سلام و احترام
روایت امام علی علیه السلام که به آن استناد شده اشاره به خطبه ۴۰ نهج البلاغه امام دارد
«به يقين مردم نيازمند اميرى هستند، خواه نيکوکار باشد يا بدکار (اگر توفيق پيروى از حاکم نيکوکارى نصيبشان نشود وجود امير فاجر از نبودن حکومت بهتر است) (وَ إِنَّهُ لاَبُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِير بَرٍّ أَوْ فَاجِر).»
👈دلیل اینکه حاکم فاسق را هم آورده به خاطر درک اهمیت ضرورت تشکیل حکومت است که از هرج و مرج و آنارشیسم در جامعه جلوگیری شود .یعنی حکومت حتما باید حاکم داشته باشد
حتی اگر حاکمی فاسق باشد باز می توان تا حدودی امنیت و آسایش را برای عموم مردم انتظار داشت و وجود چنین حکومت و حاکمی از نگاه امام علی(علیه السلام) از فقدان آن به مراتب بهتر و منطقی تر است.
این روایت در مقابل شعار خوارج که معتقد بودند که لاحکم الا لله یعنی هیچ حکمی جز حکم خدا نیست
خطاى بزرگ خوارج در این بود که آنها شعار «اِنِ الْحُکْمُ إِلاّ للهِِ»، را که برخاسته از« آیه ۵۷ سوره انعام قرآن» بود چنین تفسیر مى کردند که هرگونه «حکمیت و داورى» و «حاکمیت»، یعنى حکمرانى در میان مردم مخصوص خداست، و به همین دلیل با مسأله حکمیت مخالفت کردند و آن را نوعى شرک شمردند، چرا که براى غیر خدا حقّ حکومت و داورى قرار داده شده است
👈در حالیکه آیه شریفه که خوارج به آن استناد می کردند هم در مقام نفی حکومت نیست بلکه مشروعیت هر حکومتی را از خداوند می داند.
و این منافاتی با اداره حکومت توسط حاکمان ندارد.
تلنگر
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»
#تلنگر
یک نفر با دوچرخه، بدجور زمین میخورد، صدای خنده جمعی پخش میشود، دیگری در حال دویدن داخل چالهای میافتد باز هم صدای خنده پخش میشود، یکی از اسب میافتد صدای خنده پخش میشود، دیگری صندلیاش میشکند و زمین میخورد باز صدای خنده پخش میشود و...
این تصویرهای هر روزه بخشی از برنامههای طنز تلویزیون ماست که در عید هم تکرار خواهد شد.
البته که هر روز بخشی از برنامههای طنز در دنیا همین چیزهاست و تلویزیون ما هم این نوع خندیدن را جزو طبیعت برنامههای خودش پذیرفته است.
🚨اما زمین خوردن که خندیدن ندارد. در روایات ما آمده است که «از به زمین خوردن دیگران شاد مشو؛ زیرا تو نمیدانی که زمانه با تو نیز چه خواهد کرد»!
هر چند این تعبیر سقوط در جایگاه و کار و یا سقوطهای معنوی و اجتماعی را مد نظر دارد، ولی خود کلمه سقوط به هر حال افتادن است.
طبیعی است که اگر آدم عادت کند به افتادن یک آدم در خیابان بخندد سقوط معنوی یا اجتماعی دیگران هم برای نفس او جذاب و جالب خواهد شد.
اخیراً دیدم که در شبکه «نهال» هم این نوع تصویرها به عنوان طنز استفاده میشوند. خندیدن به زمین خوردن دیگران برای هر کسی خوب باشد، حتماً برای بچهها خوب نیست.
نسل ما که مدام با ایده دستگیری از زمین خوردگان بزرگ شدهایم، امروزمان این است، وای به حال نسلی که به طور رسمی به زمین خوردن دیگران بخندد.
کار فرهنگی و تربیتی مستلزم دقتهای بسیاری است که اگر رعایت نشوند کار را به ضد خود تبدیل خواهند کرد. البته ایجاد شادی و فرح درست برای مردم و برای نوجوانان ما لازم است، ولی همین شادی با بیدقتی زمینه بحرانهای بعدی در تربیت نسل فردا را فراهم میکند.
✅شادی را باید به درستی شناخت. بویژه برنامه سازان تلویزیون و رسانههای پرمخاطب ما باید با شناخت از شادی به سمت تولید این نوع برنامهها بروند. بحمدالله در سالهای اخیر متون بسیاری درباره شادی تولید شده است که منظر درست درباره شادی را مینماید و مرزهای آن با لغو و لهو را روشن میکند. حتی اگر کسی به این متون دسترسی ندارد میتواند بسادگی با نگاهی به قرآن و برخی احادیث معناهای مختلف شادی را بشناسد و طبعاً نتیجه چنین نگاهی کار فرهنگی هنری درستی خواهد بود.
📝علی محمد مودب
🚨بازیهای رایانه ای با طراحی هالیوود برای مبارزه با مهدویت
بحث مهدویّتستیزی در سینمای هالیوودی از سال ۲۰۰۰ م. به بعد شدّت گرفت. به این صورت که باور انتظار، هدف قرار میگیرد؛ نه بحث منجیّ آخرالزّمانی. از آنجا که بحث منجیّ آخرالزّمان در همه ادیان تقریباً مشترک و انکارناپذیر است، به جای انکار آن باور، انتظار آخرالزّمانی «تورات» و «انجیل» در سینمای هالیوودی عرضه شد.
هالیوود به عنوان مرکز فیلمسازی «آمریکا»، در سال، هفتصد فیلم تولید میکند و نزدیک به ۷۸% سینماها و تلویزیونهای جهان از آن تغذیه میشوند. این در حالی است که در آمریکا بیش از ۶۰% پرفروشترین فیلمهای هالیوود در خصوص آخرالزّمان است.
یهودیان، مؤسّسان اصلی سینمای هالیوود بودهاند و از آنجا که در غرب، بحث موعودگرایی در تمامی ابعاد، فوقالعادّه جدّی است، به همین دلیل متفکّران غربی بخش مهمّی از افکارشان را صرف این مسئله میکنند
.
🚨خرافههایی از طرف صهیونیستها به سینمای هالیوود راه یافته است؛ مانند افسانه آخرالزّمان و پیشگوییهای مربوط به آن که در محتوا و مضمون، فیلمهایی نظیر «نوسترآداموس»، «آرمگدون» و «روز استقلال» قابل مشاهده است.
مهمترین تأثیر این دسته از فیلمهای خرافی، آن است که حسّ اعتماد به نفس را در مخاطبان جهان سومی نابود میسازد و همزمان، اعتماد و انقیاد نسبت به صاحبان اصلی را (که به زعم این فیلمها آمریکاییان و یهودیان هستند) ترویج مینماید.
🔺منجیّ موعود در بازیهای رایانهای، همان کسی نیست که شیعیان او را مهدی، مسیحیان او را عیسی، زرتشتیان او را سوشیانت و قومهای دیگر او را با نامهای دیگر میخوانند
👈👈 بسیاری از بازیهای رایانهای در راستای تخریب فرهنگ، در قالب محصولات فرهنگی غربی، برای تحقّق بخشیدن به آرمان غربیها، یعنی سیطره غرب بر اسلام، راهی بازارهای کشورهای مسلمان شده است؛ محصولاتی که پس از استفاده از آنها، شخص از هویّت و فرهنگ خود دلزده میشود. این بازیها بیشتر، سرمایه اجتماعی جهان اسلام و تشیّع را هدف گرفتهاند.
🔺بازیهای رایانهای به شوالیههای مجازی قدرتمند و جذّاب ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب تبدیل شدهاند که در حال تخریب و تغییر تدریجی ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی و جهان اسلام هستند. این شوالیههای رایانهای در جنگهای صلیبی قرن جدید بدون هیچگونه حسّاسیّتی، تا عمق خانههایمان نفوذ کردهاند و ما در بیخبری، با آغوش باز به استقبال آنها رفتهایم و هزینههایی برای آنها میدهیم.
👈👈برخی بازیهای رایانهای با محتوای صهیونیستی و آمریکایی طرّاحی شده و اسلامستیزی و مهدیستیزی در شکل، فرم و محتوای آنها موج میزند و کودکان در گیرودار خشونت بازیها شلیک خود را به سمت سربندهایی با نامهای مقدّس به طرف مسلمانان متوجّه کرده و به مراحل بالاتر صعود میکنند.
بعد از کنفرانس تلآویو۶ (۱۳۶۵ هـ . ش.) یک 🚨بازی رایانهای به نام «یا مهدی» ساخته شد که اسم اصلیاش Persian Gulf Inferno (جهنّم خلیج فارس) است ـ کودک چنان شرطی میشود که با شنیدن الله اکبر و یامهدی تیراندازی میکند و بالأخره در روح کودک، بذر نفرت از این دو واژه کاشته میشود تا روزی استکبار بتواند از محصول آن فایده برد.
🔺 القای آخرالزّمان دینی: در این نوع آخرالزّمان انسانهای شیطانصفت در قالب گروههای تروریستی قصد گرفتن قدرت و نابودی تمامی عناصر پاک و خدایی را دارند و کاربر در این نوع بازی، به عنوان منجی و در نقش جاسوسی خبره و با ایمان، یا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازان از ارتش آمریکا و انگلیس) به عنوان پلیس صلح جهانی ظاهر شده و به مبارزه با دشمنان بشریّت میپردازند. در بازیهایی مانند «اسلحه مرگبار»، «گروه ضربت» و «بازگشت به قلعه یی ولفن اشتاین» از این قبیل هستند یا بازی «دلتافورس»۱۰ (Delta Force) که در این بازی، دشمن در قالب چهرهای عربی و گاه فارسی با تکلّم جملاتی مانند: حاجی یکی دارد میآید و … ظاهر شده و بر روی جعبههای دشمن نمادهایی اسلامی چون: «لااله الاالله»، «محمّد رسول الله» و آرمیشبیه آرم آستان قدس رضوی که متأسّفانه کودک و نوجوان ما با علاقه، تحت تأثیر این بازیها قرار میگیرند.
✅با این مطالب عنوان شده در خصوص بازیهای رایانهای دیگر نمیتوان آنها را تنها به عنوان ابزار جذّاب برای تفریح و سرگرمیکودکان نگاه کرد؛ بلکه باید به آنها از دید دشمنان تفکّر اسلامی نگریست و با تولید جانشینهای مناسب با اینگونه بازیها، با توجّه به عمق منابع ملّی و مذهبی به مبارزه با آنها پرداخت.
تأملی کوتاه در شیوه تعامل با نسل Z در حوزه؛
🔺شکل و شمایل صحیح مواجهه مدارس علمیه با طلاب دهه هشتادی!
▫️ما سالهاست که بر روی خاص بودگی نسل Z در کلاسها و جلساتمان تأکید می کنیم؛ البته کم کم باید درباره نسل آلفا که نزدیک ورود به دوره نوجوانی هستند هم طرح بحث کنیم!
🔹نسل Z ویژگی هایی دارند که بدون در نظر گرفتن آنها ارتباط موثر با آنها شکل نخواهد گرفت هر چند در ظاهر امر مشکلی به نظر نیاید و فکر کنیم نه خدا را شکر اینهمه که می گفتند این نسل نسبت به نسل های قبلی خود تفاوت های چشمگیری دارد بیراه بوده چرا که ما به راحتی می توانیم با آنها صحبت کنیم!
▫️در واقع برخی فکر می کنند وقتی از تفاوت نسلی صحبت می کنیم منظورمان اینست که بدون داشتن مهارت های لازم با این نسل اصلا نمی شود با آنها حرف زد؛ غافل از اینکه صحبت بر سر برقراری نوعی ارتباط موثر است که منجر به اصلاحات شناختی و رویکردی عمیق در فرد شود و الا صرف صحبت و دوستی های روبنایی کار چندان دشواری به نظر نمی رسد. (هر چند که در موارد بسیاری همین هم محقق نمی شود)
▫️این روزها مدارس علمیه پذیرای طلاب دهه هشتادی هستند؛ بخصوص در مدارس سیکلی طلابی داریم که متولد اواخر دهه هشتاد هستند و به وضوح و به شکلی بارز متفاوت از نسل های قبلی خود به نظر می رسند.
🔹برخی از مدیران و مربیان که اطلاع چندانی از تغییرات نسلی ندارند غالبا مقابل این قبیل مباحث گارد دارند و با تمسک به آمار و ارقام مثبت مدرسه تحت مدیریت خود و یا با اشاره به چند مورد ارتباط حسنه ای که با طلبه هایشان دارند ادعای موفقیت در ارتباط گیری با این نسل را دارند و تکرار می کنند که مهم فطرت آدمیان است که ثابت است و ما هم نشان داده ایم با همان روش های سابق می توان این نسل نو را هم مدیریت کرد...آنها فکر می کنند چون این طلبه های دهه هشتادی، در چنین روزگاری حوزه را برای آینده خود انتخاب کرده اند پس لابد هیچ چیزشان شبیه نوجوانان و جوانان امروزی نیست!
▫️اما حقیقت اینست که بسیاری از طلاب متعلق به نسل Z رضایت چندانی از نوع تعامل حوزه علمیه با آنها ندارند و این در مورد این نسل می تواند مخاطره آمیز باشد به این معنا که نسل های قبلی طلاب هم همیشه خدا و کم و بیش از نوع مدیریت مرکز مدیریت حوزه شاکی بوده اند و هم به لحاظ تجارب فردی و هم به جهت راهبردهای حوزوی و بروز نبودن حوزه و عدم امتثال فرامین رهبری و مسائل معیشتی گلایه ها داشته اند اما غالبا در نهایت طلبه می ماندند و اگر می توانستد خودشان راهی برای خودشان باز می کردند اما این نسل معلوم نیست تحت هر شرایطی بمانند!
🔹این نسل در خانه خودشان هم به همین گونه اند و بر خلاف دهه شصتی ها و حتی هفتادی ها، وقتی حس خوبی در خانه نداشته باشند در اولین فرصت سعی می کنند از چتر اقتدار و یا محاصره محدودیت های خانواده فرار کنند و چندان اهل ماندن و سوختن و ساختن نیستند؛ آنچه الان درباره اش صحبت می کنیم صرفا یکی از خصوصیات نسل Z می باشد و برای مرور همه صفات آنها مجال هایی وسیع لازم است که سعی می کنم کم کم به آنها بپردازم...
▫️حالا مدیر حوزه علمیه ای که طلبه پایه اول و دومش را، بخصوص طلاب سیکلی را وادار به اجرای انواع برنامه سنگین درسی می کند و با چند برنامه استخر و فوتسال و کوهنوردی قصد جبران دارد (که تا حدودی موثر هم هست) حواسش نیست که دوره این قبیل روغنکاری های مدیریتی سپری شده و این نسل باهوش حواسشان هست که به چه شکل در حال مدیریت شدن هستند و از آنجا که اساسا اقتدارگریز و آتوریته ناپذیر هستند به روش خودشان از حوزه فاصله می گیرند؛ بله به روش خودشان! / حمید خیبری
✔️ پایگاه خبری، تحلیلی صدای حوزه؛ رسانه آزاد و مستقل طلاب و فضلای حوزه های علمیه
🌐 Voice Of Howzeh
🆔 @sedayehowzeh
بچه ها را در معرض چشم زخم قرار ندهید
✳️استاد محمدعلی مجاهدی نقل کرده اند:
یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار سالهام عازم مشهد مقدس شده بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی علی بن موسی الرضا علیه السلام ، توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا كردیم.
💠دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود.
🌹 آقای مجتهدی رو به من و همسرم كرده، فرمودند:
چرا در حق این كودك معصوم ظلم میكنید؟!
💥 شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد! زیرا در حد توانی كه داشتیم چیزی از دخترمان فرو گذار نمیكردیم.
🌷هنگامی كه آن مرد خدا تعجب ما را دید، فرمود:
این بچه دارد از بین میرود! طبیعت كودك خیلی لطیف است و تاب چشم زخم ندارد...!
❄️از شنیدن این مطلب، تعجب من و همسرم بیشتر شد زیرا به چشم خود میدیدیم كه دخترمان با شادی كودكانه خود سرگرم بازی كردن است و مشكلی ندارد!
⚡️دقایقی گذشت ناگهان دخترم نقش زمین شد و رنگ چهرهاش تغییر كرد و نفسش به شماره افتاد!
🍀 من و همسرم از دیدن این صحنه به اندازهای دست و پای خود را گم كرده بودیم كه نمیدانستیم چه باید بكنیم؟!
🌺حضرت آقای مجتهدی آمدند و دخترم را در آغوش گرفتند و در حالی كه ذكری را زمزمه میكردند، بر روی او میدمیدند!
🌾دخترم پس از چند دقیقهای، رفته رفته حالت طبیعی خود را پیدا كرد و باز سرگرم شیطنتهای كودكانه خود شد!
✨حضرت آقای مجتهدی در حالی كه ما را به صرف میوه دعوت میكردند، رو به همسرم كرده فرمودند:
🍃خانم همشیره! لزومی ندارد كه این لباس زیبا را بر تن این كودك كه خود بسیار زیبا است بپوشانید و بعد او را از میان كوچه و بازار عبور دهید و نظر مردم را به طرف او جلب كنید!
📝وآنگهی چرا به هنگام بیرون آمدن از خانه صدقه ندادید؟! می دانید كه صدقه، رفع بلا میكند!
💠آن مرد خدا راست میگفت. هنگامی كه به دیدار او میرفتیم در بین راه بسیاری از افراد دختر خردسالم را به هم نشان میدادند و سرگرم تماشای او میشدند و ما از این مطلب غافل بودیم كه به دست خودمان داریم برای او درد سر ایجاد میكنیم
✅ اسلام و تکونولوژی های روز
نظر اسلام درباره تکنولوژی را میشود چند جور بررسی کرد: یکی از آن جهت که تکنولوژی علم است، و نظر اسلام را در باب علم دانست، دوّم آنکه نظر به خود اسلام کرد که «اسلام چگونه دینی است؟ چه هدفهائی دارد؟ و چگونه جامعهای را میخواهد؟ قلمرو دین چه اندازه وسعت دارد، آیا دامنه دستورهای این دین در همه شؤون حیاتی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بشر نظر دارد و در همة آنها منظور و هدفهائی دارد که باید تامین گردد.
دیدگاه اسلام نسبت به علم
دیدگاه اسلام نسبت به علم این است که «از قدیمترین زمانی که کتب اسلامی تدوین شده در ردیف سایر دستورهای اسلامی مثل نماز و روزه بابی هم تحت عنوان «باب وجوب طلب العلم» (و باب فضل العلم)
باز شده و علم بعنوان یکی از فرائض شناخته شده است.»
در روایات میخوانیم : «العلم سلطان: علم اقتدار هست»
تاریخ زندگی انبیای چون حضرت نوح علیه السلام و دستور به ساختن کشتی از سوی خداوند بر ایشان که ایشان طبق آیات شریفه به عنوان پیشکسوتان جریان صحیح علم و صنعت معرفی می شود
و حضرت داود علیه السلام و صنعت زره سازی
و حضرت سلیمان علیه السلام در صنعت معماری و هنر که ماجرای قصر ظریف شیشه ای ایشان ملکه بلقیس را به شگفتی وا داشت
و ...
✨همه حاکی از توجه اسلام به علم و تکنولوژی های روز هست
✅در این میان در ایران اسلامی تفکری هست که در برابر تکنولوژی های روز دنیا؛ ما می توانیم را تزریق می کند به جامعه
که امام خمینی ره پایه گذار این تفکر است
و تفکر دیگری هست که ایران و ایرانی را و دست یابی او به تکنولوژی را انکار می کند
واقعیت این هست که جوانان غیور ایرانی که در ساخت تجهیزات نظامی و موشک و پهباد و ..چشم دنیا را خیره کردند به حول و قوه الهی که دشمن جرئت حمله به ایران اسلامی را ندارد
👈همین جوانها می توانند زیر ساخت های کشور را برای پیام رسانهای ساخت ایران هم آماده کنند .
اما متاسفانه شاهد ضعف اساسی به ویژه در حساس ترین زمانها هستیم که انشاءالله رفع شود و فکری اساسی برای آن شود
داستان از کجا شروع شد؟
از وقتی که یادم میآید همیشه در کشورهای اطرافمان جنگ بوده و کشت و کشتار.
یک روز افغانستان، یک روز عراق، یک روز لبنان و سوریه، فلسطین هم که پای ثابت اخبار جنگ و درگیری ست.
ایران هم بعد از جنگ ۸ساله، اگر چه که از لحاظ امنیتی نسبت به سایر کشورهای منطقه وضعیت بهتری داشته اما باز هم دست خوش ترورها و حوادث تروریستی بوده.
اصلا اخبار غرب آسیا همیشه ردی از خون داشته و دارد.
این مسئله باعث شده یک سوال بزرگ در ذهنم نقش ببندد چرا سهم مردم خاورمیانه نباید صلح و امنیت و آرامش باشد؟
چرا یک بار هم که شده محض رضای خدا از اروپا و آمریکا چنین اخباری منتشر نمیشود؟
یک بار که در این مورد با دوستم صحبت میکردم
میگفت "تقصیر خودمونه بس که سر جنگ داریم با دنیا!
نمیخوایم با کشورهای قدرتمند دنیا کنار بیایم و از قِبَلِ اونها ما هم رنگ آرامش ببینیم و به نون و نوایی برسیم
همش میخوایم حرف خودمون رو بزنیم"
آن موقع حرفش را تایید کردم
اما بعد با خودم فکر کردم
این ما هستیم که با دنیا سر جنگ داریم یا دنیا با ما؟
اصلا این دنیا دقیقا یعنی کی؟ یعنی کجا؟
مگر خواستهشان از ما چیست که ما با آنها کنار نمیآییم؟؟
ادامه دارد...
#منطقه_ما
🇵🇸به مدرسه فلسطین بپیوندید:
🌐|| @palestinestory
.
برای پیدا کردن جواب سوالهایم با خیلیها صحبت کردم.
اینترنت را بالا و پایین میکردم، چندتایی مستند دیدم یکی دوتا کتاب را نصف و نیمه خواندم.
تا اینکه یکی از استادهای دانشگاهم گفت "اگه میخوای بدونی داستان از کجا شروع میشه برو سراغ جنگ جهانی اول، جواب همه سوالایی که داری رو با خوندن اتفاقات بعد این جنگ پیدا میکنی..."
همین شد که رفتم تو نخ جنگ جهانی اول!
با خواندن تاریخ این جنگ چیزهایی فهمیدم که تا الان از آنها بیخبر بودم.
مثلا فهمیدم منطقه غرب آسیا اصلا این شکلی نبوده خیلی از کشورهایی که الان میشناسیم اصلا آن زمان وجود نداشتند.
ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین و... همه این کشورها بعد از جنگ جهانی اول و با فروپاشی امپراطوری عثمانی به وجود اومدن.
مرز بیشتر این کشورها توسط انگلیس تعیین شده و بعد هم تحت استعمار انگلیس یا فرانسه قرار گرفتن.
ایران هم در طول سالهای جنگ به اشغال روسیه و انگلیس در اومده بود هرچند که مقاومت گروههای مردمی جلوی خیلی از این اشغالگریها رو گرفته بود.
در بین همه این کشورها اتفاق عجیبی برای فلسطین افتاد که سرنوشتش رو برای سالها تغییر داد.
فلسطین که تحت قیمومیت انگلیس قرار گرفته بود توسط انگلیس به صهیونیستها واگذار شد. انگلیس راه ورود یهودیها را به فلسطین باز کرد و این آغاز ماجرای فلسطین شد.
با خواندن همه اینها، من هنوز هم جواب اصلیترین سوالم را نگرفته بودم!
آنها از ما یعنی از همه منطقهی ما چه چیزی میخواستند؟
چرا بعد از جنگ دست از سرمان برنداشتند و به کشورهای خودشان برنگشتند؟
چرا برایمان تصمیم میگرفتند؟
ادامه دارد...
#منطقه_ما
🇵🇸به مدرسه فلسطین بپیوندید:
🌐|| @palestinestory
🔴 چرا یک عده حتی با کشف حجاب حالشان خوب نشد؟
▪️میبینید این سلبریتیهایی که حتی از ایران رفتند و به اون آزادیهایی که میخواستند رسیدن باز هم شاد نیستند یا یه عده از این دخترانی که کشف حجاب کردند از قبل هم افسردهتر و پریشانتر شدندحتی با اینکه دولت هم باهاشون کاری نداره ولی چرا افسرده هستند ؟چرا راحت نیستند!
🔺خیلی جالبه طبق نظریه خودشکوفایی مزلو که از روانشناسان بزرگ انسان محور در غرب است؛ انسان زمانی احساس آزادی خواهد داشت که استعدادهای انسانی خود را شکوفا کند و به کمال برساند و آن احساس آزادی که گمشده انسان است زمانی محقق میشود که انسان استعداد و فطرت انسانی خود را شکوفا کند در واقع اینهایی که با لباس یا خواندن و یا هر چیزی به دنبال تجربه آزادی هستند؛ در واقع آزادی را در محیط جستجو میکنند ولی حقیقت آن است که احساس آزادی یک حس درونی است و یک انسانی که به کمالات رسیده آن را درک میکند و یک انسان روان رنجور همیشه احساس اسارت و محدودیت دارد. چون توانایی لازم برای شکوفا کردن حقیقت خودش را ندارد پس برای احساس آزادی و درک آن باید تلاش کنیم فطرت معنوی و انسانی خود را شکوفا کنیم. مفهوم ازادی به طور کامل تر هم در مفاهیم دینی ما هم تحت عنوان آزادگی شناخته میشود و آزادگی اوج کمال یک انسان عابد است.
✍عالیه سادات
💢داستان پند آموز
♦️استادی با شاگردش از باغى ميگذشت
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...!
♦️استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛
بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
مقدارى پول درون آن قرار بده
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد
و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد.
با گريه فرياد زد : خدايا شکرت !
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى .
ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت.
♦️استاد به شاگردش گفت:
هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى
نه بستانی وبگیری
توکز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
🌼منتظران ظهور
*چــه فرقــی بین مــــادر و پــــدر وجود دارد ؟*
*فــرق بین مــادر و پــدر*
کسی که از زمانی که چشــم باز می کنی تو را دوست دارد مــــادر است
وکسی که دوستت دارد بدون اینکه ظاهر کند پــــدر است
مــــادر تو را به جهان تقدیم می کند
پــــدر تلاش می کند که جهان را به تو تقدیم کند
مــــادر به تو زندگی می دهد
پــــدر به تو می آموزد چگونه این زندگی را احیا کنی *« به تلاش وادار می کند*
مــــادر گریه می کند وقتی بیمار می شوی
پــــدر بیمار می شود وقتی گریه می کنی *« در خفا »*
مــــادر مطمئن می شود که گرسنه نیستی
پــــدر به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی »
مــــادر چشمه محبت است
وپــــدر سرچشمه حکمت
مــــادر مسئولیت از دوش تو بر می دارد
پــــدر مسئولیت را در وجود تو می کارد
مــــادر تو را از سقوط نگه می دارد
پــــدر می آموزد بعد از سقوط بلند شوی
مادر یاد می دهد چگونه روی پای خود راه بروی
پدر یاد می دهد چگونه در راه ها ی زندگی حرکت کنی
مــــادر کمال وزیبایی را منعکس می کند
پــــدر واقعییت ها وتلاشها را منعکس می کند
مادر یعنی «محبت و آرامش»
پدر یعنی « اقتدار و امنیت »
*مهــر مــادری را از هنگام ولادت در لحظه لحظه زندگی حس می کنی*
*مهــر پــدری را وقتی پــــدر شدی حس خواهی کرد*
*بنابرایــن مــــادر با چیــزی مقایســه نمی شود*
*و پــــدر تکــرار نخواهــد شــد.*
✨سلامتی همه پدران و مادران و شادی روح همه پدران و مادران آسمانی صلوات