eitaa logo
خودسازے و تࢪڪ گناھ
1.9هزار دنبال‌کننده
688 عکس
812 ویدیو
46 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd ﷽ ✍پیامبر اڪرم صلی الله علیه و آله و سلم: گنهڪارے ڪه به رحمتِ خدا اميدوار است از عابدِ مأيوس، به درگاهِ خدا نزديڪتر است ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ #نشر_پیامهاے_این_ڪانال_صدقه‌ے_جاریه_است🌹 #ان‌شاالله 🌻 💙
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_دویستم ديگر هيچ چيز قابل كنترل نبود. تنها جايي كه امنيت بيشتري دا
✨🌱✨🌱✨🌱✨ مجتبي ادامه داد: همين طوركه با ابراهيم حرف مي زدم يك گردان از لشکر عاشورا به سمت ما آمد. ابراهيم سريع با فرمانده آن ها صحبت كرد و خبر عقب نشيني را داد. من هم چون مسير را بلد بودم، با آن ها فرستاد عقب. خودش هم يك آرپي جي با چند تا گلوله از آن ها گرفت و رفت به سمت كانال. ديگه از ابراهيم خبري ندارم. ســاعتي بعد ميثم لطيفي را ديدم. به همراه تعــدادي از مجروحين به عقب برمي گشت. به كمكشان رفتم. از ميثم پرسيدم: چه خبر!؟ گفت: من و اين بچه هائي كه مجروح هســتند جلوتــر از كانال، لاي تپه ها افتاده بوديم. ابرام هادي به داد ما رسيد. يكدفعه سرجايم ايستادم. باتعجب گفتم: داش ابرام؟! خُب بعدش چي شد!؟ گفت: به سختي ما رو جمع كرد. تو گرگ و ميش هوا ما رو آورد عقب. توي راه رسيديم به يك كانال، كف كانال پر از لجن و ... بود، عرض كانال هم زياد بود. ابراهيم رفت دو تا برانكارد آورد و با آن ها چيزي شبيه پل درست كرد! بعد هم ما را عبور داد و فرستاد عقب. خودش هم رفت جلو. ســاعت ده صبح، قرارگاه لشــکر در فكه محل رفت و آمد فرماندهان بود. خيلي ها مي گفتند چندين گردان در محاصره دشمن قرار گرفته اند! ✍ادامه دارد... شهدا را یاد ڪنیم با ذڪر صلوات⚘ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠استاد : 🔸️بنابر فرموده اهل معرفت براے دور ماندن از گناه این دو ڪار ضرورے است : ۱-سڪوت و ڪم حرف زدن. ۲-مشغول یڪی از اذڪار مانند صلوات یا استغفار شدن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_دویستُ_یکم مجتبي ادامه داد: همين طوركه با ابراهيم حرف مي زدم يك گر
✨🌱✨🌱✨🌱✨ كانال كميل راوی: علي نصرالله يكي از مســئولين اطلاعات را ديدم و پرسيدم: يعني چي گردان ها محاصره شدند؟ عراق كه جلو نيامده، بچه ها هم توي كانال دوم و سوم هستند. فرمانده گفت: كانال سومي كه ما در شناسائي ديده بوديم، با اين كانال فرق داره. اين كانال و چند كانال فرعي را عراق ظرف همين دو سه روز درست كرده. اين كانال ها درست به موازات خط مرزي ساخته شده، ولي كوچكتر و پر از موانع. بعــد ادامه داد: گردان هاي خط شــكن، براي اينكه زير آتش نباشــند رفتند داخل كانال. با روشــن شــدن هوا تانك هاي عراقي جلــو آمدند و دو طرف كانال را بستند. دشمن هم كانال ها را زير آتش گرفته. بعد كمي مكث كرد و گفت: عراق شــانزده نوع مانع ســر راه بچه ها چيده بود، عمق موانع هم نزديك به چهار كيلومتر بوده! منافقين هم تمام اطلاعات اين عمليات را به عراقي ها داده بودند! خيلي حالم گرفته شد. با بغض گفتم: حالا چه بايد كرد!؟ گفت: اگــر بچه ها مقاومت كنند مرحله دوم عمليــات را انجام مي دهيم و آن ها را مي آوريم عقب. در همين حين بيسيم چي مقر گفت: يك خبر از گردان هاي محاصره شده! همه ساكت شدند. بيسيم چي گفت: مي گه «برادر ثابت نيا با برادر افشردي دست داد!» اين خبر كوتاه يعني فرمانده گردان كميل به شهادت رسيده. ✍ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_دویستُ_دوم كانال كميل راوی: علي نصرالله يكي از مســئولين اطلاعا
✨🌱✨🌱✨🌱✨ عصــر همان روزخبر رســيد حاج حســيني، معاون گــردان كميل هم به شــهادت رسيده و بنكدار، ديگر معاون گردان به سختي مجروح است. همه بچه ها در قرارگاه ناراحت بودند. حال عجيبي در آنجا حاكم بود. بيستم بهمن ماه، بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه فكه شدند. يكي از رفقا را ديدم. از قرارگاه مي آمد. پرسيدم: چه خبر؟ گفت: الان بيســيم چي گردان كميل تماس گرفت. با حاج همت صحبت كرد وگفت: شارژ بي سيم داره تموم مي شه، خيلي از بچه ها شهيد شدند، براي ما دعاكنيد. به امام سلام برسونيد و بگيد ما تا آخرين لحظه مقاومت مي كنيم. با دلي شكسته و ناراحت گفتم: وظيفه ما چيه، بايد چه كار كنيم؟ گفت: توكل به خدا، برو آماده شو. امشب مرحله بعدي عمليات آغاز مي شه. غروب بود. بچه هاي توپخانه ارتش با دقت تمام، خاكريز هاي دشمن را زير آتش گرفتند. گردان حنظله و چند گردان ديگر حركتشان را آغاز كردند. آن ها تا نزديكي كانــال كميل پيش رفتند. حتی با عبور از موانع به کانال ســوم هم رســيدند، اما به علت حجم آتش دشــمن، فقط تعداد كمي از بچه هاي محاصره شــده توانستند در تاريكي شب از كانال خارج شوند و خودشان را به عقب برسانند. اين حمله هم ناموفق بود، تا قبل از صبح به خاكريز خودمان برگشــتيم. اما بيشتر نيروهاي گردان حنظله در همان کانال هاي مرزي ماندند. در اين حمله و با آتش خوب بچه ها، بسياري از ادوات زرهي دشمن منهدم شد. 12 بهمن ۱۳۶۱ بود. هنوز صداي تيراندازي و شليك هاي پراكنده از داخل كانال شنيده مي شد. به خاطر همين، مشخص بود كه بچه هاي داخل كانال هنوز مقاومت مي كنند ✍ادامه دارد.... http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»