eitaa logo
گنج الهی
4.2هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
14.2هزار ویدیو
3 فایل
ارتباط باخداومعصومین💌 ذکرودلنوشته های خدایی 💌 حدیث وداستانهای آموزنده استفاده وکپی ازمطالب کانال باذکر صلوات بلامانع هست . ارتباط باما👇 @Mp_6307 @pakdl5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧕آسيه 💠يكى از زنان نمونه، مومنه و صابر آسيه است. وی كـه دختر مزاحم و همسر فرعون است در ميان زرق و برق و تجملات زندگى مى كرد, ولى هـرگـز تـسليم هواى نفس نگرديد و با ايمانى محكم به پروردگار, مدافعى حقيقى براى حضرت موسى (ع ) در بارگاه فرعون بود. آسيه , در همان دوران كودكى , حضرت موسى (ع ) را از آب گرفت و بهتر از مادر, از وى پرستارى كرد و هرگز اجازه نداد به حضرتش آسيبى برسد. هنگامى كه حادثه دلخراش همسر و بچه هاى حزبيل به وقوع پيوست , خداوند عروج عارفانه آن زن پارسا و قهرمان را به ديد آسيه گذاشت و ايمان آسيه از آن صحنه , قوى تر شد. وى پـس از آن مـاجـرا, در عالمى از نيايش و رازونياز با خداى خود بود كه فرعون بر او وارد شد و ايمان مخفى آسيه بر طاغوت زمان آشكارشد. آسـيـه در آن روز, مـهر سكوت را شكست , در مقابل فرعون ايستاد و با كمال قاطعيت گفت : اى فرعون ! تـا بـه كـى در خـواب غـفـلـت فـرو رفته اى و مى خواهى بندگان خاص خداوند را در ميان آتش بسوزانى ؟ نمى دانى كه همسر حزبيل در چه جايگاهى واردشد! فرعون گفت : مگر تو هم در مورد خدايى من شك دارى ؟سيه گفت : مگر من به خدايى تو اعتقاد داشتم ؟ن از روزى كه موسى (ع ) را از رود نيل گرفتم به پيامبرى او معتقدشدم ! فرعون ابتدا سعى كرد او را با زبان خوش گمراه سازد, ولى نتيجه اى نگرفت , پس با ارعاب و تهديد وارد شد و با خشم فريادزد: اى آسيه ! تو را به گونه اى بكشم كه هيچ كس را تا به حال آن گونه نكشته ام ! سـپـس مادر آسيه را احضار و به او گوشزد كرد.
دخترت مانند آن زن آرايشگر (همسر حزبيل ) ديوانه شده است , يا بايد به پروردگار موسى كافرشود و يا دستور مى دهم كه او را بكشند. مادر آسيه دخترش را به گوشه اى برد و به همراهى با فرعون ترغيب كرد. آسيه گفت : هرگز به خداى موسى كافر نخواهم شد. فـرعون دستورداد مردم را جمع كردند و آن گاه به دستور او آسيه را به زمين خواباندند و دست و پايش را به چهارميخ بستند و سنگ بزرگى بر روى سينه اش قراردادند. آسـيـه در آن حـال سخت , اللّه , اللّه مى گفت و با خدايش مناجات پرمعنايى داشت و نجوا مى كرد: رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ، پروردگارا! در بهشت نزد خودت خانه اى برايم بناكن ! و مرا از دست فرعون و عملش نجات بخش و مرا از گروه ستمكاران رهايى ده . خداوند در اين لحظه , پرده از چشم آسيه برداشت و مقام وى را به او نشان داد. آسيه خوشحال و خندان شد. فرعون با كمال تعجب گفت : همسرم ديوانه شده است ! در ميان اين همه سختى و شكنجه مى خندد! آسيه گفت : به خدا سوگند! ديوانه نشده ام , اكنون شاهد و ناظر جايگاهى هستم كه در بهشت برايم مهيا كرده اند. در همين حال , آسيه به ديدار حق شتافت و نداى پروردگارش را لبيك گفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای هرروزماه صفر☝️☝️
🌸چه زیبا میشد این دنیا                          اگر شاه و گدا کم بود 🌸اگر بر زخم هر قلبی                          همان اندازه مرهم بود 🌸چه زیبا میشد این دنیا                           اگر دستی بگیرد دست 🌸اگر قدری محبت را                           به ناف زندگانی بست 🌸چه زیبا میشد این دنیا                            کمی هم با وفا باشیم 🌸نباشد روزگاری که                            نمک بر زخم هم پاشیم 🌸چه زیبا میشد این دنیا                            نیاید اشک محرومی 🌸زمین و آسمان لرزد                            ز آه و درد مظلومی 🌸چه زیبا میشد این دنیا                            شود کینه ز دلها گم 🌸اگر بشکستن پیمان                             نگردد عادت مردم