
بعدالتحریر:
بعد از این پُست، چند بازخورد خوب نسبت به معرفی این فیلم داشتم؛ خدا را شکر.
قدردان لطفتان هستم.
@gahnevis
#خواندهها
«بیخود میگن قلب از گوشت و عضلهست، طاقتش از فولاد بیشتره»
کتاب را به توصیۀ گلشیری از نوع سیاوش خواندم. خواندن که چه عرض کنم! با صدای مسعود خان فروتن خطبَری کردم. کتاب تصویرسازی و توصیفات جالب بسیار دارد. دو داستان را خیلی بیشتر از بقیه دوست داشتم: روزهای پیشرو و درد که آمد.
در طاقچه بینهایت و نوار میتوانید کتاب را بخوانید و صوتیاش را گوش بگیرید.
#چند_از_چند
#نوزده_از_هفتادودو
@gahnevis
#عکس_نوشت
قرآن آغاز برنامه که تمام شد، با پیچیدن صدای طبل ابتدای سرود ملی، حضار به یکباره و تقریبا همزمان بلند شدند. مادری که در کنار کالسکه پسرش ایستاده بود، دست پسر آرامِ داخل کالسکه را گرفت و بلند کرد. حالا فرزند با اتکای به مادر به پا ایستاده بود. در دلم چنین مادری را که احترام به سرود ملی کشور را از همین ابتدا به کودکش میآموزد تحسین کردم.
#مامِ_وطن #مادرِ_فرزند
@gahnevis
#عکس_نوشت
این چشمها بود که پدر شدن مرا آغاز کرد.
نازنینکم! چشمانت به آبی امید همیشه روشن.
روز دختر مبارکت، آلای زندگی مـــا.
#پدر_دختری_طور
@gahnevis
گاه نوشتههایم
#بریدۀ_کتاب خلقت ما یک ضعف دارد. همانطور که میتوانیم چشمهایمان را ببندیم که بعضی چیزها را نبینی
⚠️بزرگواران!
بدانید و آگاه باشید که طبق اعلام دستاندرکاران غرفه #نشر_خوب، قیمت کتاب #دیار_اجدادی پس از تجدیدچاپ، بالای یک میلیونودویست خواهد بود.
اوصیکم به خرید هر چه سریعتر این کتاب با قیمت قدیم.
#پست_موقت
#عکس_نوشت
#طنزطور
نمیدانم همراه اول، در منِ ناقابل چه دیده که مرا «زائر محترم خانه خدا» خوانده است. اگر رفتم که حلالم کنید! قابل باشم دعاگو هستم؛ اگر هم نرفتم و شما رفتید که حلالتان میکنم لذا دعایم کنید؛ اگر هم نه من رفتم و نه شما بیایید، آنانی را که از اطرافیان و آشنایان میروند حلال کنیم به امید این که دعایمان میکنند.
@gahnevis
#عکس_نوشت
#غذای_روح_و_جان_در_یک_قاب
دو رهاورد از روز پنجم نمایشگاه؛ کتاب به پیشنهاد آقا مصطفا جواهری و آب معدنی به لطف جناب سیبویه.
@gahnevis
هدایت شده از [ هُرنو ]
نمایشنامه خوانی #چند_مسافر
اپیزود اول
مسافر یکم: راننده
نقشخوان: #محمد_اسدی
فردا ساعت هشت صبح در هُرنو...
{ولی بذار ما هم به قصهٔ خودمون دلخوش باشیم...}
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف