eitaa logo
قروقاطی
829 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
54 فایل
مطالب متنوع سیاسی، دینی و سرگرمی ارسال نظرات: @mal_is https://eitaa.com/GgaroGhati
مشاهده در ایتا
دانلود
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه پیدا شدن لاشه بالگرد توسط تیم پهپادی داوطلب سازمان امداد و نجات هلال‌احمر @GgaroGhati @GgaroGhati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی دیده نشده از آیت الله آل هاشم تبریز دو تا شهید امام جمعه داره که هر دو هم سید هستند. ان شاءالله سومی هم به اونها ملحق بشه @GgaroGhati @GgaroGhati
دیدم این مشهد چرا هی بی‌قراری می‌کند جای باران؛ سیل در این شهر جاری می‌کند دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش عزم خود را جزم و دارد گریه زاری می‌کند ان شاءالله میهمان امام رئوف(ع) باشی علیه السلام @GgaroGhati @GgaroGhati
بالاخره رسماً اعلام کردند آقای رئیسی در راه خدمت به مردم، به درجه شهادت نایل شد. 😭 شهادتت قبول باشد مرد باصفا (ع) @GgaroGhati @GgaroGhati
وزیرخارجه انقلابی ما به یاران شهیدش پیوست. شهید دکتر غضنفر رکن آبادی(از شهدای منا و سفیر اسبق ایران در لبنان) و آقای دکتر حسین امیرعبداللهیان(ره) در کنار تابوت یکی از شهدای حزب الله لبنان @GgaroGhati @GgaroGhati
⚫️ ‏آخرین فراز از وصیت‌نامه امام خمینی رحمة الله علیه «بدانند كه با رفتن یك خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.» @GgaroGhati @GgaroGhati
پیام سید محمد خاتمی(رئیس جمهور اسبق) به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی در پیام وی آمده است: "سانحه هولناک سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور محترم و خدمتگزار پرتلاش ملت و وزیر امور خارجه خیراندیش و امام جمعه محترم و استاندار آذربایجان شرقی و دیگر همراهان که که به شهادت این عزیزان انجامید، حادثه‌ای بود دردناک و خسارتبار که امیدوارم لطف حضرت پروردگار، آن را جبران نماید ..." (ع) @GgaroGhati @GgaroGhati
پیام تسلیت سید حسن خمینی به مناسبت شهادت رئیس جمهور و وزیر خارجه و همراهان بسم الله الرحمن الرحیم انالله و اناالیه راجعون حادثه دلخراش سقوط هلیکوپتر و شهادت ناباورانه رئیس جمهور، وزیر امور خارجه، نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی، استاندار و همراهانشان، مایه تأثر شدید شد. اینجانب از سالها قبل با شهید حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی آشنایی و معاشرت داشتم. صفای باطن، تواضع و شوق خدمتگزاری به مردم مهم ترین ویژگی او در تمام این ادوار بود. ارتقاء مسئولیت های رسمی، هیچ گاه باعث دگرگونی روحیات این روحانی خدمتگزار نشد. ارادت قلبی شهید رئیسی به امام چنان بود که در مهم ترین سالهای مسئولیت در قوه قضائیه و ریاست جمهوری نیز آن را فراموش نکرد و بر آن مداومت می ورزید. همچنین لازم می دانم از امام جمعه ی محبوب و مردمی تبریز آیت الله آل هاشم و دیپلمات نجیب و محترم جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان یاد کنم و خدمات آنان در این سالها را تکریم کنم. ضمن عرض تسلیت به بازماندگان و طلب صبر برای آنها، حشر این شهیدان با اولیاء الهی را از خداوند خواستارم. بدون شک، وجود آرامش بخش حضرت آیت الله خامنه ای در این شرایط، همچون لنگرگاهی ثبات آفرین برای کشور ماست. جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل خود با حوادث بسیار سختی رو به رو بوده است و از تمام آنها با سلامت عبور کرده است. همانگونه که پیوند عمیق میان امام و ملت ایران در دهه اول انقلاب توانست کشور را بیمه کند، امروز نیز تدبیر رهبری انقلاب و هوشمندی مردم باعث عبور از این روزها خواهد شد. ان شاءالله سید حسن خمینی 31 اردیبهشت 1403/ جماران @GgaroGhati @GgaroGhati
وقتی سید ابراهیم رئیسی، عباس معروفی را از اعدام نجات داد عباس معروفی(رمان‌نویس مشهور)، سال ۱۳۳۶ در تهران (بازارچه نایب السلطنه) متولد شد. وی دیپلمه ریاضی و فیزیک از دبیرستان مروی، و فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران در رشته ادبیات دراماتیک است. حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستان‌های هدف و خوارزمی تهران بوده‌است. خانواده عباس معروفی اهل سنگسر بودند. نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستان‌های او در برخی مطبوعات به چاپ می‌رسید. مهمترین اثر وی «سمفونی مردگان» است. وی مدیر مجله ادبی «گردون» بود که در نخستین سال‌های دهه ۷۰ در دولت سازندگی، توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت. عباس معروفی در گفتگو با یک نشریه نقل می‌کند: قاضی پرونده‌ام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام». حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. چند روز بعد او به من خبر داد که روزهای سه‌شنبه حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی، دادستان وقت انقلاب، [دیدار مردمی] دارد و قرار شد که من از ساعت شش صبح سه‌شنبه آنجا باشم. این سه‌شنبه رفتن‌ها، چهار بار طول کشید و نوبت به من نرسید، بار پنجم، ساعت ۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. گفت: «بفرمائید!». خودم را معرفی کردم، رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفی معروف؟». گفتم: «بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بی‌شاخ و دم که هر روز در بارش روزنامه‌ها می‌نویسن». گفت: «خب آقای معروفی، چه می‌کنید؟». گفتم: «رمان می‌نویسم، کتاب چاپ می‌کنم، ادیتوری می‌کنم، هر کار که بشه چون دفترم بازه اما شما انتشار گردون رو توقیف کردید». گفت: «خب فکر می‌کنی چرا توقیف شده؟». گفتم: «همکاران شما از من می‌پرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر می‌کنم؟». گفت: «این سوال من هم هست». گفتم: «مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲ هزار تیراژ داره». گفت: «چند سالته؟». گفتم: «سی‌وسه». گفت: «این چیزهایی که درباره شما در روزنامه‌ها می‌نویسن، من فکر کردم بالای ۶۰ سال رو داری». به پشتی صندلی‌اش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوش‌سیما و خوش‌تیپی است. گفت: «‌پریشب در قم منزل یکی از علما، آقای فاضل میبدی بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خواندم. می‌خواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی. بهم نداد. دلم می‌خواد بخونمش». اتفاقاً نسخه‌ای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره». گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» بعد خندید و گفت: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری». ۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب می‌کنم! چرا این قدر راجع به شما بد می‌نویسن؟ امکانش هست فوری کلیه گردون‌ها رو به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟». گفتم: «با کمال میل. فردا براتون میارم». گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و بعد خواست که ناهار بمانم. تشکر کردم، یک دوره گردون از شماره ۱ تا ۲۰ را به دستش دادم و خداحافظی کردم. حدود یک هفته بعد، پرونده من از دادستانی انقلاب «عدم صلاحیت» خورد و به دادگستری ارجاع داده شد. این دیدار، باعث شد گردون در دادگاه تبرئه شود. پی‌نوشت: عباس معروفی که این خاطره را تعریف کرده در سال ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی وفات کرد. (عليه السلام) @GgaroGhati @GgaroGhati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز اول که می‌خواست وارد پاستور بشه، تفأل زد به قرآن و گُل از گُلش شکفت! امروز معلوم میشه چی دید اون روز! 🗣 علی ستوده (ع) @twtenghelabi @GgaroGhati
مداحی نریمانی - خبر چقد سخته.mp3
4.36M
سید رضا نریمانی رفیق نیمه راه من! خداحافظ خبر چه سنگینه، خبر پر از درده😭 @GgaroGhati @GgaroGhati
💠 پیوند حیرت و حسرت ما منتقدان صف اول بودیم از هیئت دولت، شهدا را چیدند... ✅ کانال تموج @GgaroGhati @GgaroGhati