eitaa logo
گامی به سمت ظهور
135 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم این کانال سعی دارد که قدمی برای فرج حضرت آقا حجت بن الحسن عسکری(علیهما السلام) بردارد. هر که دارد هوس یاری آقا بسم الله خادم کانال= @M_S_jebrily
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌⁉️ در واپسین روزهای عمر رسول خدا... ‌ ‌ ‌✍🏻 «هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ...» ‌ ‌ ‌ ❌ عده‌ای مانع شدند ... ‌ ‌👥 عبدالله بن عبّاس گويد: چون زمان رحلت صلی‌الله‌علیه‌وآله فرا رسيد، گروهى از مهاجرین و انصار در خانه حضور داشتند. ‌ ‌📝 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: بيائيد نامه‏‌اى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد. ‌📖 کسی گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده؛ قرآن نزد شما هست و كتاب خدا ما را كافى است. ‌ ‌♨️ ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند؛ عدّه‏‌اى مى‏‌گفتند: برخيزيد (كاغذ بياوريد) تا رسول خدا برايتان بنويسد و عدّه‏‌اى ديگر مانع شدند. ‌👈🏻 چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: از نزد من برخيزيد (و مرا تنها بگذاريد). ‌ ⚫️ ابن عبّاس هميشه مى‏‌گفت: تمام مصيبت‏‌ها از همان وقتى آغاز شد كه با اختلاف و شلوغ‌كارى خود، مانع از آن شدند كه رسول خدا آن نوشته را برايمان بنويسد. ‌ ‌ 📚 الأمالي (للمفيد)، ص۳۶ ‌◼️ 🏴@gamibesamtezohor
⁉️ در واپسین روزهای عمر پیامبر... 💠 «أَنْ تَخْلُوَ الْمَدِينَةُ مِنْهُمْ....» ❇️ صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌خواست کسی از منافقین در مدینه نباشد تا امر ولایت علیه‌السلام تثبیت شود. 🔰 حذيفه گويد: (در بستر بيمارى) پيامبر صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم افرادی را كه بر عداوت با علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بودند و اصرار مى‏‌ورزيدند و گروهى از طلقاى منافق كه نزديک به چهار هزار نفر مى‏‌شدند، جمع كرد و اسامه را بر آنان امير كرد و دستور داد به سمت شام از شهر خارج شوند. ✋🏼 عرض كردند: يا رسول الله! ما تازه از سفر بازگشته‏‌ايم، اجازه بده چند روز كارهاى شخصى را انجام بدهيم. 💢 پيغمبر اجازه داد به مقدارى كه كارهاى لازم را انجام دهند در شهر بمانند و از سوى ديگر به اسامه دستور داد در بيرون شهر اردو بزند تا در آنجا منتظر آمدن ديگران بماند و پيغمبر صلّى‌الله‌علیه‌وآله خواست با اين كار مدينه از وجودشان خالى شود و كسى از منافقين در آنجا نماند. ♨️ اين گروه همچنان در مدينه ماندند و پيامبر خدا بارها دستور خروج مى‏‌داد تا به اسامه ملحق شوند و به سوى محل مأموريت خود حركت كنند. ⚫️ در اين موقع، بيمارى پيامبر صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم شدّت يافت؛ وقتى اين امر را مشاهده كردند، به توطئه روى آوردند تا از مدينه بيرون نروند. 📚 بحار الأنوار، ج‏۲۸‌، ص۱۰۷ ◼️ 🏴@gamibesamtezohor
هدایت شده از گامی به سمت ظهور
⁉️ در واپسین روز های عمر رسول خدا... ⚠️ کسی حق تخلف از لشکر اسامه را ندارد... 👊🏻 صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اصرار دارد کسی از لشکر اسامه سرپیچی نکند. 💢 لشکر در خارج اردو زده، پيامبر اکرم به «قيس بن سعد» و «حباب بن منذر» و گروهى از دستور داد به اردوگاه بروند و به او بگويند پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، اجازه‌ی تخلّف و بازگشت نمى‏‌دهد و هر چه زودتر بايد حركت کنید. 🖐🏻 ...قيس و حباب نزد بازگشتند و خبر حركت لشكر را به او گزارش كردند؛ ولى پيامبر اکرم فرمود: لشكر هنوز از جاى خود حركت نكرده است...! 📚 بحار الأنوار، ج‏۲۸، ص۱۰۷ ◼️ 🏴@gamibesamtezohor
هدایت شده از گامی به سمت ظهور
⁉️ در واپسین روزهای عمر رسول خدا... ⚠️ «قَدْ نَزَلَتْ بِالْإِسْلَامِ نَازِلَةٌ وَ فِتْنَةٌ عَظِيمَةٌ مِنَ الْفِتَنِ...» ✋🏾 بلال اذان گفت... 🍂 عايشه صهيب را نزد پدرش فرستاد و گفت: بيمارى صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم شدّت يافته و عليه‌السّلام سرگرم پرستارى از اوست؛ تو بر مردم نماز بگذار تا براى آينده، حجّتى داشته باشى! ⚫️ مردم در مسجد طبق معمول منتظر ورود پيامبر اکرم و احيانا على عليه‌السّلام بودند كه ابى‌بكر وارد شد و گفت: پيغمبر دستور داده با مردم نماز بگذارم. 👈🏼 يكى از اصحاب گفت: تو در لشكر اسامه بودى، گمان نمى‏‌كنم كسى تو را امر به نماز كرده باشد. ☝️🏾 مردم به بلال پيشنهاد كردند كه از پيامبر صلّى‌الله‌علیه‌وآله اجازه بگيرد... 📛 وقتى بلال جريان را به عرض پيامبر رساند، فرمود: مرا به مسجد ببريد؛ سوگند به خدا ‏‌اى براى اسلام روى داد. ❇️ سپس با همان حال بر على عليه‌السّلام و فضل تكيه داد و پاهايش روى زمين كشيده مى‏‌شد، تا به رفت... 📿 رداى ابى‌بكر را گرفت و او را كنار زد و در حال نشسته با مردم نماز خواند و بلال تكبير مى‏‌گفت... 📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏۲، ص۳۳۹ ◼️ 🏴@gamibesamtezohor
⭕️ چون مادرم ناراضی است به صورت سگ در آمدم! 💠 حضرت آیت الله العظمی مدظله در جلد دوّم کتاب "جرعه ای از دریا" حکایتی عجیب و تأثیرگذار در باب عواقب نارضایتی مادر از حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی مدظله نقل می کند: 🔸آقای وحید خراسانی حکایت های جالبی از آقای شیخ هاشم قزوینی نقل می کرد؛ از جمله یک بار شیخ هاشم وارد قبرستان پیغمبریه ی قزوین می شود، می بیند که صاحب یکی از قبرها به صورت سگی درآمده و روی قبر خود نشسته است! - آن سگ به شیخ هاشم التماس می کند: آشیخ هاشم! ⭕️ چون از من ناراضی است به این صورت درآمده ام، برو ایشان را راضی کن تا نجات پیدا کنم. 📎 منبع: جرعه ای از دریا، ج۲، ص۵۶۷. 🆔 🏴@gamibesamtezohor
⭕️دیدی ایرانیا نرفتن کربلا ولی نه دختر بی جهازا جهاز دار شدن.. نه نیازمندا توانگر...؟ ‏دیدی ایرانیا نرفتن و عراقی ها از گشنگی نمردن؟! ‏دیدی چراغی که به مسجد رواست به خانه حرام شد؟! ‏دیدی سید الشهدا به ایرانیا گفت نیایید تا بفهمید بدون شما ، هم اربعین برگزار میشه هم عاشورا؟ ‏⁧ ⭕️دیدی ایرانیا نرفتن کربلا ولی نه دختر بی جهازا جهاز دار شدن.. نه نیازمندا توانگر...؟ ‏دیدی ایرانیا نرفتن و عراقی ها از گشنگی نمردن؟! ‏دیدی چراغی که به مسجد رواست به خانه حرام شد؟! ‏دیدی سید الشهدا به ایرانیا گفت نیایید تا بفهمید بدون شما ، هم اربعین برگزار میشه هم عاشورا؟ ‏⁧ 🏴@gamibesamtezohor