عکس رو باز کنیم و خجالت بکشیم..
اونوقت ما، تا یه کاری برامون پیش میاد، میگیم خب حالا کارمون رو انجام بدیم بعدش نماز میخونیم!
حاضرم همه نمازامو بدم، ولی ثوابِ این نمازش رو بده به من :)
تواوجگناهمکهباشی
مطمئنباشخدابالبخندخیلیعمیق
منتظرِکهتوبرگردیبغلش:)
#الرحمنالرحیم
🍃🌹عضویت درکانال گنج های معنوی
👇👇👇
https://eitaa.com/ganjhymanvy
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
اواخر شب بود و على علیه السلام همراه فرزندش حسن علیه السلام كنار كعبه براى مناجات و عبادت آمده بودند.
ناگاه على (ع) صداى جانگدازى شنيد. دريافت كه شخص دردمندى با سوز و گداز در كنار كعبه دعا میكند و با گريه و زارى خواسته اش را از خدا میطلبد.
على (ع) به حسن (ع) فرمود:
نزد اين مناجات كننده برو و ببين كيست و او را نزد من بياور.
امام حسن (ع) نزد او رفت.
ديد جوانى بسيار غمگين با آهى پرسوز و جانكاه مشغول مناجات است.
فرمود: اى جوان، اميرالمؤمنين على علیه السلام تو را میخواهد ببيند،
دعوتش را اجابت كن.
جوان لنگان لنگان با اشتياق وافر به حضور امیرالمؤمنین آمد.
على علیه السلام فرمود: چه حاجت دارى؟
جوان گفت: حقيقت اين است كه من به پدرم آزار میرساندم، و او مرا نفرين كرده و اكنون نصف بدنم فلج شده است.
امام على (ع) فرمود:
چه آزارى به پدرت رسانده اى؟
جوان عرض كرد:
من جوانى عياش و گنهكار بودم، پدرم مرا از گناه نهى میكرد. من به حرف او گوش نمیدادم، بلكه بيشتر گناه میكردم؛
تا اينکه روزى مرا در حال گناه ديد. باز مرا نهى كرد، سرانجام من ناراحت شدم. چوبى برداشتم و طورى به او زدم كه بر زمين افتاد.
پس با دلى شكسته برخاست و گفت: اكنون كنار كعبه میروم و براى تو نفرين میكنم.
كنار كعبه رفت و نفرين كرد.
نفرين او باعث شد نصف بدنم فلج گرديد (در اين هنگام آن قسمت از بدنش را به امام نشان داد)
بسيار پشيمان شدم، نزد پدرم آمدم و با خواهش و زارى از او معذرت خواهى كردم و گفتم:
مرا ببخش و برايم دعا كن.
پدرم مرا بخشيد و حتى حاضر شد كه با هم به كنار كعبه بيائيم و در همان نقطه اى كه نفرين كرده بود، دعا كند تا سلامتى خود را بازيابم.
با هم به طرف مكه رهسپار شديم. پدرم سوار بر شتر بود. در بيابان ناگاه مرغى از پشت سر سنگى پراند، شترم رم كرد و پدرم از بالاى شتر به زمين افتاد. بر بالينش رفتم، ديدم از دنيا رفته است. همان جا او را دفن كردم و اكنون خودم با حالى جگر سوز به اينجا براى دعا آمده ام.
امام على علیه السلام فرمود:
از اين كه پدرت با تو به طرف كعبه براى دعا در حق تو میآمد، معلوم میشود كه پدرت از تو راضى است.
اكنون من در حق تو دعا میكنم.
امام بزرگوار، در حق او دعا كرد، سپس دستهاى مباركش را به بدن آن جوان ماليد، همان دم جوان سلامتى خود را باز يافت.
سپس امام على علیه السلام نزد پسرانش آمد و به آنها فرمود:
بر شما باد، نيكى به پدر و مادر
📗جامع النورين، صفحه ۱۸۵
📒داستان دوستان، جلد پنجم،
صفحه 176 - 177
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی خمش میکنی.
هر چه خم شود خالی تر میشود
اگر کاملا رو به زمین گرفته شود
سریع تر خالی میشود.
دل آدم هم همین طور است،
گاهی وقتها پر میشود
از غم، از غصه،
آن هم به خاطر حرفهای دیگران
طعنههای دیگران ...
📖قرآن میگوید:
هرگاه دلت پر شد از غم و غصه ها
خم شو و به خاک بیفت.
✨وَ کُن مِّنَ السَّاجِدِین✨
سجده کن، ذکر خدا بگو
این موجب میشود تو خالی شوی
تخلیه شوی سبک شوی
••••••••••••••••
این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ.......
ما قطعا میدانیم اطلاع داریم، دلت میگیرد،
به خاطر حرفهایی که میزنند؛
✨فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ✨
سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن.
⇦⇩⇩
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁
✍چه گناهیه که خداوند به هیچ عنوان نمیخشه؟
حتی اگه رسول الله(ص) برای فردگناهکار هفتاد بار از خداوند درخواست بخشش کنه خداوند نمیخشه؟!؟
🎙#استاد_قرائتی
🔻خوش گمانی
🌴آيا اين درست است كه در روز قيامت گروهى براى خوش گمانى به خدا به بهشت مى روند؟
🌴نمى دانم ، فكر نمى كنم حرف درستى باشد، چطور ممكن است شخصى مرتكب گناه شود، ولى به خدا و بخشش او اميدوار باشد.
عبدالله كه حرف آن دو را مى شنيد جلوتر آمد و گفت : بله ، درست است ، اتفاقا من هم شنيده ام .
از چه كسى ؟
🌴از امام باقر (عليه السلام ) شنيده ام .
اصل آن چيست ؟
🌴عبدالله اداى آدم هاى مهم را در آورد و بادى به غبغب انداخت و گفت : روزى در مسجد نشسته بوديم و امام باقر (ع) براى مان صحبت مى كرد، او فرمود: ((در قيامت بنده گنهكار را در برابر خداوند نگه مى دارند و دستور مى رسد كه او را به سمت جهنم ببرند و در دوزخ بيندازند، گنهكار مى گويد خداوندا، من هيچ گاه نسبت به تو اين گونه فكر نمى كردم ، به او گفته مى شود پس چه گمان مى كردى ؟
🌴 و بنده مى گويد: اميدوار بودم كه مورد عفو قرار بگيرم و مرا ببخشى و خداوند براى اين خوش گمانى او را مى بخشد و به جهنم روانه نمى كند)).
پس تكليف گناهانى كه كرده چه مى شود؟
نمى دانم ، اگر حق الناس نباشد، خدا خواهد بخشيد.
🌴از جواب عبدالله قانع نشدند و هر سه نفر به حضور امام رفتند و سؤ الشان را مطرح كردند، امام فرمود: واى بر شما، بايد ترس از خدا و اميد به بخشش (خوف و رجا) مثل دو كفه ترازو برابر باشند؛ در قلب هر مؤ منى دو نور وجود دارد، يكى نور ترس است و ديگرى نور اميد، به شكلى كه اگر اين دو نور را با هم مقايسه كنند هيچ كدام از ديگرى بيشتر نباشد و دقيقا مثل دو كفه ترازو مساوى باشند.
📚حیات پاکان،مهدی محدثی
#امام_باقر
#خوف
#رجا
🌱
📢 تمام گناهان امکان بخشش دارند مگر شرک!
مراقب باشیم جز خدا دیگری را ارباب دلمان منصوب نکنیم! وگرنه خدا واگذارمان میکند به همان غیر
این متن عالیہ 👌
بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته دولا میشن تا گردو رو بردارن، الماسه می افته تو شیب زمین، قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره، میدونی چی می مونه؟ یه آدم...، یه دهــــــن بـــاز....، یه گـــــــردوی پـــــوک ....
و یه دنیـــــاحســـــــرت....،
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم،
شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم وبودنش برامون عادی شده
ارزشش رو از یاد بردیم.
الماسهای زندگی: پدر ، مادر ،همسر، فرزند، سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار، عشق و ...هستند.
☄فداکاری آهوی مادر(سبحان الله)
🌹خداوند از عشق وجودی خودش در نهاد هر موجودی جایگاهی قرار داد و بیشترین سهم این عشق را در وجود مادر نهادینه کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلقت های شگفت انگیز خداوند😱
🌸رفع غم
🔶امام صادق ع؛
جہت رفع غـم و انـدوه
《🍇انگـور سیاه 》بخور
چـرا ڪہ ناراحتے را زایل می ڪند
و قلب را بانشاط
مے سازد.
#قرآن
#تغذیه
#سبک_زندگی_اسلامی
#سبک_زندگی_سالم
🌸امام علی(ع):
خوردن گردو در گرمای شدید حرارت بدن را برمیانگیزد و زخمهایتن را تحریکمیکنداماخوردنش در زمستان
سودمند است.
#قرآن
#تغذیه
#سبک_زندگی_اسلامی
#سبک_زندگی_سالم
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
مرحوم کافی نقل میکرد که شبی خواب
بودم که نیمههای شب صدای در خانهام
بلند شد
از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود
به در خانهام پرسیدم که چه میخواهد؟
گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر
است میخواست کمکش کنم
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه
رفتم در حین پائین آمدن از پلهها فقط
در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی؟
نه آسایش داری و نه خواب و خوراک
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم
و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیم
همان شب حضرت حجة ابن الحسن
عج الله تعالی فرجه الشریف را خواب دیدم
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی!
اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند
سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود فهمیدم که خداوند و امام زمان
چه لطف و محبت و عنایتی به من دارند
وقتی در دعاهایت از خدا
توفیق کار خیر خواسته باشی
وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی
که حوائجش به دست تو برآورده و برطرف
گردد و این را خالصانه و از روی صفای
باطن خواسته باشی
خدا هم توفیق عمل میدهد
هر جا که باشی گرهای باز میکنی
ولو به جواب دادن سؤال رهگذری
اصلًا انگار روزیت میشود
خودت میفهمی که از بین آن همه آدم
چرا تو انتخاب شدهای
خدایا به حق علی و اولاد علی علیهالسلام
عاقبت بخیری و توفیق کار خیر
به همه ما عنایت بفرما
#آمیـنیـاربالـعـالـمیـن☟
🗻صعود بانوی محجبه کوهنورد گرگانی خانم عباسی برفراز قله آرارات کشور ترکیه واهتزاز پرچم یاحسین وباشعار(حجاب هویت من است) درحدتوان منتشرکنید...... مدیونید به شهدا و امام زمان اگر نشر ندهید..... اگر چادر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها برات ارزش داره نشر بدین اونم حداکثری.... 👌👌👌👌
🔸حدیث داریم!
هرکس موقع خروج از منزل،
جلوی در بایستد و ده بارسوره توحید
را بخواند تا زمانی که به خانه
برمی گردد از آسیب در امان است.
حفظکم الله😊✨
#حفظ_قرآن
#سوره_توحید
#قرآن
#حدیث
🔻کریم
🌳درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
🌳کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟
🌳کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد.
🌳درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.
#داستان
#پند
#کریم_خان_زند
روزی در هلند که بزرگترین صادرکنندهی گل جهان است، دانشمندان تستی را انجام دادند:
بچههای مهدکودکی را به مزارع گلها بردند، و به آنها گفتند كه در مسیرهایی که بین ردیفهای گل وجود داشت بازی کنند يا راه بروند يا حتی بدوند ولی مواظب باشند كه به گلها صدمه نزنند.
نتيجهی اين آزمون بسيار جالب بود؛ آنها ملاحظه میكنند جاهایی که بچهها در آن بازی کردند، گلها با نشاط تر و شادابتر شدند و زودتر هم رشد کردند!
دانشمندان نتیجهی تحقیقاتشان را به دولت هلند اعلام کردند.
دولت هلند بخشنامهای به مهد کودکها داد که هر مهد کودک موظف شد هفتهای یک روز، مهد را تعطيل کرده و بچهها را به مراکز پرورش گل برده و اجازه بدهند تا در آنجا به بازی مشغول شوند.
اين كار باعث شد كه محصول گلها به طرز چشمگيری افزايش پيدا كند و كودكان نيز دارای نشاطی مضاعف شدند.
نشاط و شادابی نه فقط انسانها بلکه به تمام موجودات زنده انرژی مثبت میدهد و عشق به زيستن را افزايش میبخشد، و برعكس،
محزون بودن، دنبال غم و غصه رفتن باعث پایين آمدن كيفيت زندگی شده و در نتيجه احساس منفی به زندگی افزايش میيابد.