eitaa logo
کتابخانه صوتی 📖
2.5هزار دنبال‌کننده
381 عکس
213 ویدیو
106 فایل
ادمین: @Amiriii313 کانال تبلیغات 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4063101834C977b80c045 💥 تبادل ندارم 💥
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل۱۱.mp3
20.57M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد اول قسمت یازدهم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۱۲.mp3
19.13M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد اول قسمت دوازدهم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
📘 📝نقیب الممالک جلد دوم امیر ارسلان نامدار» یکی از مشهورترین داستان‌های عامیانه به زبان فارسی است. این قصه را «نقیب‌ الممالک»، قصه‌گو و نقال شخصی «ناصرالدین ‌شاه قاجار» برای وی نقل می‌کرد. معرفی کتاب «خواجه نعمان» در جزیره‌ای با «ماهرخ»، بیو‌ه‌ی «ملک‌‌شاه رومی» آشنا شد و او را به مصر بُرد. ماهرخ پسری به دنیا آورد و خواجه نعمان نامش را «ارسلان» گذاشت. وقتی ارسلان بزرگ شد، «پطروس شاه» سفیری را به خدمت امیر مصر فرستاد و ارسلان ماجرای خودش و ملک‌‌شاه را فهمید و او را کشت و به روم لشکر کشید و «سام خان» را هم از پای درآورد و خودش بر تخت نشست. وی در قتل و غارتی که میان فرنگیان به راه انداخته بود، چشمش به تصویر «فرخ لقا» افتاد و عاشق او شد و در پیِ عشقش راهی «پطروسیه» شد. از آن سو «فرخ لقا» هم تصویر امیرارسلان را دید و عاشقش شد. ولی «پطروس شاه» دشمن ارسلان بود. «طاووس»، برادر کاووس که دروازه‌بان بود، به برادرش دستور داد ارسلان را بی‌هوش کند و به انبار قهوه‌خانه ببرد. ارسلان برای حفظ جانش، خود را «الیاس» نامید و شاگرد قهوه‌چی شد و مردم برای دیدنش ازدحام کردند. «قمر وزیر» و «شمس وزیر» هم آمدند و متوجه شدند که او الیاس نیست، بلکه امیرارسلان است؛ ولی ارسلان از معرفی خودش طفره رفت.... چگونگی پیدایش داستان «امیرارسلان نامدار» بسیار جالب و شنیدنی است: «ناصرالدین شاه قاجار» عادت داشت که قبل از خواب قصه گوش کند. در کنار اتاق خواب شاه اتاقی مخصوص نوازندگان و نقالان وجود داشت. وقتی شاه به بستر می‌رفت، اول نوازنده آهنگ‌هایی را می‌نواخت، سپس نقال مخصوص ناصرالدین شاه، «نقیب‌‌الممالک»، شروع به نقل داستانی می‌کرد. ناصرالدین شاه به قصه‌‌ی امیرارسلان علاقه‌ی خاصی داشت، چنان‌که سالی یک‌بار این قصه را برایش نقل می‌کردند. یکی از دختران ناصرالدین شاه، «توران آغا» ملقب به «فخرالدوله»، که از بیرون اتاق قصه را می‌شنید، به آن علاقه‌مند شد. این دختر که از ذوق ادبی هم بی‌بهره نبود، قلم و دفتری آورد و روایت نقیب را نوشت و با نقاشی تصویرسازی کرد. ناصرالدین شاه وقتی از کار دخترش آگاه شد، سر ذوق آمد و از نقیب‌الممالک خواست این بار داستان را با آب و رنگ بیشتری تعریف کند تا فخرالدوله آن را بنویسد. تذکر: یادآوری می‌‌کنیم رویکرد این رمان به رمل و اسطرلاب و جادو، به عنوان راه حل، صرفاً کارکرد داستانی دارد و عوامل سازنده‌‌ی نمایش و کتاب گویا، به هیچ وجه، جنبه‌‌ی تأیید یا تشویق این شیوه را ندارند.       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                  کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۱.mp3
25.38M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت اول       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۲.mp3
20.92M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت دوم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل سوم.mp3
18.89M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت سوم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل چهارم.mp3
19.93M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت چهارم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۵.mp3
20.09M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت پنجم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۶.mp3
18.38M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت ششم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۷.mp3
22.59M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت هفتم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
فصل ۸.mp3
20.84M
📘امیر ارسلان نامدار 📝نقیب الممالک جلد دوم قسمت هشتم       ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─                 کتابخانه صوتی        ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─