10.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَنا رُقَیه
🎙مهدیرسولی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهادت_حضرت_رقیه #حضرت_رقیه
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سر بزن به دخترت
سرگذشت مادرت شده تکرار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهادت_حضرت_رقیه #حضرت_رقیه
21.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است
سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم
احساس کردم صورتم آتش گرفته است
خود را میان یک در ودیوار دیدم...
شهادت رقیه سلام الله علیها
17.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور حضرت رقیه(س)🔺
خانوم سه ساله خونم بریزه پای...🎵
#دهه_اول_مُحرم_الحرام_۱۴۴۶🏴
#کربلایی_احسان_صفری🎤
#پیشنهاد_دانلود💯
هیئت محبان اباالفضل{ع} کرج🕌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_موشن | حرم رقیه
هرجا که نگاهت به پرچمش افتاد،
حرم رقیه است...
🏴فرارسیدن ایام شهادت
حضرت رقیه(سلام الله علیها) بنت الحسین(علیه السلام) تسلیت باد🏴
#اربعین
🏴 شهادت "حضرت رقيه(س)" دختر كوچك امام حسين(ع) در شام (61 ق)
✍️ رقيّه خاتون يا فاطمه بنت الحسين(ع) معروف به فاطمه ي صغيره، دختر آخر امام حسين(ع) از مادري به نام ام اسحاق بنت طلحه يا شاهزنان بود. سن مبارك او را 3،4،5 يا 7 سال دانسته اند. امام حسين(ع) بسيار به او مهر مي ورزيد و وي نيز به پدر، علاقه ي فراواني داشت.
✅ رقيّه به همراه پدر، برادران، عموها و ديگر خاندان نبوي راهي سرزمين كربلا شد. پس از شهادت امام و يارانش به اسارت كوفيان درآمد و سپس راهي شام شدند. رقيّه خاتون در شام، شب و روز در فراق پدر مي گريست و پدر را طلب مي كرد. معروف است كه در خرابه ي شام، پس از ديدن سَرِ بريده ي پدر و گفتگوي سوزناك با وي، لب بر لبهاي پدر نهاده و آن چنان گريسته كه بيهوش شد. وقتي كه او را حركت دادند، دريافتند كه از دنيا رفته است.
✅ آستانه ي حضرت رقيه(س) يكي از زيارتگاههاي شيعيان در شهر دمشق پايتخت سوريه، در 300 متري شمال شرقي مسجد مشهور اُموي واقع است.
#رقیه
#دختران_شهدا
▪️یکی از برادران سپاهی میگفت: بچههای شهدا را برای بازدید از مناطق عملیاتی جنوب به سفر برده بودیم. دیدم یک دختر کوچک روی خاکها نشسته، از خاکها برمیدارد و به سر میریزد و گریه میکند. با خود چیزی زمزمه میکرد. نزدیک شدم و گوش دادم. شنیدم میگوید: رقیه جان! خوش به حالت! حداقل سر بابایت را دیدی، اما من حتی سر بابایم را هم ندیدم...
📗کتاب گریزهای مداحی، ص 246
سه ساله دخترت افتاده از نفس بابا
دگر مرا ببر از کنج این قفس بابا
به جز تو که آمدهای، امشبی به دیدارم
نزد سری به یتیم تو هیچ کس، بابا
#الدخیلڪ_یا_رقیه🌹🍃
#شهادت_حضرت_رقیه(س)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
...